هیچ دلیلی برای غیبت کردن نداشتم
از چه سالی به کانون آمدی و در چند آزمون برنامهای شرکت کردی؟
من پنجم دبستان و از دوم دبیرستان در 66 آزمون برنامهای شرکت کردم. سال کنکور هیچ غیبتی نداشتم.
دلیل غیبت نکردن شما در آزمونها چه بود؟
من همیشه از خودم میپرسیدم که به چه دلیل باید غیبت کنم و چرا باید غیبت کنم. با خودم فکر میکردم که اگر نتیجهام بد بشود مگر چه اتفاقی میافتد. حوادث غیر قابل پیشبینی همیشه امکان وقوع دارند و من فرض میکردم ممکن است روز کنکور چنین اتفاقاتی رخ دهد. من هیچ دلیلی برای غیبت کردن پیدا نمیکردم. دوست داشتم بدانم در هر شرایطی چه نتیجهای را کسب میکنم.
اینکه از سال دوم دبیرستان به کانون آمدی پیشنهاد چه کسی بود؟
وقتی میدیدم اغلب رتبههای برتر عضو کانون هستند تصمیم گرفتم در آزمونهای کانون شرکت کنم اما چون عوامل مزاحم درس خواندن را کنار نگذاشته بودم و هدف مشخصی نداشتم باعث شد سال دوم دبیرستان آن طور که باید آزمونها را جدی نگیرم.
آیا برای شما هم اتفاق افتاد که زمانی ناامید شوید یا از دیگران عقب بمانید؟
بله؛ بارها برایم اتفاق افتاد اما مهمترین مورد آن مربوط به آزمون جامع دوم است که رتبهام 34 کشور شد؛ در صورتی که قبل از آن من فقط برای رتبهی 1 تلاش میکردم و معمولاً رتبهام زیر 10 بود اما وقتی 34 شدم خیلی نگرانم کرد. دقیقاً روز تولدم بود و دوست داشتم هدیهی خوبی به خودم بدهم اما برعکس بدترین رتبهام را کسب کردم و واقعاً ناامید شدم. مادرم در این شرایط خیلی به من کمک کرد. من با امیرحسین قاسمینژاد، رتبهی 1 تجربی سال 96، از آزمون جمعبندی نیمسال اول در ارتباط بودم و در موارد زیادی به من کمک کرد و به من این باور را داد که میتوانم رتبهی 1 کشور بشوم. قبل از دوستی با او زیاد به این رتبه فکر نمیکردم اما بعد از آن به این فکر میکردم که چرا رتبهی 1 نشوم. وقتی در آزمون جامع رتبهی پایینی آوردم خیلی به من کمک کرد و روحیه داد. بعد از اینکه به موضوع فکر کردم متوجه شدم واقعاً شرایط آزمون تأثیر زیادی روی رتبهام داشت. من لباس نامناسبی پوشیده بودم و خیلی گرم بود و جای نامناسبی نشسته بودم. در آخرین آزمون کانون ترازم 500 نمره افزایش پیدا کرد و رتبهی 1 کشور شدم.
فکر میکردی در کنکور هم رتبهی 1 شوی؟
قبل از کنکور مطمئن بودم اما بعد از کنکور تردید داشتم.
از نظر شما ویژگی برنامهی راهبردی چیست؟
ویژگیهای خوب زیادی دارد. خیلی منظم و منسجم و حجم مباحث متناسب با بازههای زمانی بود. به طور مثال بعد از امتحانات نیمسال اول که فرصت دانشآموزان بیشتر است آزمون جمعبندی وجود دارد تا بهتر بتوانند مباحث را جمعبندی کنند.
از چه سالی برنامهی راهبردی را موشکافانه بررسی میکردی؟
از سوم دبیرستان دقیق آن را بررسی میکردم. به این موضوع توجه میکردم که در گذشته چه اتفاقی افتاده و برای آینده چه برنامهای وجود دارد و با توجه به گذشته و آینده من باید چه مباحثی را در حال حاضر بخوانم. بررسی میکردم در چه بازههای مباحث مرور و جمعبندی میشوند.
به برنامهی راهبردی اعتقاد داشتی یا نسبت به آن دیدگاه نقادانه داشتی؟
من هر چیزی را راحت نمیپذیرم اما به برنامهی راهبردی اعتقاد داشتم و نتایج گذشتهی آن را دیده بودم.
تابستان هم در آزمونهای شرکت میکردی؟
به جز آزمون اول، در بقیهی آزمونهای تابستان شرکت کردم.
اهمیت شرکت در آزمونهای تابستان چه بود؟
اگر در آزمونها شرکت نمیکردم مطالعه کردن برایم سخت میشد. آگاهی از وضعیت درسها به من انگیزه میداد که بیشتر مطالعه کنم و این موضوع با شرکت در آزمونها امکانپذیر بود. اگر در آزمون شرکت نمیکردم هر چهقدر هم درس میخواندم نمیدانستم آیا روشم درست بوده یا خیر. شرکت در آزمونها به من کمک میکرد که نقصها و ضعفهای گذشتهام را جبران کنم. سال دوم دبیرستان خوب درس نخواندم و درس خواندن جدی را از سوم دبیرستان شروع کردم. در آزمونهای تابستان که بین درسهای اختصاصی دوم دبیرستان و چهارم دبیرستان، امکان انتخاب داشتم، فقط مباحث دوم دبیرستان را انتخاب کردم تا بتوانم ضعف مباحث پایه را جبران کنم.
این موضوع نشان میدهد که مهارت فراشناختی داشتهاید. از چه زمانی مهارتهای فراشناختی در شما تقویت شد؟
من از گفتوگو با برترهای سالهای گذشته استفاده میکردم و در روشها الگوبرداری داشتم. به طور مثال در گفتوگو با خانم سارا همتی برای درس زیست روشی را ارائه داده بود که برایم مفید واقع شد. سعی میکردم برای هر درسی چند روش را پیدا و تجربه کنم و بهترین آن را ادامه دهم.
نقش هوش را در موفقیت چه میدانی؟
به نظر هوش به این معنی نیست که بتوانیم محاسبات را سریع و دقیق انجام دهیم. انتخاب روش و راه برای پاسخگویی به سؤالات و داشتن استراتژی برای بازگشت به نظر من همه به هوش فرد بستگی دارد. تا وقتی پی ساختمان گذاشته نشده آجرچینی بیفایده است. اگر ضریب هوشی من پایین بود کس دیگری جایگاه مرا داشت اما این به معنای موفق نشدن من نبود بلکه میتوانستم به هدفم برسم. من معتقدم برای کسب رتبهی تکرقمی هوش خیلی مؤثر است اما برای موفق شدن تلاش حرف اول را میزند.
سال اولی که در آزمونها شرکت کردی از چه ترازی شروع کردی و چهقدر پیشرفت داشتی؟
دوم دبیرستان از تراز 6400 شروع کردم و سال آخر به تراز 8100 رسیدم. دلیل این پیشرفت این بود که سعی کردم از تواناییهایم استفاده کنم و آن را بیهوده هدر ندهم. وقت برایم اهمیت زیادی پیدا کرد و از سوم دبیرستان تصمیم گرفتم قدر این گوهر گرانبها را بدانم. دوم دبیرستان عادت زیادی به گوشی همراه داشتم و ترازم حتی به 5700 رسید و در یک آزمون نمرهام در زیست صفر شد. از سال سوم دبیرستان گوشی هوشمندم را به پدرم دادم تا وقتم را با آن سپری نکنم و جدیتر درس بخوانم.
پدرت از تصمیمی که گرفتی ابراز خوشحالی نکرد؟
پدرم همیشه به نقاط ضعف من اشاره دارد و البته این موضوع همیشه به من کمک کرده است؛ چون نقاط قوتم را خودم تشخیص میدهم و نیاز به تشویق کمتری دارم.
تحصیلات پدرت چیست؟
فارغالتحصیل ریاضی محض از دانشگاه صنعتی شریف است.
اگر در این خانواده بزرگ نشده بودی باز هم رتبهی 1 میشدی؟
قطعاً نقش خانواده در موفقیت من اهمیت زیادی دارد و شاید اگر خانوادهی دیگری داشتم به چنین جایگاهی نمیرسیدم.
فکر میکنی پدر و مادرت چه کار خاصی برای موفقیت تو انجام دادهاند؟
چیزی که بیش از همه برای من اهمیت داشت اعتماد آنها به من بود. مسئولیت کارهایم را به عهدهی خودم گذاشته بودند؛ البته قبل از اینکه به من اعتماد کنند سعی کردم اعتماد آنها را با کارهایم جلب کنم. اوایل تصور نمیکردند که بتوانم به چنین رتبهای دست پیدا کنم اما بعد از مدتی وقتی میگفتم میخواهم رتبهی 1 کنکور شوم تعجب نمیکردند و به حرفهایم اطمینان داشتند. وقتی میدیدند مسیرم را درست میروم فشاری به من نمیآوردند.
شما خواهر یا برادر هم داری؟
یک برادر دارم که امسال هفتم است.
فکر میکنی چهقدر روی او تأثیرگذار باشی؟
انگیزه میگیرد که بیشتر تلاش کند و موفق باشد.
کانون غیر از آموزش در چه ابعاد دیگری به دانشآموز کمک میکند؟
جلسات رتبههای برتر در تهران را دنبال میکردم و نکات آن را میخواندم و نکات مشاورهای این جلسات خیلی به من کمک میکرد. من دو دفتر برنامهریزی داشتم و از این ابزار خیلی استفاده کردم. گاهی تذکراتی را برای خودم در دفتر مینوشتم که الان که نگاه میکنم برایم جالب است. حتی با خودم پرسش و پاسخ داشتم و آنها را مینوشتم.
خودت را با چه ویژگی خاصی میشناسی؟
من باور داشتم که میتوانم و هر وقت کم میشد این خودباوری را تقویت میکردم. خودباوری خیلی به موفقیت من کمک کرد.
قوچان از نظر آموزشی چه ویژگیهایی دارد؟
معلمهای شهر ما به موفقیت بچهها خیلی اهمیت میدهند و سعی میکنند در کلاس مدرسه هر چه بلد بودند به دانشآموزان یاد بدهند و آنها را از کلاسهای تقویتی بینیاز میکردند. خیلی خالصانه به ما کمک کردند. مدیر و مسئولان مدرسه هم نقش مهمی در روحیه دادن به دانشآموزان داشتند. اوایل سال چهارم مدیر مدرسهام پیشبینی کرده بود که من رتبهی 5 کنکور میشوم و آن زمان این رتبه برای من خیلی خوب بود و هنوز به خودباوری نرسیده بودم. باور مسئولان مدرسه به من خیلی کمک کرد.
برای ادامهی تحصیل در دانشگاه هم تفکر برتر شدن را داری؟
من برای دانشگاه هم به چیزی کمتر از یک بودن فکر نمیکنم. البته اینکه به رتبهی 1 فکر میکنم دلیل آن برتر بودن من نسبت به سایر افراد نیست. باید اقرار کنم که در سال کنکور آقای آبادیفرد و خانم ولیزاده از لحاظ میانگین تراز از من بهتر بودند اما من مطمئن بودم که رتبهی 1 میشوم.
در دانشگاه چه گرایشی را ادامه خواهی داد؟
فعلاً تصمیم خاصی نگرفتهام و باید در فضا قرار بگیرم تا بتوانم تصمیم قطعی بگیرم.