با آزمونهای کانون به خودباوری رسیدم
امیرحسین استقامت در یک نگاه
شهر: یزد (استان یزد)
سالهای عضویت در کانون: از دوم راهنمایی تا چهارم دبیرستان
میانگین تراز در چهارم دبیرستان: 8400
رتبهی قبولی: 8 ریاضی کشور
دانشگاه قبولی: برق دانشگاه صنعتی شریف
تحصیلات و شغل پدر: کاردانی برق، بازنشستهی شرکت فولاد آلیاژی
تحصیلات و شغل مادر: دیپلم، خانهدار
در سال دوم راهنمایی چه کسی شما را با آزمونهای کانون آشنا کرد؟
در دورهی راهنمایی در مدرسهی نمونهدولتی درس میخواندم. آن زمان، بیشترِ همکلاسیهایم در آزمونهای کانون شرکت میکردند. ازطرفی سال سوم راهنمایی تصمیم گرفتم در آزمون تیزهوشان هم شرکت کنم؛ به همین دلیل از دوم راهنمایی عضو کانون شدم..
آیا شرکت در آزمونهای کانون در قبولیِ آزمون تیزهوشان مؤثر بود؟
من تا قبل از شرکت در آزمونها با مهارت تستزنی آشنا نبودم؛ بعد از شرکت در آزمونها تنظیم وقت را یاد گرفتم و توانستم در آزمون تیزهوشان موفق شوم.
در طول این سالها چهقدر به حضور پیوسته در آزمونها اهمیت میدادی؟ از این همه آزمون دادن خسته نشدی؟
من تا حد امکان و حتی وقتی در سفر بودیم سعی میکردم در آزمونها حاضر باشم. خستگی احساس نمیکردم و هدفمند در آزمونها شرکت میکردم.
در این سالها از چه میانگین ترازی شروع کردی و چه مسیری را طی کردی؟
سال دوم راهنمایی از میانگین تراز 6300 شروع کردم و در سال چهارم دبیرستان با میانگین تراز 8400 در کنکور شرکت کردم. در تابستان سوم دبیرستان، در یکی از آزمونها رتبهی 3 کشور شدم. از آنجا بود که احساس کردم میتوانم رتبهی یکرقمی را به دست آورم. همیشه فکر میکردم کسب رتبهی یکرقمی کشوری در آزمونها خیلی سخت است؛ اما آزمونهای کانون مرا به این خودباوری رساند.
چگونه در این سالها این همه پیشرفت تراز داشتی؟
سال به سال کنکور برایم جدیتر میشد و تلاشم را بیشتر میکردم. وقتی در آزمونی نتیجهی خوبی کسب میکردم از طرف مدرسه یا خانواده تشویق میشدم و این تشویقها به من انگیزهی زیادی برای پیشرفت و تلاشِ بیشتر میداد. حتی دوستانم هم مرا تشویق میکردند.
از کودکی دوست داشتی چه شغلی داشته باشی؟
دوست داشتم پزشک شوم. اول دبیرستان در المپیاد زیستشناسی شرکت کردم و متوجه شدم علاقهی چندانی به رشتهی تجربی ندارم و علاقهام به رشتهی ریاضی بیشتر است.
در دانشگاه چهقدر به رقابت اهمیت میدهی؟
در دانشگاه برترهای کنکور در کنار هم جمع شدهاند و هر کس در زمینهی خاصی حرفی برای گفتن دارد. وقتی با دانشجویان سالهای بالاتر مشورت میکنم همیشه تأکید میکنند که خودم را در رقابت با کسی نبینم و فقط بر پیشرفتِ خودم متمرکز باشم؛ اما میتوانیم در زمینههای مختلف به هم کمک کنیم تا در کنار هم به هدفی که میخواهیم برسیم. در دانشگاه، ریاضیات نقطهی قوت من است و سعی میکنم در تمام درسها خوب عمل کنم.
در دورانی که کانونی بودی از کدام امکانات کانون استفاده میکردی؟
از تمام کارنامههای سایت کانون مثل کارنامهی اشتباهات و کارنامهی جمعبندی استفاده میکردم. تقریباً تمام گفتوگوهای مجلههای آزمون را میخواندم. دوست داشتم روشهای مطالعاتی دانشآموزان برتر را یاد بگیرم.
چرا دانستنِ روشهای مطالعه برایت مهم بود؟
از همان ابتدا سعی میکردم بهترین روش مطالعه را که برایم مؤثر است پیدا کنم. مثلاً در درس شیمی کار بسیار مؤثری انجام دادم. از درسنامهها خلاصهنویسی تهیه میکردم و چند روز مانده به آزمون آنها را میخواندم و سپس تستهای تکمیلیِ آن مبحث را کار میکردم. حتی چند روز مانده به کنکور هم خلاصههایم را مطالعه کردم. این روش باعث شد در کنکور بالاترین نمرهام که 96 بود مربوط به درس شیمی باشد.
نقش پدر و مادرت را در این موفقیت چهقدر میدانی؟
من در این سالها با کمک پدر و مادرم هیچ دغدغهای به جز درس خواندن نداشتنم. آنها مرا خیلی خوب حمایت کردند و هر منبعی که نیاز داشتم برایم تهیه میکردند. ارتباط والدینم با مدرسه بسیار تنگاتنگ بود و از طریق مدرسه همواره پیگیر مسائل درسیام بودند.
اگر کسی در منزل بخواهد درسها را پیشخوانی کند چه توصیهای به او میکنی؟
من برای هر درس دو منبع داشتم. ابتدا کار را با منبعی که برایم آسانتر بود شروع میکردم. درسنامهها را مطالعه میکردم و تست میزدم. اگر به سطحی که میخواستم میرسیدم، به سراغ منبع دشوارتر میرفتم. مدرسه برای من نقش تکمیلِ آموختههایم را داشت. بهتر است در پیشخوانی از منابعِ سادهتر شروع کنند.
از بین دبیران کسی بود که بخواهی از ایشان یاد کنی؟
آقای دکتر دهقان دبیر حسابان و دیفرانسیل ما بودند. هم از نظر علمی و هم در زندگی درسهای زیادی به ما دادند. به نظم در برگزاری کلاسهایشان اهمیت زیادی میدادند و هرگز با دلیلهای غیر موجه و پیشپاافتاده کلاس را تعطیل نمیکردند. حتی وقتی کتاب تمام میشد برای رفع اشکال در کلاس حاضر میشدند و به پیشرفت بچهها اهمیت زیادی میدادند.