از کی در آزمونها شرکت کردید؟
من از آزمون 20 آذر 94 یعنی چند روز بعد از فوت مادرم به دلیل سرطان، در آزمونها شرکت کردم.
از خانوادهی خود بگویید.
من پدرم را وقتی 9ساله بودم از دست دادم و همان طور که گفتم مادرم را هم سال گذشته از دست دادم و هرچند برایم سخت بود اما چند روز بعد در اولین آزمون کانون شرکت کردم.
چه شد که معماری را انتخاب کردید؟
من چون در مدرسهی نمونهدولتی درس میخواندم اطرافیانم اصرار داشتند که نظری بخوانم. من هم رشتهی ریاضی را انتخاب کردم تا در آینده معماری را ادامه دهم. بعد از یک سال با تحقیقاتی که کردم تصمیم گرفتم تابستان تغییر رشته بدهم و سال سوم به هنرستان رفتم.
سال اول دبیرستان چه معدلی داشتید؟
18.90
آیا اگر به راه قبلی ادامه میدادید باز هم چنین موفقیتی را به دست میآوردید؟
من از انتخاب هنرستان خیلی راضی هستم و بهترین انتخابم بود. به نظرم جامعه به مدرک نیاز ندارد بلکه به مهارت نیاز دارد.
قلهای که برای خود ترسیم کردهاید کجاست؟
دکترای معماری دانشگاه تهران
چه زمینههایی وجود داشت که در انتخاب معماری مصمم باشید؟
من به کارهای هنری علاقه داشتم. نوازندگی هم میکنم و کارهای دستی را خیلی دوست دارم. در عین حال دوست داشتم رشتهای را انتخاب کنم که آیندهی شغلی خوبی هم داشته باشد. به نظرم معماری تمام این فاکتورها را داشت.
کارهای عملی رشتههای هنرستان چهقدر به درک و شناخت رشتهها کمک میکند؟
وقتی درس نقشهکشی را میخواندم بعد از انجام کارهای عملی بر اساس آن تئوریها، مطلب در ذهنم تثبیت میشد اما مثلاً درسی مثل خواص مواد و مصالح که کارگاهی برای آن نداشتیم که به صورت عملی تجربه کنیم برایم درس فرّاری بود و نیاز به مرورهای زیاد داشت.
بچههای هنرستان اغلب زودتر وارد بازار کار میشوند. شما هم در کنار تحصیل کار میکردید؟
داییام شرکت کامپیوتری دارد که گاهی به صورت موقت برای ایشان کار میکردم. من میخواهم تحصیلاتم را کامل کنم و بعد به صورت حرفهای وارد بازار کار شوم.
به عنوان سخن آخر چه صحبتی دارید؟
هر کس باید برای ساخت آیندهاش به خودش و علایقش توجه کند و نباید نظر دیگران را در اولویت قرار داد.