مادر فریدون مهری، رتبه‌ی 6 زبان کشور کنکور 95 از سبزوار:
او از کودکی علاقه‌ی زیادی به کتاب‌های علمی داشت. وقتی از مدرسه به خانه می‌آمد تکالیفش را به‌موقع انجام می‌داد و غیر از درس خواندن فعالیت‌های دیگری هم داشت و تک‌بعدی نبود. ما قبل از رفتن او به مدرسه متوجه علاقه‌ی او به درس خواندن شده بودیم. او خیلی مستقل بود و ساعت‌ها خودش را سرگرم می‌کرد. (سرای دانش، شماره‌ی 1)
پدر امیررضا پاشاپور یگانه، رتبه‌ی 8 تجربی کشور کنکور 96 از تهران:
از مدرسه که برمی‌گشت اول تکالیفش را انجام می‌داد و بعد ناهار می‌خورد. وقتی بزرگ‌تر شد متوجه شدیم او هر کاری اراده کند می‌تواند به بهترین وجه انجام دهد. سوم راهنمایی مدال طلای ریاضی را کسب کرد و به مسابقات جهانی در کشور بلغارستان دست یافت. (سرای دانش، شماره‌ی 3)
مادر مهدی روانخواه، رتبه‌ی 10 تجربی کشور کنکور 96 از یاسوج:
وقتی شروع به حرف زدن کرد در تلفظ کلمات خیلی خوب بود و درست ادا می‌کرد. او به بازی‌های فکری علاقه‌ی زیادی داشت. هر وقت او را به مغازه‌ی لوازم‌التحریر می‌بردم حتماً به سراغ کتاب‌ها می‌رفت و از ما می‌خواست برایش کتاب بخریم. (سرای دانش، شماره‌ی 4)
مادر محمدرضا نادری، رتبه‌ی 3 تجربی کشور کنکور 96 از بابل:
وقتی دخترم اول دبستان بود درس‌ها را با او کار می‌کردم و به او یاد می‌دادم. محمدرضا هم کنار ما می‌نشست و گوش می‌داد و به جای دخترم، او یاد می‌گرفت. وقتی به مدرسه رفت کاملاً مستقل بود و نیازی به من نداشت. حتی گاهی به جای معلم‌ها در کلاس درس می‌داد. (سرای دانش، شماره‌ی 5)