بررسیها در میان کشورهای عضو سازمان توسعه و همکاری اقتصادی (OECD) حاکی از آن است که پیشینه اقتصادی و اجتماعی دانشآموزان بر شیوهی آموزشی که معلمان به کار میبرند تاثیر مهمی دارد. برای مثال، در محیطهای آموزشی که دانشآموزان دچار روابط اجتماعی و شرایط نامناسب اقتصادی هستند معلمان بیشتر از شیوه آموزشی معلممحور بهره میگیرند. در این رویه، معلم سعی میکند برای ایجاد نظم آموزشی و انسجام بین مباحث مطروحه تا حد ممکن خود عنصر اصلی در کنترل تعاملات در کلاس درس باشد. در طرف مقابل، بهنظر میرسد دانشآموزانی که با سطح اجتماعی و اقتصادی مناسبی مشغول به تحصیل هستند، بهدلیل بالاتر بودن سطح تعاملات اجتماعی، بیشتر به فعالیتهای شناختی که قوه تفکر انتقادی آنها را تحریک میکند رو میآورند. حتی نتایج نشان میدهد استفاده واحد از یکی از این شیوهها مثلا استفاده از شیوه آموزشی معلممحور در هر دو سطح اقتصادی و اجتماعی باز هم نتایج متفاوتی دارد. یافتهها نشان میدهد در این موارد نیز تاثیر شیوه انتخابی بر دانشآموزانی با پیشینه اقتصادی-اجتماعی بهتر، بیشتر بوده است.
تاثیرات ذکر شده باید در نوع استراتژی که معلمان به کار میگیرند بهعنوان عنصری مهم در نظر گرفته شوند. نتایج گفته شده بهخوبی میتواند دلیل تاثیر مثبت شیوه آموزشی فعالیتهای شناختی بر نتایج امتحانات ریاضی دانش آموزان بهرهمند از شرایط بهتر اقتصادی-اجتماعی را توضیح دهد. البته باید به این موارد یک علت دیگر را نیز افزود تا بتوان تحلیل دقیقتری دراینباره ارائه داد. عملکرد معلمان در این دو بستر متفاوت( از نظر پیشینه اقتصادی و اجتماعی دانشآموزان) نیز دارای تفاوتهایی است. در وهله اول بررسیها نشان میدهد در مدارسی که پیشینه دانشآموزان آن در این زمینه در سطح پایینی است، اغلب مقصد معلمانی با کیفیت آموزشی بالا نیستند. بهدیگر بیان محرومیتهای اجتماعی و اقتصادی عاملی بر عدم دسترسی به سطوح با کیفیت آموزش نیز میشوند. همچین باید اشاره کرد در چنین مدارسی معلمان انگیزه لازم برای بهبود استراتژی آموزشی خود را ندارند. دلیل آن نیز نهفته در انگیزه دانشآموزان در این مدارس است. گرایش کلی دانشآموزان در چنین مدارسی به دلیل فقدان پیشینه اجتماعی مناسب، به سمت رفتارهای مخرب و غیر منسجم آموزشی است. تحت چنین شرایطی اصولا امکان استفاده از رویه آموزشی مبتنی بر فعالیتهای چالش برانگیز و نقد و بررسی مسائل وجود ندارد. بهصورت خلاصه باید بیان کرد که پیشینه اقتصادی و اجتماعی دانشآموزان نقش مهمی در استراتژی بکار رفته توسط معلمین دارد، همچنین فقر اقتصادی اجتماعی دانشآموزان موجب میشود تاثیر هر استراتژی مورد کاربرد به مراتب کاهش یابد. اگر این حقیقت را نیز اضافه کنیم که در برخی موارد مثل یادگیری درس ریاضی شیوه آموزشی فعالیتهای شناختی تاثیر به مراتب بهتری بر میزان یادگیری دانشآموزان دارد، باید اذعان کرد که فقر اقتصادی و اجتماعی میتواند فقر آموزشی و یادگیری را نیز موجب شود.
منبع:
OECD Education Working Papers, No. 148. Teaching Strategies for Instructional Quality: Insights from the TALIS-PISA Link Data. OECD, 2016. Pp . 60