گفتوگو با مادر شکیبا قنواتی رتبهی 6 انسانی منطقهی 3 در کنکور 1402
برای بچهها وقت گذاشتیم
خودتان را معرفی کنید
من سیده مرضیه طباطبایی، مادر شکیبا، فوق لیسانس علوم تربیتی هستم و همسرم فوق دیپلم آموزش ابتدایی دارند و هر دو فرهنگی هستیم. همهی خانوادهها برای تحصیل فرزندشان تلاش میکنند و ما به عنوان یک خانواده فرهنگی چون از ابتدا با بچهها در ارتباط هستیم و تاثیر بیشتری از بچهها میگیریم، تجربه بیشتری در زمینه آموزش و پرورش فرزندانمان داریم و بچهها را پشتیبانی میکنیم. شکیبا مشاور هم داشت ولی در درجه اول مشاور شکیبا خودمان بودیم.
خانم قنواتی چند فرزند دارید؟
دو فرزند دختر دارم که هر دو با استعداد و پرتلاش هستند که دائم به اهدافشان فکر میکنند. این طور نیست که آنها را راه بیندازیم بلکه راه افتادند و ما به دنبال بچهها پشتیبانی را انجام میدهیم. پشتکار این بچه ها بالاست. دختر بزرگم مبینا قنواتی از دانشآموزان کانون بود که پزشکی دانشگاه تهران میخوانند و جالب است که در دانشگاه هم دانشجوی برتری هستند.
شکیبا چه خودویژگیهایی دارد؟
شکیبا از کودکی پرجنب و جوش، فعال و کنجکاو بود. برای هر مطلب علمی سوال داشت و کنجکاوی میکرد. از جایی که ما فرهنگی بودیم باید بچه ها مهد کودک باشند و در همان مهد کودک خواندن و نوشتن و اعداد را یاد گرفت. از طرفی چون به ریاضی هم علاقه داشت به دوره چرتکه هم رفت که از قول معلمشان بسیار در این زمینه هم فعال بودند.
بعد ورود به مدرسه این فعالیتها ادامه داشت؟
بله، هر سال با نمرات عالی پایهها را پشت سر میگذاشت و در آزمون ورودی نمونه دولتی ماهشهر برای متوسطه اول، رتبه اول را کسب کرد. در آن سال ماهشهر مدرسه تیزهوشان نداشت و به دلیل شغل ما امکان جابجایی به شهر دیگر برای رفتن به مدرسه تیزهوشان هم نبود. متوسطه اول را در مدرسه دانشوران و متوسطه دوم را در مدرسه پژوهشگران، که هر دو نمونه دولتی بودند، طی کردند.
شما خودتان چه پایهای تدریس میکردید؟
چون در مدارس مختلف بودم پایههای مختلفی را هم تدریس کردم ولی سالهای ابتدایی تدریسم، پایه دوم و بعد پایه پنجم را تدریس کردم. همیشه در مقطع ابتدایی بودم و بعد معاونت اجرایی مدرسه را بر عهده گرفتم. هنوز هم با دانشآموزانم ارتباط دارم و از آنها میپرسم که کجا و چه رشتهای قبول شدهاند.
چگونه با کانون آشنا شدید؟
قبلا دختر بزرگم که دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران هستند، در آزمونهای کانون شرکت میکرد و من کانون را میشناختم و اعتقاد دارم که تاثیرگذار است. مبینا یا شکیبا، هر آزمونی که میدادند، برای من مثل یک کنکور بود. رتبه و ترازها را میدیدیم و نفرات برتر را چک میکردیم. من همیشه به همکارانم توصیه میکنم که آزمون به کلاس فوق برنامه ارجحیت دارد. یک رقابت سالم بین بچهها ایجاد میکند و اگر ضعفی باشد باعث تلاش بیشتر بچهها خواهد شد.
شکیبا در آزمونی غیبت هم داشت؟
شکیبا در سالهای یازدهم و دوازدهم دانشآموز کانون بود و در 68 آزمون بدون غیبت شرکت کرد. هر آزمونی مربوط به یک سری مباحث بود و شکیبا طبق برنامه راهبردی جلو میآمد و اگر در آزمونی غیبت میکرد تلاشش برای یادگیری آن مباحث کم میشد.
اگر در آزمونی افت میکردند شما چه کار میکردید؟
طبیعی است که در سال کنکور استرس همراه بچهها هست اما هم من و هم شکیبا در صورت افت هم، امیدوارانه به این افت نگاه میکردیم و ادامه میدادیم.
شما به عنوان یک مادر مهمترین کاری که برای شکیبا کردید چه بود؟ چرا رشته انسانی را انتخاب کردند؟
هم فکری و پشتیبانی. به وی روحیه میدادم، و برنامهاش را با هم چک میکردیم. در زمینه انتخاب رشته به بچهها آزادی عمل داده بودیم. بر خلاف تعدادی از خانوادهها، هیچ اجباری به انتخاب رشته خاصی نداشتیم. نه برای مبینا و نه برای شکیبا اجباری در کار نبود. شکیبا عضو کانون ادبی استان است و جزو نویسندگان برنامه بینهایت آستان قدس هم هست. بیان و قلم خوبی هم دارد. در تفسیر نهج البلاغه هم جز برترین های شهر هستند. به این دلایل با علاقهای که در این زمینهها داشتند، رشتهی انسانی را انتخاب کردند.
توصیه ای برای اولیا دارید؟
باید برای بچه ها وقت بگذاریم. میدانیم الان مشغلهها زیاد است ولی باقی خواهند ماند، اما باید از همان ابتدا و در پایههای پایینتر برای بچهها وقت گذاشت. دوران ابتدایی دوران مهم و کلیدی است، اگر از همان ابتدا بچه ها یاد بگیرند و استعدادهایشان هویدا شود، میتوانیم بگوییم که موفق هستیم. برای تمام دانشآموزان با هر رتبهای آرزوی موفقیت میکنم حتی بچههایی که موفق نشدند اما تلاششان جای تحسین دارد.
خانم شکیبا قنواتی چون حضور دارید این سوال را از شما می پرسم؛ چه چیزی باعث موفقیت شما شد؟
به بچهها توصیه میکنم که تکلیف خودشان با خودشان را مشخص کنند. اگر احساس میکنید هدف شما، آینده شما تحصیل در رشتهای یا دانشگاهی معتبر است، برای این هدفتان بجنگید. استمرار داشته باشید و رها نکنید. موارد حاشیهای حواس شما را از اولویتهایتان دور میکند و نباید وقت خودتان را در این زمینهها تلف کنید. من از تلاشهای مادرم که تلاش کردند من از مسیر خارج نشوم، تشکر میکنم. باعث شدند که همیشه در کمال آرامش درس بخوانم و از نگاهشان این انگیزه و شوق پیشرفت در خودم را میدیدم.