آیا در هر مدرسه‌ای فرهنگ آموزشی منحصربه‌فردی وجود دارد؟

با بررسی آزمون‌های بین‌المللی (مانند TALIS و PISA) سه رویکرد اصلی در پژوهش‌های ارزیابی بین المللی دانش‌آموزان به چشم می‌‌خورد...

آیا در هر مدرسه‌ای فرهنگ آموزشی منحصربه‌فردی وجود دارد؟

با بررسی آزمون‌های بین‌المللی (مانند TALIS و PISA) سه رویکرد اصلی در پژوهش‌های ارزیابی بین المللی دانش‌آموزان به چشم می‌‌خورد:

  • 1. یادگیری فعال که اشاره به ترویج تعامل یا به‌ اصطلاح میزان مشارکت در مباحث درسی توسط دانش‌آموزان دارد،

  • 2. فعالیت‌های شناختی که تاکید آن بر استفاده از شیوه‌هایی است که معلمان را قادر می‌سازد، به‌منظور ایجاد انگیزش در دانش‌آموزان برای رسیدن به مهارت‌های سطح بالاتر آن‌ها را به چالش بکشانند و فرآیند تعمیق و شناخت بهتر مباحث حاصل شود،

  • 3. در نهایت استراتژی آموزش معلم محور که تمرکز آن در بکار بردن شیوه‌های آموزشی است که بیشتر به نقش معلم در تعیین چهارچوب آموزشی کلاس درس تاکید دارد، مثل طراحی خلاصه درس‌های گذشته یا پرسش سوالاتی در مورد مفاهیم کلیدی گذشته

بررسی‌ها نشان می‌دهد که تفاوت‌های قابل‌ملاحظه‌ای بین مدارس کشورهای مختلف و حتی مدارس یک کشور در بکار بردن یک یا چند رویه از میان استراتژی‌های مذکور وجود دارد. چگونه این تفاوت در کلاس‌های درس یک مدرسه یا بین مدارس مختلف شکل می‌گیرد؟ اگر تفاوت در استفاده این استراتژی‌ها بین مدارس زیاد است می‌توان دلیل آن را منصوب به سیاست‌های خاص هر مدرسه، محیط آموزشی متفاوت آن‌ها و اهداف مدنظر مدیران آن‌ها دانست که در حقیقت هسته اصلی هدایت رویه‌های آموزشی به سمت گرایش خاصی است. اما اگر این تفاوت بین مدارس ناچیز باشد چطور؟ در این صورت استفاده از یک رویکرد آموزشی خاص را باید معلول شاخصه‌های جمعیتی یک منطقه یا مدارک تحصیلی معلمان دانست. این‌ها مهم‌ترین عوامل در شکل‌دهی انگیزه استفاده از یک استراتژی‌ خاص تحت این شرایط خواهند بود.

تفاوت میان استراتژی‌های مورد استفاده بین مدارس در حقیقت بیان‌گر این موضوع است که در هر مدرسه تعاملات میان معلمان موجب شکل‌گیری یک رویکرد عام‌پسند بین همه آنان شده و به‌صورت ضمنی اشاره به وجود "فرهنگ آموزش" منحصر به فرد در هر مدرسه دارد. شناخت این مسایل نقشی کلیدی در تصمیم‌سازی در مورد سیستم آموزشی مدارس دارد و توانایی هدف‌گیری سیاست‌گذاران حوزه آموزش را به مراتب بالا خواهد برد. برای پرداختن به این موضوع محققین تفاوت در رویکردهای آموزشی هر کشور  را به دو زیر بخش اصلی تقسیم کرده‌اند؛ تفاوت در کاربرد استراتژی‌های خاص بین مدارس مختلف و تفاوت در کاربرد این استراتژی‌ها در درون یک مدرسه. به‌طبع مورد دوم به وجود فرهنگ آموزشی منحصر به فرد در هر مدرسه اشاره دارد. نتایج بررسی‌ها مهر تایید بر وجود فرهنگ آموزش در هر مدرسه می‌زند. در میان کشورهای OECD نتایج نشان می‌دهد که هم بین مدارس مختلف تفاوت زیادی در بکار بردن نوع استراتژی آموزشی وجود دارد و هم این‌که معلمان یک مدرسه تمایل دارند بیشتر از یکی از شیوه‌های آموزشی در تدریس خود استفاده کنند. این نتایج به‌گونه‌ای اشاره به این موضوع دارد که داد و ستدهای و تعاملات اطلاعاتی معلمان در یک مدرسه رفته‌رفته موجب گرایش استراتژی‌های کلی آموزش در آن مدرسه به یکی از شیوه‌هایی که ذکر آن در بالا رفت می‌شود. محققین از وجود فرهنگ آموزش در هر مدرسه تحت عنوان "اثر مدرسه‌ای" در فرآیند آموزش یاد می‌کنند. این متغیر می‌تواند در تصمیم‌سازی مسئولین آموزشی در یک کشور به‌عنوان عاملی مهم و تاثیرگذار در نظر گرفته شود.


منبع:

OECD Education Working Papers, No. 148. Teaching Strategies for Instructional Quality: Insights from the TALIS-PISA Link Data. OECD, 2016. Pp . 28-29

Menu