فاطمه فاضلیفرد، رتبهی 6 تجربی کشور در سال 93
یک روز مانده به کنکور چه حال و هوایی داشتید و چهکار کردید؟
من صبح زودتر از معمول بیدار شدم. کمی از مرور دین و زندگی مانده بود که آن را کامل کردم و دوباره نکاتی را که در یک ماه آخر برای زیست نوشته بودم خواندم. با پدرم به محل حوزه رفتیم تا با فضای آنجا آشنا شوم. بعدازظهر با خانواده بیرون رفتم. ساعت 01 خوابیدم و خواب خوبی داشتم.
روز کنکور چه کردید و با چه چالشهایی روبهرو شدید؟
صبح آزمون ساعت 5 صبح بیدار شدم و صبحانهی کاملی خوردم. در مسیر پدر و مادرم با من صحبت کردند و آرامش خوبی پیدا کردم. سعی کردم به نتیجه فکر نکنم. من نیمساعت قبل از شروع آزمون به هدفگذاریها و زمانهایی که قرار بود برای هر درس اختصاص دهم فکر میکردم و آن را در ذهنم مرور میکردم. سعی کردم ساعت دیجیتال با خودم ببرم تا زمانها را به طور دقیق کنترل کنم. آزمون 5 دقیقه دیرتر شروع شد و من چون ساعتم را بر اساس ساعت 8 تنظیم کرده بودم کمی نگرانم کرد. برای عمومیها مشکلی نداشتم. پایان عمومیها 20 دقیقه وقت اضافه آوردم و به عربی و ادبیات برگشتم. روحیهی خوبی گرفتم. من در اختصاصیها از ریاضی شروع کردم و وقتی به سؤالات سخت آن رسیدم متوجه شدم وقت زیادی برای آن صرف میکنم. 9 سؤال آخر ریاضی را رها کردم و به سراغ زیست رفتم. میدانستم برخی از سؤالات زیست را باید برای دور دوم بگذارم و از آنها رد شدم. فیزیک نقطهی قوتم بود و نسبت به سالهای گذشته آسان طرح شده بود؛ بنابراین با سرعت پاسخ دادم. وقتی به سؤالات محاسباتی شیمی رسیدم دیدم وقت زیادی از من میگیرد و از طرفی باید به سراغ زیست میرفتم. در پایان اختصاصیها نیز 20 دقیقه وقت اضافه داشتم و به سراغ زیست و ریاضی رفتم. زیست را کامل کردم و به تعدادی از سؤالات ریاضی هم جواب دادم. بعد از آزمون ناراضی بودم؛ چون نتوانسته بودم زمینشناسی را جواب بدهم.