جزوه‌ی فصل هفتم- روان شناسی- آیدا علی بخشی

در این مطلب قصد داریم نکات مربوط به فصل هفتم روان شناسی، انگیزه و نگرش، را برای شما عزیزان بیان کنیم. امیدواریم که این مطالب برای شما مفید واقع شوند.

جزوه‌ی فصل هفتم- روان شناسی- آیدا علی بخشی

سلام به همهً دوستان عزیز ! 

در این مطلب قصد داریم نکات مربوط به فصل هفتم روان شناسی، انگیزه و نگرش، را برای شما عزیزان بیان کنیم. امیدواریم که این مطالب برای شما مفید واقع شوند.

جزوه‌ی فصل هفتم- روان شناسی- آیدا علی بخشی




آیدا علی بخشی

دانشجوی رشته ی روانشناسی دانشگاه تهران

رتبه 29 منطقه دو- کنکور انسانی 1400




مجموعه ای از   عوامل فرازیستی که رفتار و شناخت ما  را شکل  میدهند: نگرش.

تفاوت انسان ها و حیوانات و موجودات دیگر، وجود نگرش است.

عوامل شکل دهنده به رفتار انسان: 1)عوامل انگیزشی(زیستی) 2) عوامل نگرشی.

عوامل شکل دهنده به نگرش: متنوع و تابع نظام شناختی و باور و ارزش های فرد. 

 

انگیزه یعنی عاملی که ما را به حرکت وامیدارد و به سوی رفتاری معین سوق میدهد.

انگیزه محرک و تعیین کننده مسیر پیش روی ماست.

انگیزه افراد از نظر جهت و شدت متفاوت هستند.

انگیزه می تواند درونی و بیرونی باشد.

انگیزه بیرونی با عوامل وپاداش در ارتباط است.(درس خواندن برای قبولی در دانشگاه تهران)

انگیزه درونی با نیازهای فطری ارتباط دارد.(علاقه به درس خواندن)

منبع لذت در   انگیزه درونی: خود تکلیف.



انتخاب هدف باعث ایجاد توانمندی و انسجام در رفتار میشود.

یک هدف معین مانع از بیراهه رفتن و اتلاف منابع انرژی یک فرد میشود.

حرکت در مسیر به دست آوردن هدف یک نوع موفیقت است.  به همین علت فرد تحت تاثیر موانع زودگذر (خستگی) قرار نمیگیرد.

انتخاب هدف امید به موفقیت را به ارمغان می آورد.


ناهماهنگی باور و رفتار را ناهماهنگی شناختی گویند.

دو راه برای اینکه دچار ناهماهنگی شناختی نشویم:

1) روی آوردن به رفتارها و توجیهاتی که این ناهماهنگی را از بین ببرد.

2) تغییر نگرش برای از بین بردن ناهماهنگی شناختی.

هرچه عوامل مثبت بیشتری در باب یک موضوع در  نظام شناختی ما وجود داشته باشد، گرایش ما به آن موضوع بیشتر میشود و برعکس.


اسناد یعنی نسبت دادن شکست خود به  دیگران   و نسبت دادن موفقیت خود به خود.

نسبت دادن شکست به عوامل خارجی که نمیتوانند آن را کنترل کنند باعث میشود انگیزه کمی برای جبران باقی بماند.

نسبت دادن شکست به عوامل پایدار( استعداد پایین و دشواری یک فعالیت) مانع تغییر وضعیت شکست میشود.


باور به ناتوانی در تغییر شرایط باعث از بین رفتن انگیزه و تلاش میشود. به این حالت درماندگی آموخته شده می گویند.

ندیدن رابطه بین فعالیت و تلاش و نتیجه، به درماندگی آموخته شده منجر میشود.

فردی که دچار درماندگی آموخته شده است پیامدهای رفتار را مستقل از رفتار میبیند. 



تهیه کننده:

آیدا علی بخشی- دانشجوی رشته روانشناسی دانشگاه تهران

سپاس از توجه شما


🔵عضویت در کانال تلگرامی کانون برترها🔵


Menu