لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمائید از چه رشتهای چه رتبهای کسب کردهاید؟
معین علا هستم از نور مازندران و رتبهی 8 تجربی کنکور 94 را کسب کردم.
از چه سالی به کانون آمدید و چه شد که در آزمونهای کانون ثبتنام کردید و مهمترین نکاتی که در کانون یادگرفتید و برایتان مفید بود را بیان کنید:
6 سال است که کانونی هستم و از دوم راهنمایی به کانون آمدم.
پسرخاله ام سال 88 عضو کانون بود و رتبه 10 انسانی شد و از آنجائی که شهرستان ما کوچک است این اولین حرکتی بود که پسرخالهی من انجام داد و بعد از آن این انگیزه در من ایجاد شد که تکرقمی شوم یا دانشگاه خوبی قبول شوم. از همان زمان هم از طریق پسرخالهام با آزمونها آشنا شدم. تشریحیهای من در ابتدا بهتر از تستی بود و بهترین فایدهی کانون برای من از همان اول آزمونهایش بود و من کمکم توانستم تستیها و زمانم را مدیریت کنم و در تست زدن پیشرفت کنم.
یک فایده دیگر این بود برنامه ای که داشت قابل اجرا بود و مباحث آن کمکم و با مدرسه پیش می رفت.
فایدهی دیگر آزمونها این بود که مشکل دوره را هم حل کرده بود و مطالب هر از چندگاهی مرور میشوند.
و علاوه بر این کتاب های کانون خیلی خوب هستند. من در اوایل سال خیلی در عمومیها اشکال داشتم کتاب زرد عمومی را از اول مهر تهیه و شروع کردم و به عمومیها توجه کردم.
چطور شد که از همان ابتدا به عمومیها توجه کردید؟ آیا کسی به شما پیشنهاد کرد؟ یا خودتان به این فکر افتادید؟
هم پشتیبانم و هم پشتیبان ویژه ام به من خیلی کمک کردند. همانطور که گفتم عمومی هایم ضعیف بود مثلا در یکی از آزمونهای اوایل مهر، رتبه اختصاصی 2 و رتبه عمومی 400 را کسب کردم. آنها به من گفتند با این رتبهی اختصاصی حیف است عمومیات اینطوری شود و از من خواستند وضعیت عمومی و اختصاصیام را متعادل کنم و کارهای زیادی را توصیه کردند و در نهایت کتاب زرد عمومی و تکنیک زمان های نقصانی را به من معرفی کردند و من توانستم در عمومیهایم پیشرفت کنم و در کنکور هم عمومیهایم را خیلی بهتر زدم.
عمومیهایتان را از چه درصدی به چه درصدی بهبود دادید؟
ادبیات را قبلا در کانون 60 درصد میزدم و توانستم در کنکور 90 درصد بزنم.
فایدهی دیگر کانون این است که دانشآموز با کتاب خودآموز از اشتباهات خودش درس می گیرد و من وقتی یک آزمون را میدادم سوالهایی را که نزده بودم یا غلط زده بودم یا نکتهی جدیدی داشت یا میشد با روش جدیدی آن را حل کرد را بررسی میکردم و می نوشتم و سری بعد که میخواستم آزمون بدهم این سوالاتی که قبلا بلد نبودم را خیلی راحتتر از سوالات جدید پاسخ میدادم.
این کار به یک آرامش و تفکر عمیق نیاز دارد و شامل دو قسمت است اول اینکه هیجان زده نشوید و دوم اینکه فکر کنید و بتوانید راهکار مناسب را بهدست بیاورید. این ویژگی را چطور کسب کردید؟
من سعی می کردم با دیگران رقابت کنم و این به من یک انگیزه میداد و بیشتر از همه سعی میکردم با خودم رقابت کنم یعنی سعی کنم هر دفعه که آزمون میدهم از دفعات قبلی خودم بهتر باشم به خاطر همین از تجربیات و راهکارهای دیگران هم استفاده کردم.
تجربیات چه کسانی را میپرسیدید؟
مثلا تجربیات پشتیبان ویژهام علی محمدیاصل رتبه 12 کنکور را استفاده کردم. پشتیبان دیگرم هم ایمان موسوی رتبهی 100 بود که به توصیه هایش توجه کردم. وقتی این روشها را امتحان میکردم پیشرفت میکردم و فهمیدم می شود باز هم پیشرفت کرد و این به من امید میداد که بتوانم این راه را ادامه دهم.
از کدام منابع کانون استفاده کردید؟
بیشتر از کتابهای آبی مثلا آبی فیزیک 2 و شیمی و زیست پیش و ریاضی 30 سال و جمع بندی پیش و پایه و زرد عمومی و اختصاصی.
با توجه به اینکه اولین گام برنامهریزی انتخاب کتاب است، این منابع را چگونه انتخاب کردید؟
مدرسه ما فضایی داشت که دانشآموزان علاوه بر اینکه با هم رفیق بودند خیلی رقیب هم بودند و من با دوستانم در تماس بودم و آنها هم منابع را به من معرفی میکردند، مثلا برخی از بچهها زیست آبی پیش را تهیه کرده بودند و آن را به مدرسه آوردند من هم این کتاب را دیدم و آن را تهیه کردم.
گویا شما از جعبه لایتنر هم استفاده میکردید، چطور شد با این ابزار آشنا شدید و در چه دروسی از آن استفاده میکردید؟
جعبه لایتنر را هم برای لغات زبان و هم مطالب حفظی استفاده میکردم.
چه کسی این ابزار را به شما معرفی کرد؟
مدیر کانون ما در شهرستان نور. او برای موفقیت ما خیلی تلاش می کرد و راهکارهای مختلف را به ما توصیه می کرد حتی در 2 آزمون جامع آخر تلاش کرد و آزمون ما را در دانشگاه آزاد، که قرار بود حوزه کنکور ما باشد، برگزار کرد. این کار خیلی از استرس ما کاست و از فشار روانی ما کم کرد و به دانشآموزان در شبیهسازی شرایط کنکور کمک کرد.
تحصیلات و شغل پدر و مادر شما چیست و از لحاظ آموزشی چه کارهایی برای شما انجام دادند؟
پدر و مادرم هر دو لیسانس دارند و مادرم مشاور تحصیلی مدرسه است و پدرم دبیر تاریخ.
مادرتان با توجه به اینکه مشاور مدرسه هستند چقدر و چگونه به شما کمک کردند؟
مادرم با توجه به اینکه 14- 15 سال با دانشآموزان دیگر کار کرده بود تجربیاتی از بچه های دیگر در کنکور داشت میدانست که تقریبا اوضاع چطور است و دانشآموزان چقدر باید درس بخوانند و این که چه زمان هایی درس بخوانند. او این مطالب را به من میگفت و من هم سعی میکردم آنها را اجرا کنم. همچنین پدر و مادرم فضا را آرام نگه میداشتند و آن چه می خواستم را فراهم می کردند و اگر از نتیجهی آزمونم راضی نبودم من را دلداری می دادند و میگفتند خوب است و راضی باش پیشرفت میکنی. آنها خیلی برای من تلاش میکردند مدرسه تیزهوشانی که در آن قبول شده بودم در شهر ما نبود و یک ساعت هم فاصله داشت آنها مجبور بودند 5 صبح بیدار شوند و من را راهی مدرسه کنند.
چند سال این کار را کردند؟
آنها 7 سال این کار را کردند یعنی از اول راهنمایی تا اخر. من خودم یک سال این کار را کردم و خسته شدم ولی آن ها هیچوقت خسته نشدند و من را تشویق کردند که حتما ادامه بدهم. همچنین ساعت 3 که از آمل برمی گشتم خیلی خسته بودم چون هم کم استراحت میکردم و هم زیاد درس میخواندم.
آیا پدر و مادرتان هر روز در مسیر مدرسه شما را به آمل میبردند؟
نه سرویس داشتم ولی بیدار می شدند و من را راهی میکردند. چون خودشان باید به مدرسه میرفتند نمیرسیدند من را برسانند.
چقدر خودتان را سخت کوش یا با هوش می دانید؟ شما نقش سختکوشی را در موفقیت پررنگتر میدانید یا هوش را؟
ممکن است خیلی از دانشآموزان از لحاظ هوش مثل من باشند ولی میزان تلاشی که برای رسیدن به هدفشان میکنند سرنوشت آنها را تعیین میکند.
مسیر آینده خودتان را چگونه میبینید؟
دوست دارم پزشکی را ادامه دهم و ببینم چه رشته ای را در دانشگاه دوست دارم که مناسب من است تا مسیر آیندهام را کامل انتخاب کنم.
برای مشاهده ی کارنامه ها در کانون کلیک کنید
گفتگو: کاظم قلمچی
تهیه و تنظیم
ناهید منجمی