گفت‌وگو با مهدی طالبی، رتبه‌ی 2 تجربی منطقه‌ی 3 از میاندوآب

من مهدی طالبی از شهر میاندوآب هستم. امسال در کنکور 97 توانستم رتبه‌ی 2 تجربی منطقه‌ی 3 را کسب کنم و در حال حاضر دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران هستم.

گفت‌وگو با مهدی طالبی، رتبه‌ی 2 تجربی منطقه‌ی 3 از میاندوآب

گفت‌وگو با مهدی طالبی، رتبه‌ی 2 تجربی منطقه‌ی 3 از میاندوآب

هدف‌گذاری‌هایم را در دفتر برنامه‌ریزی می‌نوشتم


مهدی طالبی در یک نگاه

شهر: میاندوآب (آذربایجان غربی)

سال‌های حضور در کانون: از سوم دبیرستان تا چهارم دبیرستان به مدت 2 سال

رتبه‌ی قبولی: رتبه‌ی 2 تجربی منطقه‌ی 3

رشته‌ی قبولی: پزشکی دانشگاه تهران

تحصیلات و شغل پدر: بی‌سواد، کارگر

تحصیلات و شغل مادر: ابتدایی، خانه‌دار


لطفاً خودت را معرفی کن.

من مهدی طالبی از شهر میاندوآب هستم. امسال در کنکور 97 توانستم رتبه‌ی 2 تجربی منطقه‌ی 3 را کسب کنم و در حال حاضر دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران هستم.


چه شد که در آزمون‌های کانون شرکت کردی؟

دوم دبیرستان که بودم یکی از دوستانم بورسیه‌ی کانون بود. روزی به من گفت کسانی که در آزمون‌های کانون شرکت می‌کنند خیلی به خودشان اطمینان دارند و از من خواست که با توجه به وضعیت درسی‌ام یک بار در آزمون‌ها شرکت کنم و خودم را بسنجم. به اصرار او در آخرین آزمون کانون شرکت کردم. اولین ترازم 7300 شد و وقتی با سؤالات کانون آشنا شدم تصمیم گرفتم در بقیه‌ی آزمون‌ها هم شرکت کنم. به دلیل مسائل مالی مرا بورسیه‌ی کانون کردند و از تابستان سال سوم به طور جدی در آزمون‌ها شرکت کردم.

گفت‌وگو با مهدی طالبی، رتبه‌ی 2 تجربی منطقه‌ی 3 از میاندوآب


گفتی که به اصرار دوستت در یک آزمون شرکت کردی. چه چیزی باعث شد ادامه دهی؟

من با یک آزمون نمی‌توانستم توانایی‌ام را ثابت کنم و با خودم گفتم اگر آزمون بعدی ترازم پایین‌تر شود نتیجه‌ی قبلی را شبهه‌دار می‌کند. به همین دلیل برای آزمون بعدی خوب درس خواندم و دوباره همان تراز را به دست آوردم. سال سوم دبیرستان من اصلاً برنامه‌ریزی نداشتم و فقط از آزمون‌ها استفاده می‌کردم. نه دفتر برنامه‌ریزی داشتم و نه آزمون‌ها را تحلیل می‌کردم. گاهی افت تراز داشتم و آخرین آزمون در سال سوم دبیرستان ترازم 7200 شد اما در این آزمون تعداد شرکت‌کنندگان به دلیل امتحان نهایی کم شده بود.


و حتماً تابستان سال چهارم را متفاوت شروع کردی...

یک ماه تیر را کاملاً استراحت کردم. از مرداد درس خواندن را به طور جدی شروع کردم و در آزمون‌های تابستان به تراز 7800 رسیدم. تصمیم گرفتم این تراز را حفظ کنم. بررسی کردم که چه چیز باعث شده بود چنین رشدی داشته باشم. برای آن آزمون کل سؤالات کانون را از سایت دریافت کرده بودم و به همه‌ی سؤالات آن پاسخ داده بودم. از سؤالات کتاب آبی هم استفاده کردم و تأثیر زیادی در نتیجه‌ام داشت. تصمیم گرفتم این رویه‌ را حفظ کنم. به علاوه دفتر برنامه‌ریزی و کتاب خودآموزی را تهیه کردم. کتاب خودآموزی‌ام خیلی کامل است و اگر آن را با کنکور سال 97 مقایسه کنید متوجه شباهت زیاد بین سؤالات کتاب خودآموزی من با سؤالات کنکور می‌شوید. هر سؤالی که به نظرم ایده‌ داشت در آن می‌نوشتم و چون جا کم آوردم یک دفتر صدبرگ هم برای این کار داشتم. درواقع یک بانک سؤال تهیه کرده بودم که در دوران جمع‌بندی خیلی به من کمک کرد.


به استفاده از دفتر برنامه‌ریزی هم نگاه جالبی داری!

دفتر برنامه‌ریزی چند قسمت مختلف دارد. وقتی ترازهایم را می‌نوشتم می‌توانستم آن‌ها را با هم مقایسه کنم. من هدف‌گذاری‌ چند از ده داشتم و در دفتر برنامه‌ریزی می‌نوشتم. از حاشیه‌های دفتر برنامه‌ریزی هم استفاده می‌کردم و نکاتی که لازم بود به آن‌ها توجه کنم می‌نوشتم. نوشتن باعث می‌شد ناخودآگاه تمرکزم بیش‌تر شود. گاهی برای خودم جملات انگیزشی می‌نوشتم. با نوشتن ساعت مطالعه می‌توانستم آن‌ را به نتیجه‌ای که به دست می‌آوردم ارتباط دهم. فقط زیاد خواندن باعث نتیجه‌ی بهتر نمی‌شود؛ گاهی باید روش مطالعه را هم تغییر داد.


در چه درسی تغییر روش داشتی؟

من در زبان انگلیسی خیلی ضعیف بودم و سفید می‌گذاشتم. این موضوع تراز عمومی‌هایم را خیلی کم می‌کرد. می‌خواستم این درس را کنار بگذارم. پشتیبانم با این تصمیم مخالف بود و از من خواست برای این درس هم وقت بگذارم و عمومی‌ها را به تعادل برسانم. من تا آن زمان فکر می‌کردم فقط باید لغت زبان بلد باشم تا بتوانم به سؤالات پاسخ دهم. روشم را تغییر دادم و برای درک مطلب و کلوزتست‌ها هم وقت گذاشتم. هر شب یک متن کار کردم. پشیبانم این آگاهی را به من داده بود که باید صبور باشم و انتظار رشد ناگهانی نداشته باشم. بعد از دو ماه نمره‌ام به 60 رسید. فکر کردم در این درس خوب شده‌ام و دیگر زیاد برایش وقت نمی‌گذاشتم و دوباره افت کردم. خردادماه در دوران جمع‌بندی دوباره آن را جدی گرفتم و خیلی کار کردم. نمره‌ام در کنکور 71 شد. در سایت کانون کلکسیونی از روش‌ها برای هر درس وجود دارد. اگر کسی در روش مطالعه مشکل دارد می‌تواند در هر آزمون یکی از روش‌ها را امتحان کند و متناسب با شرایط خود یکی را انتخاب کند.


این رشد تراز را فقط در زبان داشتی یا برای درس‌های اختصاصی هم چنین اتفاقی افتاد؟

من در زیست هم چالش داشتم و نمره‌ام حدود 50 بود. من این درس را فقط می‌خواندم. گاهی ده بار می‌خواندم و عملاً چیز جدیدی یاد نمی‌گرفتم و نمره‌ام زیاد نمی‌شد. متوجه شدم سؤالات زیست ترکیبی طرح می‌شود و اگر می‌خواستم وقت بگذارم و متن‌ها را به هم ربط دهم زمان زیادی صرف می‌شد. طراحان تست زحمت ما را کم کرده‌اند و با کار کردن تست و توجه به گزینه‌ها عملاً متوجه می‌شویم که یک سؤال ممکن است به چه بخش‌هایی مرتبط باشد. حتی اگر نکات سؤالات را بلد نباشیم با خواندن پاسخ‌نامه‌ی تست‌ها به نکات پی می‌بریم. من از کتاب آبی زیست استفاده کردم و ذهنم برای این سؤالات ترکیبی آماده شد. کتاب‌های آبی به دلیل تیپ‌بندی آن کاملاً آموزش هستند؛ زیرا سؤالات از ساده به پیچیده است. در کنکور هم نمره‌ام 91 شد. سخت بودن سؤالات زیست در کانون خیلی به من کمک کرد که در کنکور هم نتیجه‌ی خوبی بگیرم.

گفت‌وگو با مهدی طالبی، رتبه‌ی 2 تجربی منطقه‌ی 3 از میاندوآب


در زیست و زبان نشان دادی که از مهارت فراشناخت خوبی برخورداری. نظرت در مورد این مهارت چیست؟

شهر ما از لحاظ سطح علمی مشکلات زیادی دارد. در شهر ما تا به حال هیچ کس در رشته‌ی پزشکی دانشگاه تهران قبول نشده است. وقتی من هدفم را مطرح می‌کردم به من می‌خندید و می‌گفتند اگر تبریز هم قبول شوم شاهکار است. این‌ها موج‌های منفی نه‌تنها مانعم نبود بلکه انگیزه‌ام را بیش‌تر می‌کرد. وقتی بخواهم کاری را انجام دهم حتماً انجام می‌دهم. من یقین داشتم که به هدفم می‌رسم. گفت‌وگوی مجله با حسین بصیر خیلی برایم تأثیرگذار بود. من هم تا حدی شرایط محرومیت او را داشتم و انگیزه‌ام برای تلاش بیش‌تر شد. همیشه به این فکر می‌کردم که چرا دو نفری که هر دو عضو کانون هستند یکی نمره‌اش 20 می‌شود، دیگری 90. این موضوع نشان می‌دهد روش‌های مطالعه متفاوت است. به نظر من فقط با کتاب آبی کانون می‌توان در زیست به نمره‌ی 90 رسید. مهم روش مطالعه است. من وقتی یک تست را جواب می‌دادم به‌راحتی از آن نمی‌گذشتم. آن را تحلیل می‌کردم و با نکاتی که طراحان سؤال به آن‌ها توجه کرده بودند آشنا می‌شدم. با این روش بعد از مدتی کتاب درسی را با نگاه طراحان سؤال می‌خواندم. دانش‌آموزان اغلب به روش‌های خودشان اعتماد کامل دارند و حتی اگر نتیجه نگیرند بر آن اصرار می‌ورزند؛ اما من نتایجم را تحلیل می‌کردم و اگر نتیجه نمی‌گرفتم مشکل را در روش‌هایم جست‌وجو می‌کردم. من از گفت‌وگو با آقای پاشاپور درس گرفتم و از نکاتی که گفته بود استفاده کردم.


برنامه‌‌ی کلی‌ات برای درس خواندن چه بود؟

من دقیقاً با برنامه‌ی کانون پیش می‌رفتم؛ نه ذره‌ای جلوتر و نه ذره‌ای عقب‌تر. یادم می‌آید یکی از دانش‌آموزان زیست را تا عید تمام کرد و این موضوع باعث شد تا کنکور دیگر آن را نخواند. بعد از این‌که آزمون تمام می‌شد به خانه نمی‌رفتم و با دوستم منتظر می‌ماندیم تا کارنامه بیاید. وقتی نتایج اعلام می‌شد به کانون می‌رفتم تا بچه‌های دیگر را هم ببینم و با آن‌ها در مورد نمره‌های‌شان صحبت کنم. بعد با پشتیبانم صحبت می‌کردم و بعد به خانه می‌آمدم. همه‌ی سؤالات را بررسی می‌کردم و نمراتم را با آزمون‌های قبلی مقایسه می‌کردم. تا ساعت 12 شب برای این کار وقت می‌گذاشتم. اگر در درسی افت داشتم به آن فکر می‌کردم و حتی از دیگران کمک می‌گرفتم. هفته‌ی اول فقط درس‌ها را طبق برنامه‌ی کانون می‌خواندم و هفته‌ی دوم با تست مرور می‌کردم. من حتماً نتیجه‌ی آزمون را با برنامه‌ی این دو هفته مقایسه می‌کردم تا اگر اشکالی دارد برطرف کنم. اشکالات برنامه‌ی آن دو هفته را بعد از نتیجه‌ی آزمون متوجه می‌شدم.


آزمون‌های جمع‌بندی نیم‌سال اول را چگونه پشت سر گذاشتی؟

ترازهایم حدود 7600 بود و هنوز برای هدفی که داشتم اطمینان‌بخش نبود. اگر می‌خواستم بر همان روش اصرار کنم به هیچ وجه الان در این جایگاه نبودم. نزدیک عید هدفم این بود که تمام اشکالاتم تا به آن روز را برطرف کنم. تمام دفترچه‌های کانون را دوباره از اول از خودم آزمون گرفتم. بعدها جزوه‌ی هوشمند ارائه شد که شامل تمام اشتباهات من در آزمون‌ها بود. به محض این‌که در سایت گذاشته شد آن را دریافت کردم. درواقع برای رفع اشکال از روش بازیابی شروع کردم. در ایام عید از اولین سؤال شروع کردم و پاسخ دادم. هر سؤالی را که‌ نمی‌‌توانستم پاسخ دهم مبحث آن را می‌خواندم. این روش باعث شد تمام مباحثی را که خوانده بودم جمع‌بندی کنم و تمام اشکالاتم را برطرف کنم و نکات آن‌ها را بنویسم. حتی دلایل غلط‌هایم را زیر سؤالات می‌نوشتم و بیش‌تر به دلیل بی‌دقتی بود و مرور آن‌ها باعث شد در جلسه‌ی کنکور این بی‌دقتی‌ها خیلی کم شود.


در دوران جمع‌بندی خرداد چه اتفاقی افتاد؟

دوباره همان سؤالات را حل کردم. من بارها سؤالات آزمون‌های کانون را حل کردم؛ چون باور داشتم سؤالاتی در آزمون‌ها می‌آید که احتمال طرح آن‌ها در کنکور بیش‌تر از بقیه‌ی سؤالات تألیفی است. آن قدر به سؤالات پاسخ می‌دادم که به جواب برسم.


روز کنکور را به‌راحتی پشت سر گذاشتی؟

روز کنکور عالی بود و آرامش زیادی داشتم. نمره‌هایم به ترتیب در ادبیات 90، عربی 100، دین و زندگی 85، زبان 71، زمین‌شناسی 35، ریاضی 90، زیست 90، فیزیک 89 و شیمی 78 شد.


از پدر و مادر و خانواده‌ات بگو.

پدرم بی‌سواد و کارگر است. پدرم همیشه به من تأکید می‌کرد درس بخوانم. الان هم هر روز تماس می‌گیرد و از درس‌هایم می‌پرسد. پدرم به دلیل مشکلات اقتصادی خانواده‌اش نتوانست به مدرسه برود اما همیشه مرا به درس خواندن تشویق می‌کند. مادرم هم در حد ابتدایی درس خوانده و خانه‌دار است. یک برادر کوچک‌تر دارم که کلاس نهم است. او هم امسال کانونی شده است.


چه احساسی به کانون فرهنگی آموزش داری؟

همین که تمایل زیادی به همکاری در زمینه‌های مختلف با کانون دارم به نظرم احساسم را بیان می‌کند. از نظر طراحی سؤالات، بورسیه‌ی دانش‌آموزان و ساخت و تجهیز مدارس خیلی عالی است. دو مدرسه‌ای که در شهر ما توسط کانون ساخته شده از بهترین مدارس شهر است. دوست دارم با کانون همکاری داشته باشم. حتی تصمیم دارم وقتی پزشک شدم باز هم این ارتباط را حفظ کنم.

گفت‌وگو با مهدی طالبی، رتبه‌ی 2 تجربی منطقه‌ی 3 از میاندوآب


و حالا هم یکی از همکاران خوب ما در کانون هستی.

من در حال حاضر مشاور حدود 25 نفر هستم. اولین شرطی که برای مشاوره دارم این است که باید کاملاً کانونی باشند. حرفی که به آن‌ها می‌زنم این است که اول از همه سابقه‌ی کانون را بررسی کنند و بعد تصمیم بگیرند. من این کار را برای خودم انجام دادم و یقین کامل به کانون داشتم. جامعه‌ی آماری آن عالی بود و اغلب رتبه‌های برتر کنکور هم کانونی بودند. میانگین سه رتبه‌ی آزمون‌های جامع من دقیقاً رتبه‌ی کشوری من در کنکور می‌شود. من در آزمون جامع دو بار رتبه‌ی 2 منطقه شدم و در کنکور هم همین نتیجه را کسب کردم. در مشاوره‌هایم تأکید زیادی بر آزمون‌ها دارم و از آن‌ها می‌خواهم به ترازها و رتبه‌هایی که در کانون کسب می‌کنند اهمیت بدهند.


برای آینده چه هدفی داری؟

دوست دارم به کارهای پژوهشی بپردازم. به فیزیک خیلی علاقه دارم و تدریس می‌کنم. در کنار پزشکی تدریس و مشاوره را ادامه خواهم داد.

گفت‌وگو با مهدی طالبی، رتبه‌ی 2 تجربی منطقه‌ی 3 از میاندوآب


Menu