ستایش ما دانشآموز کلاس سوم تمام کرده و به کلاس چهارم میرود.
نمرهی ریاضیاش در امتحانات خیلی خوب شده بود و ضربها را فوت آب بود؛ اما هر چه به او گفتیم که در تعطیلات هم جدول ضرب را کار کند میگفت بلد است؛ اما یک روز به طور اتفاقی از او چندتا ضرب پرسیدم و متوجه شدم با شک و تردید جواب میدهد.
وقتی به کسرها رسیدیم دیدم همهی آنها را فراموش کرده است. ترس و دلهره در چشمهای ستایش مو ج میزد. به او گفتم: «اشکالی ندارد، دو ماه دیگر فرصت داری تا با هم قراری بگذاریم و هر شب یک ساعت ریاضی تمرین کنیم.» گلهای دبستان! شما چهکار کردهاید؟ شما تا دیر نشده تمرین کنید.