از متوسطه‌ی اول تا دانشگاه
گفتوگو با عرفان نوری از خدابنده
حضور چندین‌ساله در کانون، مدیریت زمان را به من آموخت
عرفان نوری در یک نگاه
شهر: خدابنده (زنجان)
سال‌های حضور در کانون: از سوم راهنمایی تا چهارم دبیرستان به مدت 5 سال
رتبه‌ی قبولی: 19 انسانی منطقه‌ی 3
رشته‌ی قبولی: حقوق دانشگاه تهران
تحصیلات و شغل پدر: دیپلم، نانوا
تحصیلات و شغل مادر: ابتدایی، خانه‌دار
سوم راهنمایی چطور با آزمون‌های کانون آشنا شدی؟
شهر ما مدرسه‌ی تیزهوشان ندارد. اکثر دوستانم برای قبولی در آزمون مدارس نمونه‌دولتی در آزمون‌های کانون شرکت کرده بودند. احساس کردم من هم نیاز دارم در آزمون‌های کانون شرکت کنم تا بتوانم سطح درسی‌ام را نسبت به دوستانم بسنجم.
شرکت در آزمون‌های کانون در قبولی‌ات در آزمون نمونه‌دولتی تأثیری داشت؟
من همیشه وضعیت خوبی در درس‌ها داشتم. اما تا سوم راهنمایی هیچ‌وقت به‌اندازه‌ی کافی تست نزده بودم. در آزمون‌های اول، ترازم حدود 5400 بود. در همان سال کم‌کم با روش‌های تست‌زنی آشنا شدم. این باعث شد بتوانم در آزمون مدارس نمونه‌دولتی پذیرفته شوم.
چرا در دوران راهنمایی تصمیم گرفتی رشته‌ی علوم انسانی را انتخاب کنی؟
معدلم بالا بود و می‌توانستم هر رشته‌ای را انتخاب کنم. اما درواقع از همان سال‌های راهنمایی به درس‌های عربی و علوم‌اجتماعی و تاریخ و جغرافیا و ادبیات علاقه داشتم. پدر و مادرم هم انتخاب‌رشته را به عهده‌ی خودم گذاشتند. با دبیران و دوستان و آشنایانی که تحصیلات دانشگاهی داشتند مشورت کردم و درنهایت ترجیح دادم در رشته‌ای که به آن علاقه دارم ادامه‌ی تحصیل دهم تا موفق‌تر باشم.
چه عاملی باعث شد به درس‌های علوم انسانی علاقه پیدا کنی؟
در دوران راهنمایی معلم تاریخ و جغرافیا و علوم‌اجتماعی بسیار خوبی به نام آقای محمدی داشتیم. تاریخ را مانند داستانی زیبا برایمان تدریس می‌کرد. هر دو هفته یک‌بار یک امتحان تستی و هر ماه یک‌بار امتحان تشریحی می‌گرفت که باعث می‌شد درس‌ها را خوب یاد بگیریم و به ذهن بسپاریم. همان سال‌ها فهمیدم که علاقه‌ی زیادی به شعر و متون ادبی دارم و در درس عربی هم همیشه نمره‌ام 20 بود.
چندین سال حضور در آزمون‌های کانون چه مهارت‌هایی به تو آموخت تا بتوانی برای رسیدن به هدفت از این مهارت‌ها استفاده کنی؟
اوایل در مدیریت زمان برای درس‌هایی مثل ریاضی یا متون زبان انگلیسی مشکل داشتم. حضور چندین‌ساله در آزمون‌های کانون به من یاد داد که بتوانم در جلسه‌ی کنکور مدیریت زمان داشته باشم. تکنیک‌های تست‌زنی مثل ضربدر و منها و زمان‌های نقصانی را به‌خوبی آموختم و از آن‌ها استفاده کردم. با آزمون‌دادن یاد گرفتم که وقتی درسی را مطالعه می‌کنم خودم را به جای طراح سؤال بگذارم و تحلیل کنم که از هر قسمت به چه شیوه‌ای می‌توان سؤال طرح کرد. من نظم و برنامه‌ریزی را در آزمون‌های کانون و با پایبندی به برنامه‌ی راهبردی یاد گرفتم.
الان در کنار درس‌خواندن در دانشگاه، کار هم می‌کنی؟
در بخش ویراستاریِ کانون کار می‌کنم و پشتیبان ویژه هم هستم.
پدر و مادرت در موفقیت تو چه نقشی داشتند؟
بعد از لطف خدا، موفقیتم را مرهون توجه پدر و مادرم هستم. در ساعاتی که پدرم مشغول به کار بود، مادرم به من توجه ویژه‌ای داشت. همیشه با هم گفتوگو می‌کردیم و به من روحیه می‌داد. پدرم پیگیر آزمون‌ها و کارنامه‌هایم بود.
تو اهل فعالیت‌ها و مطالعات غیردرسی هم بودی؟
در دوره‌ی راهنمایی در مسابقات علوم قرآنی شرکت کردم. در دبیرستان هم قهرمان مسابقات فوتسال شهرستان شدیم. من در کنار درس، تفریح هم داشتم و فوتسال را کنار نگذاشتم. هفته‌ای یک بار با دوستانم ورزش یا تفریح می‌کردیم و انرژی لازم را برای تلاش بیش‌تر به دست می‌آوردم. قبلاً مطالعه‌ی غیردرسی نداشتم. در منطقه‌ی محرومی زندگی می‌کردم و با این‌که کسی به من آموزش نداد، متوجه شده بودم که می‌توانم با مطالعه‌کردن اندیشه‌‌ام را توسعه دهم و پیشرفت کنم. الان که دانشجو شده‌ام کتاب‌های زیادی در زمینه‌های مختلف مانند تاریخی، حقوق، روان‌شناسی، رمان، جامعه‌شناسی و اقتصاد می‌خوانم.
با چه هدفی رشته‌ی علوم انسانی را انتخاب کردی؟
اوایل می‌خواستم قضاوت را ادامه دهم. اما بعدها متوجه شدم حقوق و وکالت با روحیه‌‌ام سازگارتر است.
الگوی خاصی در زندگی‌ات داری؟
اولین الگوی من پدر و مادرم هستند. بعد از آن‌ها از داستان زندگی رونالدو که برترین فوتبالیست تاریخ ورزش دنیاست، چیزهای زیادی آموخته‌ام. رونالدو با سختی زندگی کرده و درنهایت توانسته به موفقیت بزرگی برسد. من عکس‌هایی از رونالدو را در اتاقم نصب کرده بودم و از او انگیزه می‌گرفتم. رونالدو برایم اسطوره‌ی تلاش بود.
در دوره‌ی راهنمایی چه ویژگی خاصی داشتی که باعث شد به موفقیت برسی؟
از کودکی تلاشگر بودم و از وقتم نهایت استفاده را می‌کردم. حتی در روزهایی که ساعت مطالعه‌ی زیادی نداشتم، در همان ساعاتی که درس می‌خواندم تمرکزم زیاد بود. از سوم راهنمایی تا حد امکان به آزمون‌ها پایبند بودم.
به‌جز پدر و مادرت چه کسی در این موفقیت به تو کمک کرد؟
پشتیبان ویژه‌ام، سیدمحمدرضا کوچکی، در این مسیر بیش از حد وظیفه‌اش و از سر لطف با من همراهی کرد. بعضی‌شب‌ها ساعت‌ها با هم صحبت می‌کردیم و از او انگیزه‌ی لازم را برای تلاش می‌گرفتم.
از سایت کانون و مجله‌ی آزمون هم استفاده می‌کردی؟
بله. همیشه گفتوگو با رتبه‌های برتر انسانی را می‌خواندم. حتی این گفت‌وگوها را جمع‌آوری کرده بودم و روز قبل از کنکور آن‌ها را ورق زدم و تیتر‌ها را خواندم. این کار انگیزه و شوق زیادی در من ایجاد کرد.
