نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران - روایت چهارم

چهارمین روز نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با اولین روز هفته یعنی شنبه مصادف بود. شنبه آغاز هفته است و حس خوبی به وجود می‌آورد؛ زیرا می‌توانیم آغازی دوباره داشته باشیم.

نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران - روایت چهارم

چهارمین روز نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران با اولین روز هفته یعنی شنبه مصادف بود. شنبه آغاز هفته است و حس خوبی برای ما به وجود می‌آورد؛ زیرا می‌توانیم آغازی دوباره داشته باشیم.

هر هفته که می‌گذرد و به پایان می‌رسد، به رغم این‌که از خودمان چه قدر رضایت داشته باشیم، می‌دانیم که شنبه‌ای دیگری در راه است و هفته‌ای جدید! البته بعضی‌ها هم هستند که برای انجام هر کاری، آن را به آغاز هفته - و شنبه‌ای که هیچ‌وقت نمی‌آید - حواله می‌دهند. مطمئن هستم شما این طور نیستید. 

البته برای نمایشگاه کتاب آمدن هم حواستان باشد، اگر به هفته‌ی آینده فکر می‌کنید، باید بگویم که شنبه‌ی هفته‌ی آینده روز آخر نمایشگاه است.

با بعضی‌ها که درباره‌ی درس خواندن صحبت می‌کنم می‌گویند از هفته‌ی آینده شروع می‌کنم یا از فردا شروع می‌کنم. این هفته های آینده و فرداها، زمانی برای فرار ما و انجام ندادن کارها هستند. یا دوستانی که آن‌ها را به خواندن کتاب تشویق می‌کنم و تصمیم می‌گیرند که شروع به کتاب خواندن بکنند،‌ اما نه از امروز و همین حالا،‌ بلکه از فردا یا هفته‌ی آینده یعنی از شنبه! مطمئن هستم که شما این طوری نیستید و خیالم راحت است.

وارد حیاط و محوطه‌ی باز نمایشگاه که بشوید در سمت راست رواق شرقی است و سالن ناشران کودک و بین‌الملل، در فضای روبه‌رو از پله‌ها که بالا بروید وارد شبستان می‌شوید و سالن ناشران عمومی و در سمت چپ هم که رواق غربی است، سالن ناشران آموزشی قرار دارد. غرفه‌ی کانون فرهنگی آموزش (قلم‌چی) هم در همین سالن است.

اما یک نکته‌ی مهم که نباید از آن عبور کنید حوض بزرگی است که در وسط این حیاط وجود دارد و قدم زدن در کنار آن می‌تواند آرامشی بسیار زیاد به شما بدهد. البته اگر دسته‌جمعی به نمایشگاه آمده باشید می‌تواند فضای خوبی را برای گفت‌وگو به وجود بیاورد.

نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

امروز فضای نمایشگاه طعم باران را هم چشید. البته باران آن قدر نبود. باران‌های بهاری از همین جنس هستند. زود می‌آیند و زود هم می‌روند. اما برای خیس شدن کافی هستند. و همین موضوع می‌تواند خودش جذابیتی برای نمایشگاه کتاب باشد. البته اگر مثل من باران را دوست داشته باشید.

در غرفه‌ی کانون شلوغی مانند روزهای قبل است. امروز بعضی از دانش‌آموزان به صورت مدرسه‌ای به غرفه‌ی کانون می‌آمدند و کتاب‌های مورد نظر خودشان را تهیه می‌کردند. برای دانش‌آموزان هم فال است و هم تماشا. هم در کنار هم هستند و هم در یک محیط آموزشی که شاید مدرسه‌ای بزرگ‌تر و وسیع‌تر باشد. به نظرم هر کتابی که می خوانیم مانند یک معلم می‌تواند ما را یک قدم به جلوتر ببرد.

همکاران ما در غرفه با شور و شوق از این‌که مراجعه‌کنندگان را راهنمایی کنند لبخند می‌زنند و مشاوره‌های لازم را به آن‌ها می‌دهند.

یکی از ویژگی‌های کانون همین است که برای همه‌ی دانش‌آموزان در تمام پایه‌های تحصیلی و همین‌طور بر اساس نیاز آن‌ها و سطح تحصیلی که دارند، کتاب تولید شده است. اگر دانش‌آموزی بخواهد درس را یاد بگیرد می‌تواند از کتاب‌های سبز استفاده کند. اگر به دنبال تمرین تشریحی باشد می‌تواند از کتاب‌های کار استفاده کند. اگر به دنبال آمادگی برای امتحانات است می‌تواند از کتاب‌های سؤالات پرتکرار و مجموعه دروس استفاده کند و همین طور اگر می‌خواهد تمرین تستی کند می‌تواند از کتاب‌های آبی که دارای سؤالات استاندارد و شناسنامه‌دار کنکور و کانون است استفاده کند. 

کتاب‌های برنامه‌ای کانون مانند زرد عمومی و زرد اختصاصی برای این روزهای دانش‌آموزان کنکوری مناسب است و همین‌طور کتاب‌های جمع‌بندی پیش و پایه.

کتاب تابستان هم که گل کتاب‌های کانون در این بازه‌ی زمانی است؛ برای دانش‌آموزانی که از الان به فکر تابستان هستند تا هم درس‌های سال گذشته را دوره کنند و هم این‌که درس‌های سال آینده را پیش‌خوانی کنند.

نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

در روزهای قبل برای‌تان از "25 سال نتایج درخشان" و "25 سال نوآوری آموزشی" گفتم. امروز نگاهم به سمت "25 سال کمک به توسعه‌ی عدالت آموزشی" است.

اما بنیاد قلم‌چی و کانون چگونه توانستند به توسعه‌ی عدالت آموزشی کمک کنند؟

این کمک به دو طریق اتفاق افتاده است.

1- در سال‌های دور اگر نگاهی به اسامی رتبه‌های برتر کنکور می‌انداختید می‌دید که اکثر آن‌ها از تهران یا نهایتاً کلان‌شهرها بودند. اما کانون با برگزاری آزمون‌های برنامه‌ای از سال 72 و بعد از آن طریق تولید کتاب‌های طبقه‌بندی شده آبی توانست وسعت جغرافیایی رتبه‌های برتر کنکور را در کشور  گسترش دهد. امروز جای تعجب نیست که رستگار رحمانی تنها از جوانرود منطقه‌ی 3 رتبه ی یک تجربی و زبان کشور در سال 88 شود یا محمد احمدی از تربت جام منطقه‌ی 3 رتبه ی یک تجربی کشور در سال 95 شود یا معین فلاحتگر از بهشهر منطقه ی 2 رتبه ی یک ریاضی کشور در سال 88 شود و...

2- در سال 1384 بنیاد علمی آموزشی قلم‌چی وقف عام شد بر گسترش علم و دانش. هر سال تعداد زیادی از دانش‌آموزان در سراسر کشور بورسیه‌ی بنیاد قلم‌چی می‌شوند که در سه سال اخیر هر سال بیش از 100 هزار نفر بورسیه شده‌اند. این دانش‌آموزان از خدمات آزمون‌ها و کتاب‌های کانون به صورت رایگان برخوردار می‌شوند. همین موضوع باعث شده است تا هر سال تعداد قابل توجهی از رتبه‌های یک‌رقمی کشور و مناطق بورسیه‌ی کانون باشند. مانند حسین بصیر، رتبه‌ی 3 ریاضی منطقه‌ی 3 از روستای ترکمپور در شهرستان بستان‌آباد آذربایجان شرقی یا حسن ذاکر، رتبه‌ی 8 ریاضی منطقه‌ی 2 از روستای کلاگرکلا در بابل و بسیاری رتبه‌های برتر دیگر. 

در کنار آن بنیاد قلم‌چی با ساخت مدارس و کتابخانه در نقاط مختلف کشور به سهم خود کمک موثری در توسعه‌‌ی عدالت آموزشی داشته است.

نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران

یا می‌توان به بورسیه‌ی دانش‌آموزان نابینا و معلولین اشاره کرد که هر سال تعداد قابل توجهی از رتبه‌های زیر 1000 را کسب می‌کنند و به عنوان نمونه در سال 96 علیرضا ایزدی از شیراز که نابینای مطلق است، رتبه‌ی 3 انسانی منطقه‌ی 3 را کسب کرد. بنیاد قلم‌چی و کانون برای دانش‌آموزان نابینا کتاب‌های صوتی تولید می‌کند تا آن‌ها با آرامش بتوانند مسیر موفقیت را طی کنند.


امسال هم در نمایشگاه کتاب دانش‌آموزانی که برای سال آینده بورسیه شده‌اند می‌توانند کتاب‌های خود را با مراجعه به غرفه‌ی کانون دریافت کنند. برای این کار هماهنگی لازم با آن‌ها به عمل خواهد آمد.


روز چهارم نمایشگاه کتاب را در حالی پشت سر می‌گذارم که در ذهنم به انبوه دانش‌آموزانی می‌اندیشم که توانستند با استفاده از خدمات کانون موفقیت‌های بی‌شماری به دست آورند. کتاب‌های کانون برای دانش‌آموزانی مثل حسین بصیر که در روستایی کوچک زندگی می‌کنند مهم‌ترین سرمایه محسوب می‌شد، سرمایه ای که آنان را امروز به موفقیتی همچون تحصیل در دانشگاه صنعتی شریف سوق داده است. دانش‌آموزانی مانند این‌ها با حداقل بضاعت، بهترین استفاده را از منابع استاندارد و شناسنامه‌داری که داشتند کردند. آن‌ها "نه به نخواندن" گفتند و به موفقیت رسیدند.

راستی! دنیای سخت‌کوشی شما چه‌قدر وسیع است؟


Menu