از متوسطهی اول تا دانشگاه
گفتوگو با امیرحسین سیدی از شیروان:
احساس رضایت از خود، بهترین ثمرهی تلاش است
امیرحسین سیدی در یک نگاه
شهر: شیروان (خراسان شمالی)
سالهای حضور در کانون: از سوم راهنمایی تا دانشگاه بهمدت ۵ سال
رتبهی قبولی: ۲۲ ریاضی منطقهی ۳
رشتهی قبولی: مهندسی صنایع دانشگاه صنعتی شریف
تحصیلات و شغل پدر: دیپلم، پخشکنندهی موادغذایی
تحصیلات و شغل مادر: دیپلم، خانهدار
چرا تصمیم گرفتی از سوم راهنمایی به کانون بیایی؟
آشنایی من با کانون از طریق دخترعمو و پسرعمهام بود که هر دو عضو کانون بودند. هر دو هم توانستند در رشتهی پزشکی دانشگاه علومپزشکی مشهد پذیرفته شوند. در ضمن، همان سال میخواستم در آزمون ورودی تیزهوشان شرکت کنم و بهتر دیدم که در آزمونهای کانون هم شرکت کنم.
شرکت در آزمونها در قبولیات در آزمون تیزهوشان اثر داشت؟
بله. برای من که تا همان سال آزمون نداده بودم، تجربهی مناسبی بود و کمک کرد تا در آزمون ورودی پذیرفته شوم. بعد از آن هر سال احساس میکردم به آزموندادن نیاز دارم و بهطور پیوسته تا دانشگاه در آزمونها شرکت کردم. سبک آزمونها و برنامهی راهبردی کانون بهحدی خوب بود که نخواستم از آزمونها جدا شوم.
چرا تصمیم گرفتی رشتهی علوم ریاضی را انتخاب کنی؟
من بهدنبال علاقهی خودم رفتم. به درسهای محاسباتیِ ریاضی علاقهی ذاتی داشتم. درسهای دیگر برایم جذابیتِ ریاضی را نداشت. از ابتدا به اقتصاد و مدیریت علاقهی زیادی داشتم و در دانشگاه ترجیح دادم رشتهی مهندسی صنایع را انتخاب کنم که انتخاب اولم هم بود. الان هم از انتخابم در دورهی راهنمایی، راضی هستم.
چه درسهایی نقطهقوت تو بود؟ روشت برای مطالعهی این درسها چگونه بود؟
از دورهی راهنمایی در عربی و فیزیک قوی بودم و نوسان نداشتم. ترجمه و قواعد و متون عربی را جداگانه و با دقت بررسی میکردم. بسیاری از نکات عربی در دل تمرینهای کتاب است که من آنها را با جزئیات میخواندم. برای فیزیک هم جزوهی دبیرم را با دقت میخواندم و مثالهای زیادی حل میکردم. حل تست و سؤالات فراوان تأثیر زیادی در قویشدن در آن درس دارد.
پدر و مادرت چه نقشی در موفقیت تو داشتند؟
خانواده عنصر بسیار مهمی در موفقیت هر فرد است و میتواند از لحاظ روحی و فراهمآوردن موقعیت مناسب برای آموزش، به دانشآموز کمک کند. خانوادهی من در هر دو مورد با تمام توان به من کمک کردند و هرگاه نیاز داشتم، در کنارم بودند. همیشه از طرف خانواده حمایت میشدم و برای تلاشِ بیشتر انگیزه میگرفتم.
اهل فعالیت و مطالعهی غیردرسی هم بودی؟
کتابهای ادبی و سیاسی را هم مطالعه میکنم. اهل ورزش بودم و تا یک ماه قبل از کنکور هم آن را ادامه دادم و باعث شد روحیهی خوبی داشته باشم. به کلاس زبان هم میرفتم.
چه ویژگی شخصیتی خاصی داشتی که موجب موفقیتت شده است؟
طوری که خودم فکر میکنم و دیگران هم به من میگویند، انسان خوشبینی هستم و اعتمادبهنفس زیادی دارم. در دوران راهنمایی و دبیرستان هم خوشبین و با روحیه و امیدوار بودم. در درسخواندن همیشه شاداب بودم و بهنظرم یکی از دلایلش ورزشکردن بود.
برای آزمون تیزهوشان از منابع کانونی هم استفاده میکردی؟
من از کتابهای آبی کانون استفاده میکردم و تا کنکور هم از منابع متفاوت کانون برای درسهای مختلف و بهخصوص درسهای تخصصی استفاده کردم. از منابع خیلی راضی بودم. در ضمن، همیشه پیگیر سایت کانون و مجلهی آزمون بودم. مصاحبه با رتبههای برتر در مجله را مطالعه میکردم و امیدوار بودم روزی هم مصاحبه با من در مجله چاپ شود.
تو در شهری کوچک در منطقهی ۳ درس خواندی. موفقیتِ تو برای بچههای شهرهای کوچک یا روستاها چه نکتهای دارد؟
من معتقدم که در زندگی باید جنگید و تلاش کرد. حتی اگر تلاش نتیجهبخش نباشد، باز هم انسان باید از تلاش خود راضی باشد. شرایط دشوار و کمبود امکانات باعث میشود وقتی با تلاشِ خودت به موفقیت میرسی، برایت صدها برابر لذتبخشتر باشد. احساس رضایت از خود، بهترین ثمرهی تلاش است.
دفتر برنامهریزی را تکمیل میکردی؟
دفتر برنامهریزی را تکمیل میکردم و همیشه خودم را با هفتههای قبلِ خودم مقایسه میکردم و برای هفتههای بعد هدفگذاری و برنامهریزی میکردم. این دفتر نظم خاصی به برنامههایم میداد و زمان را برایم بهینهسازی میکرد.
عادت خاصی داشتی که با مداومت انجام داده باشی و به موفقیتت کمک کرده باشد؟
سحرخیزی عادت خوب من بود. من در حیاط خانه و در کنار گلها و گیاهان درس میخواندم. حدود ساعت پنج صبح بیدار میشدم و درسخواندن را شروع میکردم. این عادت برایم خیلی اثربخش بود.