گفتوگو با سیامک درخشانزاده، دانشجوی مهندسی کامپیوتر دانشگاه تربیت دبیر شهیدرجایی از دهدشت
از رتبهی 2733 سال 96 تا رتبهی 933 سال 97
سیامک درخشانزاده در یک نگاه
شهر: دهدشت (استان کهگیلویه و بویراحمد)
رتبهی سال 96: 2733
رتبهی سال 97: 933
رشتهی قبولی: مهندسی کامپیوتر دانشگاه تربیت دبیر شهیدرجایی
سالهای حضور در کانون: 3 سال، سوم و چهارم دبیرستان و یک سال فارغالتحصیلی
لطفاً خودت را معرفی کن.
من سیامک درخشانزاده از دهدشت هستم. دو بار در کنکور شرکت کردم. در سال 96 رتبهام 2733 شد و در سال 97 موفق به کسب رتبهی 933 شدم.
رتبهات در سال اول آن قدر بد نبود که بخواهی دوباره در کنکور شرکت کنی!
من به دبیری دانشگاه شهیدرجایی علاقهی زیادی داشتم. با این رتبه نتوانستم قبول شوم و سعی کردم یک سال دیگر تلاش کنم تا به هدفم برسم.
دلیل علاقهات به دانشگاه شهیدرجایی چیست؟
من به رشتهی دبیری و نیز کامپیوتر علاقهی زیادی دارم. پدرم دبیر جغرافیاست و برادر و پسر عمویم در دانشگاه شهیدرجایی درس میخوانند؛ به همین دلیل آشنایی خوبی با این دانشگاه دارم.
سال دوم درس خواندن را از چه زمانی شروع کردی؟
وقتی نتایج اعلام شد و متوجه شدم که در دانشگاه شهیدرجایی قبول نشدهام مطالعه را شروع کردم و از آزمون 21 مهر در آزمونهای کانون شرکت کردم.
سال دوم تغییری در روشهایت دادی؟
سال دوم اعتقادم به کانون بیشتر شد و برنامهام را با برنامهی راهبردی تنظیم کردم. این کار در رقابت با خودم و دوستانم به من کمک کرد. هر بار دچار ناامیدی میشدم به کمک برنامهی کانون به مسیرم ادامه میدادم.
در جلسهی آزمون چه انتظاری از خودت داشتی؟
من 3 سال عضو کانون بودم. سال 96 در آزمونها احساس خوبی نداشتم؛ چون میدانستم خوب مطالعه نکردهام و انتظار زیادی از خودم نداشتم. سال 97 که دوباره در آزمونها ثبت نام کردم، مطالعهی خوبی داشتم و از طرفی یاد گرفته بودم که نباید به همهی سؤالات جواب بدهم و اگر سؤالی سخت است برای همه سخت است.
در آزمونها غیبت هم میکردی؟
سال 96 خیلی غیبت داشتم و ماهی یکبار غیبت میکردم؛ ولی در سال 97 فقط یک بار غیبت داشتم؛ چون جایی بودم که نمیتوانستم خودم را به حوزهی آزمون برسانم.
بعد از آزمونها چه برنامهای داشتی؟
سؤالات را در خانه بررسی میکردم. اشتباه و نکات مهم را یادداشت میکردم و با توجه به عملکردم برنامهی هفتهی آینده را مینوشتم.
ساعت مطالعهات به چه صورت بود؟
سال 96 روزانه 2 الی 4 ساعت مطالعه داشتم؛ اما سال 97 حداقل 7 ساعت درس میخواندم و ماه آخر بیشتر هم شد.
کاری غیر از درس هم انجام میدادی؟
بعد از کنکور برای پژوهشسرای دهدشت یک سایت طراحی کردم و کارهای مربوط به سایت را انجام دادم.
در کدام درسها نسبت به سال قبل پیشرفت داشتی؟
در درس فیزیک از نمرهی 10 به 45 رسیدم. برای این درس خلاصهنویسی کردم. کتاب درسی را خواندم و از تستهای کتاب آبی استفاده کردم.
منابع درسیات چه بود؟
تمام کتابهای آبی درسهای عمومی و اختصاصی و کتابهای سهسطحی اختصاصی را تهیه کردم و همهی سؤالات آنها را پاسخ دادم.
از این کتابها چگونه استفاده میکردی؟
اول درسنامه را کامل میخواندم و تستهای کتاب آبی را پاسخ میدادم. اگر بلد نبودم با مراجعه به پاسخ تشریحی، آن را کامل یاد میگرفتم. هفتهی دوم از کتابهای سهسطحی برای تسلط بیشتر استفاده میکردم.
واژههای زیر را در یک جمله توصیف کن.
پدر: همیشه پشت و پناهم است.
مادر: تمام تلاش خود را انجام داد تا محیط آرامی برای مطالعهام مهیا کند.
برادر: من سه برادر دارم. برادر بزرگم دانشجو است و همیشه در مطالعه کمکم میکرد. دو برادر دیگرم یازدهم تجربی و هشتم هستند و هر دو در آزمونهای کانون شرکت میکنند.
پسرعمو: انگیزهام برای انتخاب رشته بود و در درس ریاضی به من کمک کرد.
در چه درسی چالش داشتی؟
درس شیمی از درسهای چالشی بود؛ چون هر سال از این درس، تیپهای مختلف سؤال طرح میشود. مثلاً در سال 95 سؤالات مفهومی بیشتر بود و در سال 96 بیشتر سؤالات محاسباتی بود.
سال 97 چه نمراتی کسب کردی؟
ریاضی 16، فیزیک 45، شیمی 40، عربی 20، ادبیات 40، دین و زندگی 50 و زبان 10.
چرا نمرهات در زبان کم شد؟
برادرم همیشه توصیه میکرد که این درس را چگونه بخوانم، اما توجه نکردم و بیشتر درسهای اختصاصی را خواندم.
یک جمله در مورد خودت بگو.
پشتکار زیادی دارم و تلاش میکنم تا به چیزهایی که میخواهم برسم. هدفم این است که در آینده کارآفرین شوم. بعد از فارغالتحصیلی با توجه به تعهدی که دارم در شهر یاسوج تدریس خواهم کرد و در کنار آن حتماً به فکر ایجاد یک کسبوکار جدید خواهم بود.