پنج یقین در موفقیت

بخشی از زندگی هر انسان، شامل مشکلات و سختی‌‌ها و مصائب و بخشی شامل رفاه و خوشی و رضایت‌مندی است که به صورت نامرتب و تا حدودی انحصاری در زندگی افراد پخش شده است.

پنج یقین در موفقیت

1- تمام انسان‌ها بهره‌وری متعادلی از زندگی دارند.

بخشی از زندگی هر انسان، شامل مشکلات و سختی‌‌ها و مصائب و بخشی شامل رفاه و خوشی و رضایت‌مندی است که به صورت نامرتب و تا حدودی انحصاری در زندگی افراد پخش شده است. پس یک انسان کاملاً بدبخت نداریم. تمام انسان‌ها، شکست و پیروزی را به یک میزان تجربه می‌کنند. وضعیت معیشت افراد تنها موضوعی است که با هم متفاوت است.

2- در زندگی، هیچ «بایدی» وجود ندارد.

این خود ما هستیم که قوانین یا محدودیت‌ها را تعیین می‌کنیم. در تصمیمات راهبردی که به نفع ماست، می‌توان به طور منطقی از خیلی بایدها و نبایدها گذشت. البته بشر برای ادامه‌ی حیات، نیازمند بایدها یا به‌اصطلاح هنجارهاست که به صورت غریزی در او موجود است یا به صورت اکتسابی می‌آموزد؛ اما برای رسیدن به موفقیت، بایدها و نبایدهایی را که سر راه هستند باید از بین برد.

3- در دنیا هیچ چیز یا هیچ کس مطلق نیست و همه‌ی موارد نسبی است.

واژه‌ی مطلق تنها مختص ذات اقدس باری تعالی است. هیچ وقت در زندگی به همه چیز نمی‌رسیم یا کارهایی که برای آن‌ها برنامه‌ریزی کلان کرده‌ایم، به‌تمامی انجام نمی‌شوند. هیچ وقت ما بهترین نیستیم یا بهترین‌ها را پیدا نمی‌کنیم. هیچ مسئله‌ای کاملاً درست نیست یا دقیقاً قطعیت پیدا نمی‌کند. ما می‌توانیم نسبت به یک جامعه‌ی آماری کوچک و بزرگ بهترین باشیم. می‌توانیم در رشته‌ای ادامه‌ی تحصیل بدهیم که به طور نسبی با روحیات و آینده و پتانسیل ما بیش‌تر همخوانی داشته باشد؛ اما تمام این موارد نسبی است.

4- کلمه‌ی اگر را در زندگی حذف کنیم.

کاربرد کلمه‌ی «اگر» در دو مورد است. یا مواردی که در گذشته می‌توانستیم به آن‌ها برسیم و نرسیدیم که شرط «اگر» تنها باعث پشیمانی و ناامیدی می‌شود. دیگر آزمون را داده‌ایم و نمی‌توانیم کاری برای آن انجام دهیم، ضربه‌ی حریف وارد دروازه شده است و...؛ تنها باید با درس گرفتن از شکست‌های خود و دیگران، راه آینده و سرنوشت خود را هموار کنیم. کاتالیزور تلاش و پشتکار، ما را سریع‌تر به هدف می‌رساند. گاهی اوقات کلمه‌ی «اگر» را در مورد تفسیرمان از آینده به کار می‌بریم. البته تدوین یک استراتژی یا دیدگاه و تعیین هدف برای زندگی، امری ضروری و اجتناب‌ناپذیر است؛ اما افراط در آینده‌نگری ما را از حال غافل می‌کند و به‌نوعی زمینه‌ی بلندپروازی و آرزوپروری کاذب را تقویت می‌کند. شیرینی آینده‌ی روشن آرزوها مانع نیت جهد و تلاش می‌شود و در بلندمدت به ضررمان تمام می‌شود.

5- تعیین هدف و برنامه‌ریزی

شروع هر مرحله از زندگی، تعیین هدف اولین و مهم‌ترین گام است؛ اما تنها منوط به این است که هدفمان را دقیق و منطقی تعریف کنیم. به عنوان مثال اگر در شروع مطالعه، هدف‌گذاری کنیم که می‌خواهیم عربی بخوانیم، به‌تنهایی کافی نیست، بلکه باید مشخص کنیم که در ساعت 45/16 دوشنبه درس عربی و مبحث اعلال را خواهم خواند. پس با یک برنامه‌ریزی صحیح می‌توان به هدفمان دست یافت.

Menu