از پنجم دبستان تا پزشکی دانشگاه تهران

محمدامین نورافروز، رتبه‌ی 28 تجربی منطقه‌ی 2، هم‌اکنون دانشجوی رشته‌ی پزشکی دانشگاه تهران است. محمدامین، از کلاس پنجم دبستان در آزمون‌های کانون شرکت کرده است.

از پنجم دبستان تا پزشکی دانشگاه تهران

محمدامین نورافروز، رتبه‌ی 28 تجربی منطقه‌ی 2، هم‌اکنون دانشجوی رشته‌ی پزشکی دانشگاه تهران است. محمدامین، از کلاس پنجم دبستان در آزمون‌های کانون شرکت کرده است. پدرش لیسانس مدیریت دارد و مدیر مدرسه است و مادرش هم دارای مدرک دکترای بافت‌شناسی است. خانواده‌ی نورافروز دارای دو فرزند پسر دیگر نیز هستند. پسر بزرگ‌تر دانشجوی دکترای داروسازی دانشگاه جندی‌شاپور و پسر کوچک‌تر، کلاس هفتم است که از سال ششم با آزمون‌ها همراه شده است.

داستان آشنایی خانواده‌ی شما با کانون چه بود؟

سال 88 برادر بزرگ‌تر من کلاس اول دبیرستان بود و برای شرکت در کنکور تصمیم گرفت در آزمون‌ها شرکت کند. آن زمان کلاس پنجم دبستان بودم و همان سال هر دو با هم در آزمون‌های کانون شرکت کردیم.

دلیل استمرار حضورت در آزمون‌ها چه بود؟

در وضعیت درسی‌ام پیشرفت داشتم.

فرایند رشد شما چگونه بود؟

زمانی که دبستانی بودم، آزمون‌های کانون، دو نوع عادی و تیزهوشان داشت. به دلیل این‌که سؤالات سخت‌تر را دوست داشتم، در آزمون‌های تیزهوشان شرکت کردم. با شرکت در آزمون‌ها و قرار گرفتن در یک جامعه‌ی آماری بزرگ متوجه شدم تعداد دانش‌آموزان قوی که می‌توانم با آن‌ها رقابت کنم، خیلی زیاد است؛ پس بیش‌تر تلاش کردم و روزبه‌روز وضعیت بهتری پیدا کردم. البته به دلیل این‌که دیر متوجه زمان ثبت نام آزمون تیزهوشان شدم، نتوانستم در آزمون تیزهوشان شرکت کنم. دروان راهنمایی را در مدرسه‌ی شاهد درس خواندم و همین موضوع باعث شد تا خلأ مدرسه را در کانون جبران کنم. من همیشه در مدرسه شاگرد اول بودم، اما در کانون با دانش‌آموزان قوی رقابت می‌کردم.

نقش پدر و مادر در موفقیت شما چگونه بود؟

در دوران دبستان پدرم در رفع اشکال درس‌ها، سؤال پرسیدن در منزل و امتحان گرفتن از من خیلی نقش داشتند. در دوران راهنمایی که درس‌ها تخصصی‌تر شد مادرم بیش‌تر کمک کردند. نقش هر دو در موفقیت من خیلی زیاد است و همه‌ی اعضای خانواده با همدلی برای موفقیت یکدیگر تلاش می‌کنند. در خانواده همیشه فضای مطالعه و درس حاکم بود؛ مثلا ً مادرم برای دکترا می‌خواند، برادرم برای کنکور می‌خواند. پدرم برادر کوچک‌ترم را که 4 یا 5 ساله بود سرگرم می‌کرد.

روش پیگیری پدر و مادرت چگونه بود؟

بیش‌تر نقش نظارتی داشتند و سعی می‌کردند خودآموز و مستقل باشیم. ارتباط خوب و مستمری با مدرسه و کانون داشتند.


نظرت در مورد برنامه‌ی راهبردی کانون چیست؟

من همیشه با برنامه هماهنگ بودم؛ چون مانع آشفتگی من می‌شد. هر سال از دوران تحصیل ما خیلی ارزشمند است و فرصت آزمون و خطا نیست. من به برنامه اعتماد داشتم و درس خواندن مرا منظم می‌کرد.

در دوران دبستان کدام کتاب کانون را دوست داشتی؟

بنفش ویژه‌ی تیزهوشان

ارزیابی آزمون چه تأثیری در موفقیت شما داشت؟

در دوران دبستان باعث کاهش تعداد غلط‌هایم می‌شد؛ طوری که این تأثیر موجب شد در دوران دبیرستان این کار را خیلی جدی‌تر پیگیری کنم.

شرکت در آزمون‌ها از دوران دبستان چه تأثیری بر دانش‌آموزان دارد؟

به نظر من دانش‌آموز جایگاه واقعی خود را پیدا می‌کند و برای ایجاد رقابت و افزایش انگیره مفید است. من این تأثیر را روی برادر کوچک‌ترم دیدم. دانش‌آموز در مدرسه همیشه اول است و گمان می‌کند که خیلی قوی است؛ اما وقتی در آزمون‌های کانون شرکت می‌کند و دانش‌آموزان قوی‌تر را می‌بیند تلاش خود را بیش‌تر می‌کند و به‌موقع می‌تواند پیشرفت کند.


Menu