ادبیات فارسی (قسمت دوم: قرابت معنایی)
درک معنا و مفهوم یک بیت از ادبیات فارسی در سؤالات تستی برای بسیاری از دانشآموزان مشکلآفرین است و این طور به نظر میرسد که این مسئله امری غیر ممکن است اما دوستان توجه داشته باشید در ارتباط با موضوع قرابت معنایی باید به چند نکته توجه داشته باشید:
1- اولین نکته، خوانش صحیح ابیات مختلف است که نیاز به تمرینهای مکرر دارد و البته دقت در برخی از واژهها مثل «گُل و گِل، رَستم و رُستم و...».
2- دومین نکته این است که برخی از دانشآموزان با شعر هم مثل نثر برخورد میکنند؛ یعنی شعر را همان طور میخوانند که نثر را میخوانند در حالی که باید در شعر به این نکته توجه داشت که سخن موزون است و همین مسئله در طرز خواندن شعر مؤثر است. این دو بیت را با هم مقایسه کنید:
نرگس ار لاف زد از شیوهی چشم تو مرنج! نروند اهل نظر از پی نابینایی
روز آنست که مردم ره صحرا گیرند خیز تا سرو بماند خجل از بالایت
اگر دقت کرده باشید بیت اول باید به این صورت خوانده شود:
نرگسَر لاف زدَز شیوهی چشم تو مرنج نروندَهلِ نظر از پی نابینایی
اما بیت دوم بدون تغییر و حذف همزهی واژهی «آن» خوانده میشود:
روز آنست که مردم ره صحرا گیرند خیز تا سرو بماند خجل از بالایت
3- بعد از همهی اینها نوبت به خود معنا و مفهوم میرسد که در این رابطه دانشآموزان باید توجه داشته باشند که نیازی نیست تمام بیت را معنا کنند بلکه باید مفهوم کلی بیت دریافت شود. این مفاهیم در ادبیات عارفانه، عاشقانه و تعلیمی معمولاً مشترکاند و میتوان بهراحتی از لابهلای اشعار این انواع ادبی آنها را استخراج کرد. مثلاً این ابیات را از نظر معنا و مفهوم عارفانه با هم مقایسه کنید:
از خلوت ذات هیچ شیء بیرون نیست اشیا همه اسم ظاهر و باطن اوست
زین پرده خروش چنگ و نی بیرون نیست از شیشه و جام موج می بیرون نیست
(بیدل دهلوی)
کی رفتهای ز دل که تمنّا کنم تو را غیبت نکردهای که شوم طالب حضور
کی بودهای نهفته که پیدا کنم تو را پنهان نگشتهای که هویدا کنم تو را
(فروغی)
ای غیب و شهادت تو یکسر پیدا حیرتزدهایم این چه پیداییهاست
پوشیدگیات عیانتر از هر پیدا پنهان در پیدا و نهان در پیدا
(بیدل دهلوی)
آن جلوهی بینشان که نه رنگ و نه بوست پنهان ز آنسان که آنچه اندیشی، نیست
پیدایی و پنهانی او حرفِ مگوست پیدا چندان که هر چه میبینی، اوست
(بیدل دهلوی)
تمام ابیات اشاره به بحث وحدت وجود در ادبیات عارفانه دارند.