زهرا امسال به کلاس نهم میرود. او از سوم دبستان با پیشنهاد دخترخالهاش به کانون آمد و امسال هفتمین سالی است که به صورت پیاپی در آزمونها شرکت میکند. پدرش برای او بهترین مشاور است و نقش مادرش را در موفقیت خود پررنگ میداند. گفتوگو با این خانوادهی کانونی میتواند بسیار آموزنده باشد.
لطفاً خودت را معرفی کن.
من زهراسادات تقوی موسوی، کلاس نهم هستم. در مدرسهی نمونهدولتی سعدی درس میخوانم و از کلاس سوم دبستان به طور پیوسته در آزمونهای کانون شرکت کردهام.
چه شد که آزمونهای کانون را انتخاب کردی؟
روزی به خانهی خالهام در مهاباد رفته بودیم. برگهای در دست دخترخالهام دیدم که مربوط به مؤسسهی کانون بود. متوجه شدم دخترخالهام در آزمونهای کانون شرکت میکند و این موضوع به پیشرفت درسی او کمک کرده است. وقتی به تهران برگشتیم مادرم مرا در کانون ثبت نام کرد.
امسال هفتمین سال است که در آزمونهای کانون شرکت میکنی. دلیل این استمرار چیست؟
وقتی تابستان درسها را پیشخوانی میکردم باعث میشد در طول سال تحصیلی آنها را بهتر یاد بگیرم. شرکت در آزمونها باعث پیشرفت درسیام شد و انگیزه پیدا کردم که هر سال در آزمونها شرکت کنم.
شرکت در آزمونهای تابستان چه کمکی به پیشرفت ترازت کرد؟
در تابستان سال گذشته میانگین ترازم حدود 6300 بود. در سال تحصیلی به 6900 رسید؛ یعنی حدود 600 نمره افزایش تراز داشتم. در تابستان با استفاده از کتاب تابستان آشنایی خوبی با درسها پیدا کردم و در طول سال تحصیلی به تسلط رسیدم.
روشت برای استفاده از کتاب تابستان چه بود؟
اول درس میخواندم و بعد تستهای مربوط به آن را از کتاب تابستان تمرین میکردم.
کدام قسمت کتاب تابستان برایت جذابتر بود؟
نگاه به آینده را بیشتر دوست داشتم و درس ریاضی را پیشخوانی کردم.
برنامهات برای تابستان امسال چیست؟
میخواهم تمام درسهایی که متنی و زمانبر هستند در تابستان پیشخوانی کنم. قصدم آمادگی برای آزمون تیزهوشان سال آینده است.
وقتی ششم دبستان در آزمونهای ورودی مدارس برتر شرکت کردی به مدرسهی نمونهدولتی رفتی. احساست از قبولی در این آزمون مهم چه بود؟
پدر و مادرم دوست داشتند در مدارس نمونهدولتی پذیرفته شوم؛ چون معتقدند من تحمل فشارهایی که در مدرسهی تیزهوشان وجود دارد ندارم. وقتی در مدرسهی نمونهدولتی قبول شدم همه خوشحال شدیم.
از خانوادهات برایمان بگو. آنها چگونه تشویقت میکنند؟
مادرم لیسانس مهندسی کشاورزی دارد. پدرم هم لیسانس دامپروری دارد اما در حال حاضر دانشجوی رشتهی حقوق است. پدرم مشاور خیلی خوبی در درس خواندن است و مادرم هم در درسهایی که اشکال دارم خیلی به من کمک میکند. آنها خیلی تشویقم میکنند. پدرم به من گفت اگر در آزمون مدارس برتر قبول شوم میتوانم از بین چند جایزهای که برایم مشخص کرده بود یکی را انتخاب کنم.
نظرت در مورد آزمون دادن، آنهم هر دو هفته یکبار، چیست؟ در طی این سالها خسته نشدی؟
به نظرم برای داشتن آیندهی خوب و روشن کمی هم باید سختی کشید. من دوست دارم در رشتهی خوبی قبول شوم و مسلماً باید تلاش کنم.
اگر قرار باشد برای قبولی در رشتهی مورد علاقهات از تفریحات خود کم کنی و بیشتر تلاش کنی آیا باز هم به قبولی در این رشته فکر میکنی؟
ترجیح میدهم تلاشم را بیشتر کنم تا به هدفم برسم.
وقتی سوم دبستان در اولین آزمون کانون شرکت کردی ترازت چند شد؟
4900 شدم اما کمکم پیشرفت کردم و سال گذشته به تراز 7200 رسیدم. البته چون در ششم دبستان خیلی تلاش کرده بودم در کلاس هفتم کمی به خودم استراحت دادم و ترازم 6300 شد.
در سال گذشته از چه کتابهای کانون استفاده کردی؟
کتاب پرتکرار، کتاب تابستان و کتابهای سهسطحی
به نظرت سختکوشی چهقدر برای رسیدن به موفقیت اثربخش است؟
سختکوشی خیلی مهم است؛ اما من کسی نیستم که فقط به زیاد درس خواندن اهمیت بدهم. بیشتر به کیفیت درس خواندن توجه دارم تا بتوانم فعالیتهایی غیر از درس خواندن هم داشته باشم. در اوقات فراغتم تلویزیون تماشا میکنم. با مادر و پدرم بیرون میروم. کتاب هم زیاد میخوانم و به کتابهای رمان و طنز علاقه دارم.
از چه زمانی به مطالعه علاقهمند شدی؟
وقتی به مدرسه میرفتم و نتیجهی کارنامهام خوب میشد مادرم مجموعهی کتاب برایم میخرید. از همان زمان به کتاب خواندن علاقهمند شدم.
کدام درس را بیشتر دوست داری؟
بخش زیست درس علوم را خیلی دوست دارم.
اگر یکی از دوستانت از تو کمک بخواهد چه توصیهای به او داری؟
پیشنهاد میکنم روش و برنامهی مخصوص به خودش را پیدا کند و به آن پایبند باشد. روش هر کس مخصوص به خودش است و انسانها منحصربهفرد هستند.
تلفن همراه داری؟
خیر؛ من دوست دارم داشته باشم اما احساس میکنم اگر داشته باشم مانعی برای درس خواندن است.
اهل ورزش هم هستی؟
بله؛ به کلاسهای شنا و سوارکاری میروم.
گفتوگو با پدر و مادر زهرا:
نگاه شما نسبت به آزمونهای کانون چیست؟ کانون چه چیزی دارد که در طول این سالها به آن پیوستگی داشتهاید؟
مادر: وقتی با شرکت در آزمونها شاهد پیشرفت او بودیم ترجیح دادیم به این کار ادامه دهد.
از صحبتهای زهرا این طور برداشت میشود که شما خیلی اهل تشویق هستید.
مادر: من دوست دارم زهرا به هدفش برسد و به نظرم تشویق در انگیزهبخشی به او خیلی مؤثر است.
از نظر شما نقطهی قوت زهرا چیست؟
مادر: تکبعدی نیست و علاوه بر درس خواندن در کارهای دیگر هم عملکرد خوبی دارد.
آقای تقوی! چه شد که دوباره تصمیم گرفتید در یک رشتهی جدید ادامهی تحصیل دهید؟
پدر: من سال 1381 در رشتهی دامپروری قبول شدم اما در بازار آزاد نیاز داشتم اطلاعاتم را بیشتر کنم. احساس میکردم بیشتر مشکلاتی که برای ما پیش میآید به این دلیل است که قوانین را خوب نمیدانیم و تصمیم نادرست میگیریم. با دوستانم مشورت کردم و اتفاقاً آنها هم همین مسیر را رفته بودند و مشوق من شدند. من حتی در دو آزمون کانون هم شرکت کردم؛ اما بعد تصمیم گرفتم بدون کنکور به دانشگاه بروم.
آیا قبول دارید که درس خواندن شما ناخودآگاه روی زهرا هم اثر میگذارد؟
پدر: کاملاً درست است. تمام سعی من هم این است که نمرات خوبی بگیرم و این موضوع باعث شده بین من و زهرا رقابت شیرینی ایجاد شود.
روش شما در برخورد با انتخابهای او چیست؟
من به فرزندم راههای مختلف را نشان میدهم تا خودش تصمیم بگیرد. پدر من همیشه خودش برای ما لباس میخرید و این موضوع باعث شد هنوز اعتمادبهنفس لازم را برای خرید لباس نداشته باشم. من سعی میکنم نقش مشاور را برای زهرا داشته باشم تا اینکه بخواهم کاری را به او تحمیل کنم. خوشبختانه او هم تا به حال تصمیمات و انتخابهای درستی داشته است. درک او نسبت به سنش بیشتر است و شاید دلیل آن فرهنگ گفتوگو در خانوادهی ما باشد. ما در خانواده در مورد موضوعات مختلف تبادل نظر میکنیم. دلیل دیگر آن کتاب خواندن است. او هر شب قبل از خواب یک ساعت مطالعه میکند.
از نظر شما نقطهی قوت او چیست؟
پدر: زهرا نگرانی و اضطراب ندارد و این نقطهی قوت اوست و باعث میشود در همهی جنبهها موفق باشد.
از نظر شما پیوستگی زهرا به آزمونهای کانون چه دلیلی دارد؟
پدر: جمعههای آزمون همیشه برای ما هیجانانگیز است. من از او میخواهم که همهی آزمونها را جدی بگیرد و هر بار خودش را در جلسهی کنکور تصور کند.