علی سالارحسینی، رتبهی 3 ریاضی منطقهی 2 و رتبهی 7 کشور از بندرعباس:
کانون حتی در سختترین شرایط هم آزمونها را برگزار میکرد
از چه زمانی به کانون آمدی و در چند آزمون برنامهای شرکت کردی؟
از اول راهنمایی در 123 آزمون برنامهای کانون شرکت کردم. در سال چهارم هیچ غیبتی نداشتم.
چه عاملی باعث شد در همهی آزمونها شرکت کنی؟
هدفم از شرکت در آزمونهای کانون در سالهای پایه این بود که در درس خواندن منظم شوم و پیشرفت درسی داشته باشم. معمولاً در سالهای پایه کسی به فکر کنکور نیست؛ اما من به این نتیجه رسیده بودم که برای موفق شدن در کنکور ابتدا باید منظم باشم تا بتوانم پیشرفت کنم. نظم میتوانست پیشرفت مرا تضمین کند. به این دلیل آزمونهای برنامهای کانون را انتخاب کردم که به صورت دو هفته یکبار و منظم برگزار میشد و این موضوع به نظم درسی من کمک میکرد. کانون حتی در سختترین شرایط هم آزمونها را برگزار میکرد. بعد از مدتی که در آزمونها شرکت کردم احساس تعهد در من شکل گرفت و جدا شدن از آزمونها برایم سختتر میشد. اگر میخواستم در یک آزمون غیبت کنم نظم برنامهام از بین میرفت. کسانی که در زندگی منظم هستند کوچکترین بینظمی برایشان سخت است و به همین دلیل سعی میکنند در سختترین شرایط هم نظم برنامهی خود را حفظ کنند.
برنامهی راهبردی از نظر شما چه ویژگیهای برجستهای دارد؟
به نظر من برنامهی راهبردی، یک برنامهی کلی است که میتواند همهی دانشآموزان را به یک راه درست سوق دهد. منظورم این نیست که این برنامه برای همه طراحی شده و میتواند جوابگوی همهی افراد باشد، بلکه یک برنامهی کلی است که هر کس باید با توجه به شرایط و توانمندیهای خود آن را شخصیسازی کند و پیشرفت قابل توجهی داشته باشد. من اعتماد کامل به برنامهی راهبردی داشتم و باید بگویم برنامهی مدرسهام را با برنامهی کانون هماهنگ کرده بودم؛ یعنی از قبل پیشخوانی میکردم که هم برنامهی مدرسه را اجرا کنم و هم به برنامهی کانون برسم.
از چه ترازی شروع کردی و چهقدر پیشرفت داشتی؟
در سال اول راهنمایی آزمون را با تراز 6100 شروع کردم و در آخرین آزمون به تراز 8300 در سال چهارم رسیدم.
این میزان پیشرفت حاصل چیست؟
هر چه میگذشت نظم زندگیام بیشتر میشد و میتوانستم زمان را مدیریت کنم. در این سالها از خودم شناخت بیشتری پیدا کردم و میتوانستم نقصها را برطرف کنم. کسی میتواند نقص خود را برطرف کند که بتواند آن را بشناسد.
این اراده را چگونه در خود تقویت کردی؟
از کودکی ارادهی خوبی داشتم اما محیط هم تأثیر زیادی داشت. سال اول راهنمایی به مدت چند به پدرم اصرار میکردم که مرا در آزمونهای کانون ثبت نام کند. من در دورهی راهنمایی در شهرستان حاجیآباد درس میخواندم و فضای آموزشی خوبی نداشت اما در همان شرایط هم میتوانستم از اطرافیانم یاد بگیرم؛ چون هیچ کس بهتنهایی فرد کاملی نیست و میتوان از هر کس چیزی یاد گرفت. بستگی به نوع نگاه انسان دارد. به طور مثال در دورهی دبیرستان معلمی داشتم که ریاضی درس میداد. آقای سلامتی در سختترین شرایط کلاس را برگزار میکرد و به کار خود تعهد زیادی داشت اما حتی یک بار هم در این مورد صحبت نکرد و ما با دیدن عملکرد او، این ویژگی را در او تشخیص میدادیم و یاد میگرفتیم.
بندرعباس برای اولین بار است که امسال رتبهی تکرقمی دارد. چهقدر به هوش و استعداد و ویژگیهای ذاتی برای رسیدن به موفقیت اهمیت میدهی؟
برای من سهم هوش در رسیدن به موفقیت 20 درصد است و 80 درصد آن را به ویژگیهای اکتسابی مربوط میدانم. منظورم این نیست که هوش خود را کم میدانم، بلکه میدانم نسبت به روزهای اولی که وارد کانون شدم خیلی تغییر کردهام و این همان ویژگیهای اکتسابی است که توانستهام در این چند سال به دست بیاورم.
پدر و مادر از لحاظ آموزشی چه کار خاصی برایت انجام دادهاند؟
ویژگیای که از همان کودکی از آنها یاد گرفتم تعهد به انجام کارها بود. وقتی مقطع راهنمایی بودم پدرم میگفت هر کسی لباس کار مخصوص خود را میپوشد و در قبال کاری که انجام میدهد دستمزد میگیرد وظیفهاش را انجام میدهد و باید متعهدانه کار کند. دانشآموز هم وقتی لباس مدرسه به تن میکند تعهدی پیدا میکند که باید به آن پایبند باشد. از آن به بعد یاد ندارم که حتی یک غیبت در مدرسه داشته باشم.
چه ویژگی خاصی را در خودت سراغ داری؟
در سالهای آخر دبیرستان به این موضوع رسیدم که باید از سنین پایینتر مدیریت زمان را یاد بگیریم و آن را در خودمان تقویت کنیم. جوامع پیشرفته به زمان و مدیریت انجام کارها بر اساس زمان اهمیت زیادی میدهند. من به عنوان یک رتبهی برتر کنکور آدم عجیب و غریبی نیستم که فقط درس خواندهام. من اهل تفریح بودم اما توانستم با یک برنامهی منظم و مدیریت زمان، هم درس بخوانم و هم تفریح داشته باشم.