گفت‌وگو با علیرضا جعفری‌آزاد، رتبه‌ی 2 تجربی از تبریز

به نظرم اثرگذارترین ابزار کانون دفتر برنامه‌ریزی است. من هنوز هم در دانشگاه با سبک و سیاقِ همان دفتر، درس می‌خوانم.

گفت‌وگو با علیرضا جعفری‌آزاد، رتبه‌ی 2 تجربی از تبریز

علیرضا جعفری‌آزاد در یک نگاه

شهر: تبریز (آذربایجان شرقی)

سال‌های حضور در کانون: چهارم و پنجم دبستان، سوم راهنمایی و دوم دبیرستان تا چهارم دبیرستان

رتبه‌ی قبولی: رتبه‌ی 2 تجربی ایثارگران

رشته‌ی قبولی: پزشکی دانشگاه علوم پزشکی تهران

تحصیلات و شغل پدر: کارشناسی حسابداری، کارمند بازنشسته‌ی بانک

تحصیلات و شغل مادر: دیپلم، خانه‌دار


چه عاملی انگیزه‌ی حضور شما در آزمون‌های کانون بود؟

قبل از من برادرم در آزمون‌های کانون شرکت می‌کرد؛ بنابراین با نحوه‌ی برنامه‌ریزی و آزمون‌های کانون آشنا بودم. برادرم از آزمون‌ها نتیجه گرفت و اکنون دانشجوی کارشناسی ارشد مهندسی پزشکی است. در کنار این‌ها، حس رقابت و نیز برنامه‌ی منظم آزمون‌ها انگیزه‌ی اصلی من بود.

در دوره‌ی راهنمایی هدف خاصی از شرکت در آزمون‌ها داشتی؟

سوم راهنمایی هدفم آمادگی برای آزمون تیزهوشان بود. ترجیح دادم طبق برنامه‌ی منظم آزمون‌ها درس بخوانم و درنهایت از این تصمیم نتیجه گرفتم و در آزمون تیزهوشان پذیرفته شدم.


چه شد که رشته‌ی تجربی را انتخاب کردی؟

از کودکی شخصیتی چندوجهی و علایق متنوعی داشتم. رشته‌های فنی، علوم انسانی و تجربی را دوست داشتم. با صاحب‌نظران مشورت کردم و درنهایت متوجه شدم رشته‌ی پزشکی به روحیات و شخصیت من نزدیک‌تر است. با سختی‌های این راه آشنا بودم و با شناختِ کامل این رشته را انتخاب کردم.


تلاش‌هایی که در دوران تحصیل کشیدی، در دانشگاه چه کمکی به تو کرده است؟

همیشه به ساعت مطالعه‌ی زیاد و تلاش برای درس و تحصیل عادت داشتم. این باعث شد حالا هم به‌راحتی و باعلاقه در دانشگاه برای درس‌ها وقت بگذارم. زحمتی که قبلاً کشیده‌ام باعث شد الان هم از درس خواندن لذت ببرم.


چه‌قدر به رقابت کردن با هم‌کلاسی‌هایت اهمیت می‌دهی؟

رقابت در مسائل علمی اجتناب‌ناپذیر است؛ ولی در دانشگاه سعی می‌کنم کسب علم و مهارت اولویتم باشد.


از کدام ابزار کانون بیش‌تر استفاده می‌کردی؟

به نظرم اثرگذارترین ابزار کانون دفتر برنامه‌ریزی است. من هنوز هم در دانشگاه با سبک و سیاقِ همان دفتر، درس می‌خوانم. از دوران راهنمایی به طور جدی دفتر برنامه‌ریزی را پر می‌کردم. کلاسور ارزیابی هم داشتم؛ چون به نظرم شیوه‌ی پربازدهی برای مرور آزمون‌هاست. کتاب‌های سه‌سطحی را هم بسیار دوست داشتم. همه‌ی قسمت‌های مجله را می‌خواندم و تمام انواع کارنامه‌ها را از سایت کانون دریافت می‌کردم و برای پیشرفتم از این ابزارها کمک می‌گرفتم.


اگر پس از چند روز درس ‌خواندن، خسته می‌شدی برای برگشتن به حالت عادی چه می‌کردی؟

با دوستان و معلمان حرف می‌زدم، پیاده‌روی می‌کردم و دقیقاً می‌دانستم باید چه کاری انجام دهم تا شور و شوق درس خواندن دوباره در وجودم ایجاد شود. برای رفع خستگی‌، جمعه‌هایی که آزمون داشتم، بیش‌تر استراحت می‌کردم؛ البته تحلیل آزمون‌ را هم همان روز انجام می‌دادم.


روش خاصی برای مطالعه داشتی که از آن نتیجه گرفته باشی؟

بله؛ مثلاً برای درس ادبیات، واژگان و توضیحات درس‌نامه‌ها را در حاشیه‌ی کتاب می‌نوشتم و این برای مرور کمک زیادی به من می‌کرد. برای همه‌ی درس‌هایم توضیحاتی به کتاب‌هایم اضافه می‌کردم تا کتاب‌ها یک منبع جامع برایم باشد. در درس زیست‌شناسی هم نکات تست‌ها را در حاشیه‌ی کتاب یا در یک دفتر جداگانه می‌نوشتم. بعد در بازه‌های زمانی گوناگون آن نکات را می‌خواندم. قیدهای مختلف را هم با رنگ‌های مختلف های‌لایت می‌کردم تا بهتر در ذهنم ثبت شود.


عادت خوب و ویژه‌ای در مطالعه‌ داشتی؟

سعی می‌کردم درس‌های هر روز را نیم‌ساعت بعد از مدرسه دوره و مرور کنم. این کار باعث می‌شد وقتی می‌خواهم برای آزمون‌ها درس بخوانم، درس‌ها را در زمان کم‌تر و با صرف انرژی کم‌تری یاد بگیرم و به خاطر بسپارم.


نکته‌ی خاصی هست که دوست داشته باشی به دانش‌آموزان بگویی؟

با آرامش درس بخوانند و نگاهشان به آزمون‌های کانون یک نگاه آموزشی باشد. در جلسه‌ی آزمون، دانش‌آموزان بهترین فرصت را برای شناختِ خود دارند. تحلیل آزمون هم باید از سال‌های ابتدایی و راهنمایی جدی گرفته شود تا به یک عادت خوب تبدیل شود. باید تک‌تک سؤالات آزمون در همان روز تحلیل شود.


Menu