گفتوگو با پروفسور محمود گلابچی، چهرهی ماندگار معماری و مهندسی عمران ایران و بنیان گذار دانشگاه معماری و هنر پارس
بخش اول این گفتوگو دیروز منتشر شد که میتوانید در اینجا بخوانید.
کهکشانی ها در دانشگاه پارس
و این همه تحقیق و تلاش برای رسیدن به کدام اهداف و آرزوهای شماست؟
بعد از این سالها نیاز بود کار دیگر و البته متفاوتی را برای کشورم انجام دهم و آن پایهگذاری یک نهاد علمی بود که امروزه با نام دانشگاه معماری و هنر پارس شناخته میشود. در این دانشگاه رشتهی معماری و هنر با روشهای نوین آموزشی، تدریس میشوند. ما نیاز به فضای متفاوت با توانمندیها و تحرک و رها شدن از قید و بندهای بروکراسی بودیم تا بتوانیم ارتباط مناسبی با جهان امروز داشته باشیم و خدمت شایستهای به هنر و معماری کشور خود کنیم. هدف ما برای تأسیس این نهاد علمی که اکنون شامل 14 رشته در مقطع کارشناسی و 12 رشته در مقطع کارشناسی ارشد است، ارائهی الگویی نوین برای کیفیت برتر و سطح آموزشی متفاوت بوده است. سه سال از شروع کار این دانشگاه میگذرد و در سال 94 موفق شدیم در طبقهبندی دانشگاههای برتر کشور از سوی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری قرار بگیریم. این دانشگاه امروزه نماد آموزشی عالی غیر دولتی است که توانسته بدون حمایت مالی دولت آموزش با بالاترین کیفیت را ارائه دهد و با دانشگاههای برتر دولتی در کشور رقابت کند.گاهی دانشجویانی که در دانشگاه های بزرگ دولتی داریم آرزو میکنند که کاش در دانشگاه پارس تحصیل میکردند. در این دانشگاه هر هفته سخنرانی های علمی با حضور معماران و هنرمندان برجسته ایران و جهان برگزار میشود و کارگارهای تخصصی و آموزشی ارائه می شود. نرمافزارهای جدید آموزش داده میشود و از شخصیتهای برجستهی علمی برای ارائه تجربیات آنها دعوت به عمل میآید. بهترین استادان کشور در این دانشگاه تدریس میکنند و سرمایهی این دانشگاه اعضای هیئتعلمی برجسته آن است. شاید بگویید که بعد از کسب آن همه افتخارات که یکی از آنها چهرهی ماندگار شدن در معماری و نیز مهندسی عمران است اکنون دیگر نوبت استراحت شما است؛ اما من در جواب به شما خواهم گفت اکنون زمان انجام یک کار جدید و پایه گذاشتن بنیانی جدید برای کشور است.
اهداف شما در تأسیس دانشگاه پارس چه بوده است؟
کلمهی پارس هم نام تاریخی سرزمین ماست وهم مخفف چهار کلمهی پویایی، استواری، راستی و سربلندی است. ما از همان ابتدای تاسیس تا کنون به این چهار ویژگی در این دانشگاه پایبند بوده و هستیم. پویایی یعنی بهروز بودن و اطلاع داشتن از آخرین یافتههای علمی است. استواری یعنی سختکوشی و از پای ننشستن. راستی شعار دیرین سرزمین ما بوده است و سربلندی نیز حاصل تمام این فعالیتها بوده و خواهد بود.
شما اکنون رئیس دانشگاه پارس هستید ولی از دورهی تدریس خود با افتخار صحبت کردید. نظر شما در مورد شغل معلمی و آموزش چیست؟
من استاد تمام پایهی 41 دانشگاه با رتبهی پایه ممتاز هستم اما خودم را معلم میدانم؛ زیرا معنی و جایگاه کلمهی معلم و ارزش او خیلی بالاتر از آن است که خود را با لقب استاد معرفی کنم. بالاترین دستاورد ما در زندگی تربیت انسانهایی است که بتوانند این راه را با توانی بیشتر و قدرتی فزون تر ادامه دهند. قرار نیست کاری با یک نفر به پایان برسد و اگر او نباشد متوقف شود. من همیشه به معلم بودن خود افتخار میکنم.
معماری و هنر: اولویت های الف در نقشه جامع علمی کشور
انتخاب رشته همان طور که میدانید انتخابی سرنوشتساز است. هر اندازه بتوانیم رشتههای مورد نیاز کشور را بهخوبی معرفی کنیم در انتخاب بهتر به داوطلبان یاری رساندهایم. یکی از این رشتهها رشتهی معماری است که نیاز داریم در معرفی آن شفافیت بیشتری داشته باشیم. معماری از نظر شما چیست؟
معماری آمیزهای است از هنر، مهندسی و علوم انسانی. معماری با همهی رشتههای مهندسی تفاوت ماهوی دارد. در معماری، ظرف زندگی انسانها طراحی میشود و معمار نحوهی زندگی در مکان و فعالیت انسانها را با طراحی رقم میزند. معمار تعیین میکند که از کجا وارد خانه شویم، در چه جایی از خانه بخوابیم،در چه جایی غذا بخوریم و چگونه در آن فضا و سایر مکان ها زندگی و فعالیت کنیم و این اهمیت این رشته را نشان میدهد. معمار کسی است که هم باید با علوم انسانی و تاریخ و فرهنگ و نیازها و باورهای انسانها آشنا باشد و هم هنرمند باشد و قدرت خلاقیت و طراحی داشته باشد. از طرف دیگر با علم مهندسی آشنا باشد تا ساختمانی پایدار طراحی کند تا انسانها در کمال ایمنی در آن به سر برند. از نظر من معماری رشتهای بسیار جذاب و ضروری است. معماری در کشور ما و دیگر کشورها جایگاه متفاوتی نسبت به سایر رشتهها دارد. در گذشته به معمار، مهراز میگفتند. مهرازان افرادی حکیم و درسخوانده و مورد اعتماد جامعه بودند. مهرازی به معنی ایجاد و خلق فضای زندگی انسانها، نیازمند چنین تفکری بود. اگر بخواهیم در رشتهی معماری موفق باشیم باید اندیشهی خلاق و تفکر طراحی در کنار دانش مهندسی داشته باشیم. البته خلاقیت را هم میتوان کسب کرد و آموخت. ما در دانشگاه معماری و هنر پارس خلاقیت، ایدهپردازی و فکرها و اندیشههای نو را به دانشجویان آموزش میدهیم. معماری لباس فرهنگ و تاریخ سرزمین ماست و هر چه برای آن تلاش کنیم ارزشمند خواهد بود.
نزدیکی و ارتباط بین دو رشتهای که یکی ریشه در ریاضیات و دیگری ریشه در هنر دارد کار بسیار دشواری است. شما چگونه این ارتباط را ایجاد کردید؟
من زمانی در این زمینه موفق شدم که ابتدا اهمیت و ضرورت آن را درک کردم. من فارغالتحصیل ممتاز رشتهی راه و ساختمان بودم و وقتی به دانشکدهی معماری برای تدریس وارد شدم احساس کردم دانشجویان معماری نیاز شدیدی به علم مهندسی با نگاهی متفاوت دارند و از طرف دیگر برای یک مهندس دانستن محاسبات ریاضی کافی نیست. او برای کامل شدن کار خود باید معماری بداند. احساس این ضرورت مرا به سمت تحقیق و پرداختن به این موضوع و تألیف کتابها و مقالاتی در این زمینه کشاند. ما در دوران واگرایی علوم قرار گرفتیم و از دل یک علم دهها رشته و تخصص بیرون کشیدهایم در حالی که امروز در جهان علم نیاز به همگرایی دوباره میان گرایش ها و تخصصی های مختلف کاملاً احساس میشود.
متوجه یک حلقهی مفقوده در رشتهی معماری شدید و جای خالی آن را با تأسیس دانشگاه پارس پُر کردید.
ما همیشه در مورد مظاهر هنر و معماری از قبیل رنگ، کاشی، آینهکاری، معقلی، مقرنس، کاربندی، رسمیسازی، گره چینی و... تألیفات و گفتههای زیادی داشتهایم اما هیچ گاه به اندیشهی ساختاری معماری بناهای کشور خود توجه نکردهایم. امری که استاد پیرنیا آن را نیارش نام گذاشته بودند. این موضوع نه در دانشکدهی فنی بهخوبی آموخته میشود و نه در دانشکدهی معماری. من در این زمینه کتابهایی از جمله فنشناسی معماری ایران را نوشتهام که بر اساس احساس نیاز و وجود همین حلقهی مفقوده تدوین شدهاست. فکر تأسیس دانشگاه پارس نیز به زمانی برمیگردد که جایگاه چنین نیازی را در کشور در کنار ضرورت ارائه یک روش آموزشی نوین با بالاترین کیفیت، احساس کردم و قصدم آموزش هنر و معماری با یک رویکرد جدید بود. معماری و هنر دارای اولویت الف در نقشهی جامع علمی کشور است و ما بر اساس این اولویت قصد داشتیم کاری اساسی و البته متفاوت انجام دهیم. ما کار خود را با رشتهی معماری و تکنولوژی معماری شروع کردیم. البته سالهای قبل در دانشگاههای دیگر این رشتهها را ایجاد کرده بودم اما در دانشگاه پارس رویکرد آموزشی متفاوتی این امر را آغاز کردیم. امروزه نمیتوان گفت دانشجو با تمرین مسائل پیچیدهی محاسباتی به درک کامل از مسائل ساختاری و مهندسی برسد بلکه باید فرایند آموزش همراه با فرایند ساخت باشد. این رویکرد علمی در دانشگاههای بزرگ دنیا وجود دارد. به طور مثال در دانشگاه هاروارد یک آزمایشگاه ساخت دیجیتال در کنار رشتهی معماری وجود دارد که تا وقتی دانشجو میخواهد چیزی را یاد بگیرد آن را با دستهای خود بسازد و آن را حس کند. من در سال های گذشته در آموزش مهندسی به دانشجویان معماری و عمران به این نتیجه رسیده بودم که باید درک رفتار سازه را به دانشجو آموزش دهیم و فرا گرفتن محاسبات سازه بهتنهایی کافی نیست. لازم نیست به دانشجوی معماری محاسبات بسیار پیچیده را یاد بدهیم بلکه باید او از پایداری و چگونگی رفتار سازه آگاه باشد تا طراحی او به گونهای باشد که وقتی ساختمان در شرایط گوناگون از نظر باثیر نیروها قرار میگیرد بتواند پایداری خود را حفظ کند. امروز دانشجوی دانشگاه پارس وقتی به محیط جامعه قدم میگذارد نتیجهی کار او نشاندهندهی کیفیت آموزش ماست و از این بابت احساس رضایت داریم. در کنار رشتهی معماری رشتههای دیگری نیز در این دانشگاه تدریس میشود. از جمله گرافیک، طراحی صنعتی، نقاشی، هنر اسلامی و نیز طراحی لباس. لباس بعد از غذا ضروریترین نیاز انسان است و ما در این زمینه نیاز به کار بیشتری داریم تا بازار لباس کشور از دست کشورهای دیگر بیرون بیاید. الگوهای لباس ایرانیان در اقلیمهای مختلف بهقدری زیبا، جذاب و بدیع است که اگر آن را با هنر و عناصر معماری کشور تلفیق کنیم نیازی به تقلید از طراحان دیگر کشورها نداریم. ما در سال گذشته در دانشگاه پارس 34 بازدید علمی برگزار کردیم تا دانشجویان فرایند آموزش را در عمل نیز تجربه کنند. به کارگاههای عملی اهمیت زیادی دادهایم. دانشجوی ما طراحی خود را با نرمافزارهای پیشرفتهی روز انجام میدهد و طرح خود را با استفاده از پرینترهای سهبعدی میسازد و میتواند تناسبات و کیفیت سازه را حس کند و درون فضای مجازی که شبیهسازی نموده است حرکت کند و کیفیت فضای معماری را در شرایط مختلف بسنجد و مناسب ترین شرایط را انتخاب کند. در دانشگاه پارس همواره روش تدریس دروس مختلف در دانشگاههای برتر جهان بررسی و دنبال میشود و اساتید از یافته های جدید در این زمینه بهره میگیرند.
اغلب دانشجویان بعد از فارغالتحصیلی دغدغهی ورود به بازار کار را دارند. آیا شما در این زمینه تدبیری اندیشیدهاید؟
اتفاقاً یکی از بخشهایی که در دانشگاه پارس بطور جدی به آن پرداختهایم موضوع اشتغال است و برای آن سه راهکار داریم. راهکار اول ما ایجاد انجمن دانشآموختگان دانشگاه پارس است که در گرچه وظیفه آن سازمان دادن و برگزاری گردهمایی دانش آموختگان دانشگاه است اما هدف اصلی ما از تاسیس این انجمن معرفی توانمندی بالای دانش آموختگان رشته های مختلف دانشگاه و پیشبینی موقعیتهای شغلی برای آنان است. به طور مثال در پایان ترم که دانشجویان کارهای خود را ارائه میدهند از مسئولان شرکتها و مؤسسات ساختمانی دعوت میکنیم تا از کارهای آنها بازدید کنند و توانمندی آنها را از نزدیک شاهد باشند. اخیراً یکی از پروژههایی که به دانشجویان تکنولوژی معماری داده شد طراحی یک پل عابر پیاده بود. بعد از اتمام کار از مسئولان سازمان زیباسازی شهر تهران دعوت کردیم که از کار دانشجویان بازدید کنند و بتوانند از ایدههای جدید و جذاب آنها استفاده کنند. آنان از خلق چنین ایده های بسیار استقبال کردند و مقرر شد درآینده از این طرح ها در پل های عابر پیاده استفاده شود. اینها همه به ارتباط صنعت و دانشگاه میانجامد. راهکار دوم ما حضور استادان برتر در دانشگاه پارس است. بسیاری از این استادان مدیر ان عامل، مسئولان و طراحان برجستهی پروژه های معماری و ساختمانی هستند و به همین دلیل بسیاری از دانشجویان ما جذب مجموعههای تحت مدیریت همین استادانی میشوند که از نزدیک با کار آنها آشنا هستند. درواقع استاد ما از متن صنعت به دانشگاه میآید و دانشجوی ما را از دانشگاه به متن صنعت میبرد. رویکرد سوم ما در این زمینه، معرفی توانمندیهای دانش آموختگان دانشگاه پارس است. به همین منظور هنگام ارائهی پایاننامهها و طرحهای دانشجویان از افراد دست اندرکار و متخصص که در بیرون از محیط دانشگاه فعالیت های حرفه ای دارند دعوت میکنیم تا اولاً دانشجوی ما را نقد و ارزیابی کند و در فرایند تحقق آموزش کاربردی کمک نمایند، ثانیاً این فرصت را ایجاد کنیم که دانش آموختگان ما به دنبال فرصت شغلی نباشند بلکه فرصتهای شغلی به دنبال آنها بیاید. رویکرد ما همیشه بر اساس ایجاد دانشگاهی کارآفرین بوده است. ما سخنرانیهای زیادی در این زمینه برگزار کرده و میکنیم تا بتوانیم تفکر کارآفرینی را به دانشجویان خود آموزش دهیم.
ما با سه رشته به نامهای مهندسی عمران، مهندسی معماری و مهندسی شهرسازی مواجه هستیم که اغلب رشتهی عمران را مردانه و رشتهی معماری را زنانه میدانند. دیدگاه شما چیست؟
ما در دانشگاه پارس با رشتهی معماری شروع کردیم و بعد رشتهی شهرسازی و مهندسی عمران را هم اضافه کردیم؛ زیرا معتقد بودیم باید مجموعهای از رشتههای مرتبط با هم ایجاد کنیم. از امسال رشتهی مرمت ابنیههای تاریخی نیز اضافه میشود. سال گذشته رشتهی باستانشناسی را هم وارد کردیم؛ به این دلیل که یکی از راههای نجات اقتصاد کشور ما موضوع گردشگری است و باید صنعت گردشگری توسعه پیدا کند. طراحی صنعتی نیز در کنار معماری داخلی یک ضرورت بود که ایجاد شد. اینکه گفته میشود رشتهی معماری رشتهای زنانه و عمران رشتهای مردانه است کاملاً اشتباه است. من به داوطلبان پسر نیز تأکید میکنم که رشتهی معماری را انتخاب کنند؛ زیرا بسیاری از فعالیتهای اجرایی در معماری نیازمند حضور آقایان است و از طرف دیگر معتقد نیستم که رشتهی عمران جایی برای خانمها ندارد. کسی که رشتهی عمران میخواند برای ادامهی تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد فرصت انتخاب بین 10 رشته را دارد. در بین حوزه های فعالیت مهندسی عمران زمینههایی هستند که نیاز به حضور در کارگاهها و سایتها نداشته و فرد فقط در دفتر کار فعالیت می کند. مثلا محاسبات انجام میدهد و یا برنامه ریزی و کنترل فعالیت های یک پروژه ر ا بعهده می گیرد.
آیا در مورد بازار کار رشتههایی مثل باستانشناسی، ایرانشناسی، مرمت ابنیههای تاریخی و مانند آنها نیز تمهیداتی داشتهاید؟
در جامعهی ما تعداد زیادی دانشجو در زمینهی معماری و رشته های دیگر مثل باستانشناسی، ایرانشناسی و مرمت ابنیههای تاریخی تحصیل میکنند که در مواردی از فرصت های شغلی آینده سوال می کنند. بدون تردید بازار کار در آینده در دست کسانی است که در بهترین شرایط تحصیل کردهاند و بهترین های آن تخصص شدهاند. در پاسخ این سوال باید عرض کنم که با توجه به کیفیتی که برای تحصیل دانشجویان در تمام رشتهها در دانشگاه پارس فراهم کردهایم این اطمینان وجود دارد که بسرعت جذب بازار کار شوند. قطعاً فرصت اشتغال هرچند هم محدود باشد همیشه برای بهترینها وجود دارد. در سال گذشته در رشتهی باستانشناسی دانشجویان ما در 7 کاوش شرکت دادهایم و گروههای حرفه ای باستانشناسی از همین حالا با این دانشجویان آشنا شده اند و با توجه به فرایند تحصیل آنان در دانشگاه پارس متقاضی جذب آنها در آینده هستند. ضمن آن که ما برای ایجاد هر رشته در دانشگاه پارس ابتدا پایشی در جهت نیاز جامعه انجام میدهیم و با اطمینان از نیز آتی جامعه رشته ای را ایجاد می نماییم.
آیا امکان آن هست که رشتهی معماری را به میان دانشآموزان متوسطهی اول هم بیاوریم؟ کاری که در حال حاضر در زمینهی برنامهنویسی یا رباتیک پایه انجام دادهایم.
تهیهی دورههای آموزشی برای دورههای قبل از دانشگاه جزء کارهایی است که باید انجام شود و این موضوع از رویکردهای امروز دانشگاههای برتر دنیاست. ما نقش دانشگاه پارس را آوردن دانش متمرکز درون دانشگاه به سطوح متفاوت جامعه تعریف کرده ایم و در این میان آوردن رشته هایی مانند معماری به متن جامعه و بخصوص سطوح آموزش متوسطه از اولین اهداف ما در توسعه دانشگاه معماری و هنر پارس می باشد.