برنامه راهبردی بیشترین تاثیر را در پیشرفت من داشت
فاطمه جعفری در یک نگاه
شهر: تهران
مدرسه: فرزانگان
رتبهی کنکور: 4 ریاضی منطقهی 1 و 8 کشور
سالهای حضور در کانون: دهم تا دوازدهم بهمدت ۳ سال
رشتهی قبولی: مهندسی برق دانشگاه صنعتیشریف
شغل پدر: دندانپزشک
تحصیلات و شغل مادر: کارشناسیارشد علومتربیتی، خانه دار
چرا رشتهی ریاضی را انتخاب کردی؟
به دو درس ریاضی و فیزیک علاقهمند بودم. به فعالیتهای رباتیک هم علاقه داشتم. از زمانی که برادر بزرگم در رشتهی مهندسی برق دانشگاه امیرکبیر قبول شد، علاقهام بیشتر هم شد. به سؤالهایم در این زمینه پاسخ میداد و دید خوبی به من میداد. توضیحات برادرم باعث شد بیشتر به این رشته سوق پیدا کنم. اعضای خانواده میخواستند رشتهی تجربی را انتخاب کنم؛ ولی بهدلیل علاقهام به ریاضی و هدفمندبودن این انتخاب، رشتهی ریاضی را انتخاب کردم.
از چه زمانی در آزمونهای برنامهای کانون شرکت کردی؟
سال دهم که بودم مدرسهمان در 5 آزمون کانون ما را ثبتنام کرد و من هم در آنها شرکت کردم و ترازم حدود 7800 شد. از آن به بعد متوجه شدم در این آزمونها رقابت خوبی برقرار است و برایم جالب بود. آن زمان انتظار رتبهی خوب از خودم داشتم؛ ولی بعد از شرکت در آزمونها، هدفم رتبهی یکرقمی شد. جالب است بدانید که من فقط یک بار در آزمون مؤسسهی دیگری شرکت کردم؛ ولی بهنظرم استاندارد نبود؛ بنابراین سال یازدهم از تابستان در آزمونهای کانون شرکت کردم. درسخواندن برایم بهترین تفریح است و وقتی بیکار میشوم و حوصلهام سر میرود، درس میخوانم. از تابستان در آزمونها شرکت کردم و هدفم این بود که درسهای سال دهم را دوره کنم. البته از بخش نگاهبهآینده، درسهای ریاضی و فیزیک را نیز پاسخ میدادم. وقتی خیالم از درسهای سال دهم راحت شد، در پایان آزمونهای سال یازدهم، به این اطمینان رسیدم که درسهای سال یازدهم هم خوب یاد گرفتهام.
مهمترین ابزار کانون که تأثیر زیادی روی شما گذاشت، چه بود؟
آزمونها برایم مفید بود؛ ولی مهمترین تأثیر را برنامهی راهبردی در پیشرفت من گذاشت. باعث میشد انگیزهی بیشتری پیدا کنم و سرعت مطالعهام بیشتر شود. در سال یازدهم، با برنامهی کانون جلو میآمدم و از برنامهی خودم راضی بودم. میانگین ساعت مطالعهام در سال یازدهم، 25 ساعت در هفته بود و در سال دوازدهم به 45 ساعت رسید. بهدلیل شرکت در آزمونهای کانون از سال یازدهم، در سال کنکور منظمتر شده بودم، مفیدتر درس میخواندم و تستهای بیشتری تمرین میکردم.
آیا از مجلهی آزمون یا سایت کانون هم استفاده میکردی؟
از سایت کانون و مجلهی آزمون هم استفاده میکردم. مصاحبه با دانشآموزان برتر را بیشتر دوست داشتم و با علاقه مطالعه میکردم. تمام نظرات مربوط به این مصاحبهها را میخواندم و راجع به آنها فکر میکردم. در سال یازدهم جزوههای جمعبندی دانشجویان را دانلود کردم و آنها را خواندم. فیلمهای صحبتهای آقای قلمچی را هم نگاه میکردم. نکتهی جالب دیگر در سایت، مشاهدهی روند ترازی بچههای برتر بود. وقتی متوجه شدم این بچهها هم ممکن است افت تراز داشته باشند، با خیال راحت به درسخواندن ادامه دادم.
روش مطالعهات برای درسهای اختصاصی چگونه بود؟
درسهایی را که بیشتر دوست داشتم، بیشتر میخواندم. مثلاً برای درس ریاضی از سالهای پایه، بعد از مطالعهی جزوه، زیاد تمرین میکردم. باید مفهوم را متوجه میشدم و رفع اشکال میکردم. بعد از آن، تست میزدم. ابتدا بدون زمان، تست میزدم. سپس با تنظیم زمان تست میزدم و بهمرور تستهایی کار میکردم که سختتر بود. برای مطالعه هدفگذاری میکردم. مثلاً تعدادی حل مسئله یا تست پیشبینی میکردم و خودم را موظف میکردم که آنها را انجام دهم و در این مرحله، مدتزمانی که صرف میکردم برایم مهم نبود. تستهایی را که نمیتوانستم حل کنم، علامت میگذاشتم و چند بار به سراغشان میرفتم. از حل سؤالات سخت استقبال میکردم.
نگاه شما به درسهای عمومی چگونه بود؟
زیاد به درسهای عمومی علاقهمند نبودم؛ مخصوصاً درس ادبیات. در سال یازدهم این درس را فقط برای این میخواندم که نمرهي خوبی در امتحانات کسب کنم. نمرهي خوبی هم گرفتم. در آزمونهای سال یازدهم حدود ۸۰درصد تستها را جواب میدادم؛ ولی در سال دوازدهم ادبیات را جدی خواندم و در کنکور به نمرهی ۸۹ رسیدم.
از چه زمانی به مدیریت زمان توجه کردی؟
در آزمونها به زمان پیشنهادی هر درس که بالای صفحات نوشته میشد، توجه میکردم و طبق آن جواب میدادم. معمولاً زمان کم نمیآوردم. حتماً به زمان تستزدن توجه میکردم؛ ولی در منزل بیشتر روی زمان تستزنی درس فیزیک کار میکردم. معلم فیزیک تمرینهایی میداد و باید یادداشت میکردیم که یک مجموعهسؤال را در چه زمانی حل کردهایم.
برنامهی مطالعاتی شما در سال یازدهم چگونه بود؟
وقتی از مدرسه به منزل میرسیدم، استراحت کوتاهی میکردم. به تکالیفم نگاه میکردم و بعد به درسخواندن میپرداختم. روش مطالعهام به این صورت بود: درس را که میخواندم، حتماً قبل از شروع درس دیگر، مقداری استراحت میکردم. در سال یازدهم سه روز به باشگاه ورزشی نیز میرفتم.
بین درسهای مدرسه و برنامهی آزمون چگونه تعادل ایجاد میکردی؟
برنامهی مدرسه جلوتر از برنامهی آزمون بود و خیالم راحت بود که مباحثی را که در آزمون میآید، قبلاً خوانده بودم. آزمونها برایم جنبهی مرور داشت. در طول هفته، درسهای مدرسه را میخواندم و پنجشنبهی هفتهي اول و چهارشنبه و پنجشنبهی قبل از آزمون، مباحث را طبق برنامهي آزمون دوره میکردم. برنامهی مدرسه را جدی دنبال میکردم. در سه روزی که برای بازیابی مطالب آزمون قرار داده بودم، تستهای نشاندار و جزوههای جمعبندی را میخواندم و تورق سریع داشتم.
ارزیابی آزمون را چه زمانی انجام میدادی؟
در روزهای آزمون، ساعت 5 بعدازظهر تحلیل آزمون را انجام میدادم و بیشتر تمرکزم را برای رفع اشتباهات میگذاشتم. جالب این بود که این سؤالات در آزمونهای دیگر نیز میآمد؛ ولی من آنها را یاد گرفته بودم. بهمرور دیگر میدانستم دقیقاً اشتباهات آزمونهایم چیست.
مهمترین چالش شما در سال کنکور چه بود؟
در سال کنکور، چند بار ناامید و بیانگیزه شدم. در دیماه آزمون را خراب کردم و کاملاً ناامید شده بودم؛ ولی با صحبت با خانواده و مشاور روحیهام عوض شد و با قدرت به درسخواندن ادامه دادم. در خانوادهی ما قرار بر این شد که اصلاً به رتبه فکر نکنم. وقتی در آزمون دیماه رتبهام خوب نشد، پدرم گفت با همین رتبه هم میتوانم در رشتهی دلخواهم قبول شوم. به من روحیه میداد و میگفت به خودم ایمان داشته باشم.
از جعبهابزار کارنامه استفاده میکردی؟
از کارنامهی هدفگذاری و ۵نوعدرس و چند از 10 استفاده میکردم. هنگام جمعبندی کارنامهی اشتباهات را دریافت کرده و استفاده میکردم. از کارنامهی ۵نوعدرس برای این استفاده میکردم که بدانم روند درسیام به چه صورت است و نقاط قوت و ضعفم چه تغییری کرده است. بیشتر به درسهایی که رنگ آبی نداشتند، توجه میکردم. در کل، با دیدن کارنامهها تصمیم میگرفتم برای مباحثی که ضعیف بودم، دقیقتر برنامهریزی کنم.
چه پیشنهادی برای دانشآموزان دهم و یازدهم داری؟
برای خودشان هدف تعیین کنند. رشتهی دانشگاهی دلخواه خود را شناسایی کنند و دربارهی آن تحقیق کنند. این کار باعث میشود انگیزهی لازم را برای رسیدن به هدفشان به دست آورند.