ساختار مقاله
مقدمه
مقدمه باید حسی شبیه سفر به متن اصلی را به خواننده منتقل کند. سعی نکنید صرفاً دوباره سؤال مقاله را بیان کنید، بلکه ببینید که از چه طریقی میخواهید به سؤال جواب دهید. دربارهی اهمیت موضوع مقاله توضیحی مقدماتی بدهید و طرح کلی روند مقاله را بیان کنید. مسائل کلیدی را که میخواهید به آنها بپردازید، به ترتیب و با ذکر علت مشخص کنید.
مقدمه معمولاً باید 5 تا 10 درصد از حجم کل مقاله را از آن خود کند.
مقدمه برای اولین موضوع مقالهای که در قسمت اول مطرح شد، میتواند به شکل زیر باشد:
ایدههای مونتسوری و پیاژه، هر دو بر درک ما از رشد کودکان و خردسالان تأثیرگذارند. در این مقاله، عناصر مهم در نظریههای رشد شناختی مونتسوری و پیاژه مورد مقایسه قرار میگیرند. جنبههایی از این نظریهها که ارتباط خاصی با برداشت شخصی من از کودکان و خردسالان دارند، مشخص و در نظر گرفته خواهند شد.
متن مقاله
اینجا همان جایی است که بهعنوان مقاله میپردازید و به سؤال نهفته در آن پاسخ میدهید. متن از دو پاراگراف مجزا تشکیل میشود. هر پاراگراف شامل یک نکتهی کلیدی است که تمرکز اصلی متن بر آن خواهد بود. بهعلاوه، هر پاراگراف در نوع خود کامل است و از لحاظ تأثیرگذار بودن میتواند یک مقالهی کوچک بهشمار آید.
پاراگراف اول باید با مقدمهی شما مرتبط باشد و به اولین ایدهای که در آنجا ذکر کردهاید، بپردازد. اولین جمله از هر پاراگراف باید ایدهی اصلی آن پاراگراف را بیان کند. بقیهی پاراگراف نیز باید همان ایده را تعریف و تشریح کند و مثالها و شواهد، از جمله نقلقولها و مراجع مربوطه را شامل شود. این موارد را باید قبل از ذکر نکتهی نهایی که منجر به پاراگراف بعدی میشود، مورد بحث قرار داد.
هر پاراگراف باید: | خواننده از شما میپرسد – و شما باید به آن پاسخ دهید: |
|
|
(برگرفته از برنز و سینفیلد[1]، 2006، ص 182)
برای اینکه پاراگرافها بتوانند در روند مقاله تأثیرگذار باشند، باید از طول مناسبی هم برخوردار باشند. پاراگرافهای بسیار کوتاه سبب میشوند که کارتان از هم گسیخته و تکهتکه به نظر برسد. از طرف دیگر، پاراگرافهای بسیار طولانی نیز خواندن مقالهی را دشوار میسازند. بهعنوان یک دستورالعمل کلی، هر پاراگراف باید حداقل پنج جمله را شامل شود و هر صفحهی تایپ شده نیز باید حداقل به دو پاراگراف تقسیم شود. از جملات بیش از حد طولانی اجتناب کنید. معمولاً توصیه میشود که برای راحتی در خواندن، جملات بیش از 20 کلمه را شامل نشوند.
نتیجهگیری
نتیجهگیری باید مضامین یا استدلالهای اصلی شما را جمعبندی کند؛ بدون اینکه ایدهی جدید را معرفی کند. نتیجهگیری معمولاً طولانیتر از مقدمه است، یعنی حدوداً 15 درصد از حجم کلی مقاله را به خود اختصاص میدهد. در نتیجهگیری میتوانید برخی از نتایج کلی را استخراج و اهمیتشان را بیان کنید. همچنین میتوانید سؤالهایی را که برایتان پیش آمده است، مطرح کنید، یا به دیگر محدودهی مطالعاتی که زمینهساز یا مرتبط با موضوع مقالهی شما هستند، ارجاع بدهید. اگر هم بتوانید بهعنوان چارچوب کار، به مقدمه اشاره کنید، خوب است. نتیجهگیری باید نوعی نگاه به عقب باشد؛ یعنی شامل مطلبی شود که خواننده با آن همراه بوده است. نتیجهگیری باید اثبات کند که شما به سؤالی که در عنوان مقاله به آن اشاره شده، پرداختهاید یا به آن پاسخ دادهاید. فکر کنید که اگر کسی فقط نتیجهگیری شما را بخواند، بتواند حدس بزند که عنوان مقاله چه بوده و چگونه آن را به فرجام رساندهاید.
---------------------------
[1] Burns & Sinfield
برای مطالعه ی قسمت قبلی این مقاله، به لینک زیر مراجعه کنید: