برنامه فروردین امسال یک انطباق حداکثری با جمع بندی
کنکور امســال در عین تفاوتهایش با سالهای گذشته، در بسیاری اجزا با هم مشــترکند. آنچه میخوانید تجربه برخی از رتبه برترهای سال های گذشته است که مثل شما در برابر مهمترین پرســشهای ســال کنکور، راه حل یافتند و برنامهریزی کردند.خواندن داستان دوران جمعبندی آنها، تاثیر روش جمعبندی، چگونگی اجرای شبیهسازی کنکورهای گذشته بیشک به شناخت بیشتر شما از شرایط فعلی کمک کرده و مدیریت روزهای جمعبندی پیش رویتان را آسوده و راحت خواهد کرد.
گفت و گو با عارفه صباغی( برشی از مجله آزمون 7 فروردین)
رتبه 23 منطقه 2 کنکور انسانی
دانشجوی روانشناسی دانشگاه تهران
چگونه تغییرات جدید را مدیریت کردید؟
اسفند ماه این خبر اعلام شد که قرار است تغیراتی در کنکور اعمال شود و ما باید به شکل چند دفترچه ای آزمون بدهیم. ۲ دفترچه اختصاصی و ۱ دفترچه عمومی ، طبیعتا هیچ تجربه ای در این زمینه نداشتیم و می دانستیم که از این بعد اهمیت مدیریت زمان به شکل کاملا محسوس تری مورد توجه قرار میگیرد. من تصمیم گرفتم جدا از زمان بندی هر دفترچه، یک زمان بندی اختصاصی برای خود داشته باشم که زمان هر درس را با توجه به ماهیت درس و تسلط خودم کمتر از زمان پیشنهادی دفترچه لحاظ کنم تا بتوانم با زمان ذخیره شده دور بعدی حل سوالات را ترتیب بدهم. اولویت بندی در بازگشت به سوالات با درس و سوالاتی بود که تسلط بیشتری در آن داشتم ،درصد شَکَّم کمتر بود و زمان زیادی را نیز از من نمی گرفت؛ پس به این شکل زمانم را در دفترچه ها مدیریت کردم.
روزهای نزدیک به کنکور با چه موضوعاتی مواجه بودید؟
مسائل مهم و متعددی در روزهای نزدیک به کنکور برای من حائز اهمیت بود و ذهنم را درگیر میکرد. این مسائل هم جنبه علمی یا درسی داشتند و هم از لحاظ ذهنیتی و انگیزشی مورد توجه قرار می گرفتند. با نزدیک شدن به زمان آزمون می دانستم باید پارت های مروری بیشتری در برنامه ام بگذارم و مخصوصا برای تثبیت درصد دروسی که نقطه قوتم بودند، تلاش کنم .
یعنی اولویتگذاری میکردید؟
در این دوران سعی من بر این بود که اولویت گذاری درسی انجام بدهم به این معنی که بدانم قرار است روی چه مباحثی بیشتر زمان بگذارم و چه مباحثی کمتر، چرا که زمان محدودتری در اختیار داشتم. همچنین می دانستم که باید از نظر ذهنی آمادگی خودم را بالاتر ببرم و روحیه ام را در هر شرایطی حفظ کنم. همیشه سعی میکردم تکنیک های حفظ روحیه را در آزمون های مختلف تمرین کنم .
برای اجرای آزمونهای جامع چگونه برنامهریزی میکردید؟
یک نکته بسیار مهم و قابل توجه در این زمینه برای من این بود که سعی کنم هرچه بیشتر آزمون های مشابه کنکور را کار کنم و تست های موسسات مختلف را بزنم. به همین خاطر معمولا یک روز در میان آزمون مشابه کنکور حل میکردم و مخصوصا این برنامه ریزی را متناسب با زمان برنامه امتحانی و دروس مختلف تنظیم می کردم. مثلا سعی میکردم به خاطر حفظ تمام شرایط آزمونی ( شروع راس ساعت ۸ صبح) در روزهایی آزمون بزنم که امتحان مدرسه نداشته باشم.
برای یک اجرای خوب از چه منابعی کمک میگرفتید؟
طبق تجربیات گذشته و تحقیقات شخصی ابتدا با آزمون های سراسری سال های گذشته شروع کردم و از قدیمی ترین به سمت نزدیک ترین کنکور ها پیش رفتم، یعنی استانداردترین منبع و مشابه ترین نسبت به کنکور هر سال آزمون های سراسری سال های گذشته می باشد. اما از آنجایی که تست های این کنکورها معمولا به شکل پراکنده و پایه محور در کتاب های تستی طرح می شوند بهتر است حتما آزمون های مشابه کنکور و جامع را کار کنیم؛ هرچه دستمان می آید جواب بدهیم و تحلیل کنیم همچنین باید در همه سطوح آزمون های مختلفی را کار کنیم .
چرا شبیهسازی کنکورهای گذشته تا این حد در یادگیری موثر است؟
روش جمع بندی خیلی مهم است چرا که ما میدانیم اولا زمان کمتری در اختیار داریم و ثانیا حجم مباحثی که باید دوره شود زیاد و گسترده است. بنابراین مهم است از چه روش جمع بندی ای استفاده می کنیم. اگر روش جمع بندی صحیحی را به کار بگیریم، ابتدا فشار روانی را از روی خودمان برمیداریم و سپس با آرامش بیشتری به درس خواندن میپردازیم. یادگیری حاصل از جمع بندی معمولا به شکل مرور نکات و نوشته های تحلیلی آزمون ، تست های نشاندار و منتخب ما، دوره های مروری به تعداد پارت های بیشتر اما با زمان کمتر و افزایش سرعت در جمع بندی اتفاق می افتد.
بعد از اجرای هر آزمون چه برنامهای داشتید؟
وقتی آزمون جامع را به اتمام میرساندم ابتدا مقداری استراحت میکردم سپس تحلیل آزمون را انجام می دادم و حتما نکات کلیدی را برای خودم یادداشت می کردم و بعد با توجه به نتیجه هر آزمون ودرصد کسب شده دروس، برنامه مروری یا در بعضی موارد بازخوانی متن کتاب درسی را تنظیم می کردم. مثلا اگر در تحلیل پی میبردم فراموشی اتفاق افتاده و مربوط به دروس حفظی است، بیشتر به متن آن قسمت می پرداختم و یا اگر تحلیلی است، تست هایم را مجددا تمرین میکردم. اگر به تیپ جدید یا نکته ای پی میبردم که قبلا مثالش را ندیده بودم، حتما نکته اش را مینوشتم تا از این تیپ مجددا غفلت نکنم .