میعاد لقایی رتبه 1 منطقه 2 از بابلسر گروه ریاضی و فیزیک
از چه زمانی در آزمون های کانون شرکت می کردید؟
از سال سوم دبیرستان به طور منظم آزمون ها را شرکت کردم.
علت انتخاب شما چه بود؟
اوایل که با برنامه راهبردی کانون آشنا نبودم به دلیل جامعه آماری وارد کانون شدم ولی بعد به دلیل برنامه راهبردی.
چه چیزهایی را از کانون یاد گرفتید؟
از سال سوم با برنامه درس نمی خواندم اما از سال چهارم برنامه ریزی را یادگرفتم. برنامه داشتن سبب می شود تا شخص با اعتماد بیشتری درس بخواند. برنامه کانون بعدها دیگر به یک کتاب مهم برای من تبدیل شده بود.
وسوسه نشدید آزمون های موسسه های دیگر را شرکت کنید؟
دوستانم می گفتند برویم با آزمون های دیگر آشنا شویم من هم وسوسه شدم اما گفتم ممکن است سبب آشفتگی شود.
پدر شما را همه اعضا گروه کانون می شناسند، ایشان بسیار پیگیر هستند، نظر پدر شما نسبت به برنامه راهبردی چه بود؟
من در یک آزمون آذر ماه سال چهارم ترازم از 8000 به 7400 رسید. پس از این اتفاق از پدرم خواستم که به من در امور درسی ام کمک کند و من را همراهی کند.
غالبا دانش آموزان از این موضوع غالبا گریزان هستند اما شما خودتان داوطلبانه از پدرتان خواستید که شما را کمک کند. چگونه چنین دیدگاهی داشتید؟
فکر انسان نمی تواند به طور همزمان به همه چیز تمرکز داشته باشد وقتی به چیزی تمرکز می کنید ممکن از مسائل دیگری غافل بمانید و از طرفی دیگران ما را از بیرون می بینند و ممکن است نکاتی را به نظرشان بیاید که برای ما مفید باشد. من هم خصوصا هنگام برنامه ریزی از پدرم خواستم با من مشارکت کند و کمک کند درست برنامه ریزی کنم ایشان هم نه تنها در این زمینه بلکه در تمام موارد دیگر مرا همراهی کردند.
شغل پدر شما چیست؟
پدرم لیسانس مهندسی کشاورزی دارد.
اگر کانون نمی آمدید رتبه شما چند می شد و چقدر کانون را در موفقیت خودتان موثر می دانید؟ بیشتر در حد 40 تا 50 درصد مدیون کانون هستم و اگر کانون نمی آمدم به نظرم رتبه ام 90 تا 100 می شدم.
از منابع کانون از چه مواردی استفاده کردید؟ و چه مواردی از آموزه های کانون برای شما مفید واقع شد؟
از کتاب زرد عمومی زیاد تمرین کردم هم در تابستان و هم در ماههای آخر. در ماه های آخر که من تقریبا هر روز عمومی کار می کردم. در عمومی وقت من با تکنیک زمان های نقصانی هماهنگ شده بود. من با این روش یکی از مشکلات همیشگی ام را رفع کردم.
با کتاب اشتباهات متداول شاید خیلی ها آشنا نباشند ولی وقتی سوالات این کتاب را حل می کردم متوجه اشتباهات ریزی می شدم و می فهمیدم که حتی من هم مرتکب آن ها اشتباه شده بودم.
دوران جمع بندی چه کار کردید؟
روش را 1 روز یکبار اجرا کردم. هر روز صبح از خودم امتحانم می گرفتم به موقع شروع و به موقع پایان می دادم. آزمون را با پدرم تصحیح می کردیم و در زمان مطالعه بیشتر عمومی ها را مرور می کردم.
نتیجه کنکور شما بهتر از ازمون های کانون شد. چه شد که بهتر نتیجه گرفتید؟ آیا در جلسه کنکور اضطراب نداشتید؟
اضطراب داشتم زیرا در آزمون آخر کانون، عمومی ها را بد زده بودم و ناراحت بودم. برخی از دانش آموزان از این که آزمون های جامع را بد بدهند و از لحاظ روانی آشفته شوند سعی در غیبت در آزمون های جامع دارند اما اگر من آزمون آخر را شرکت نمی کردم خیلی نتیجه خوبی نمی گرفتم چون بد دادن آزمون آخر سبب شد که بتوانم استرس آزمون را مدیریت کنم. این بد دادن آزمون شاید من را ناراحت کرد اما به من هوشیاری به موقعی داد که در کنکور موفق شوم و شب کنکور را هم کاملا آرام باشم. از طرفی پدرم قبل کنکور به من مطالبی را بیان کرد که درموفقیت من نقش بالایی داشت.
در کنکور وقتی درس های عمومی را دیدم به نظرم خیلی غیر عادی نبودند و بالاخره هم نتیجه ام بهتر از قبلا شد.
آیا سال قبل فکر می کردید که رتبه 1 کسب کنید؟
نه
این موفقیت حاصل چه بوده است؟ و آن را به چه نسبت می دهید؟
به شانس اعتقاد ندارم ولی چون سال سوم آزمون های کانون را می دادم به مرور برای کنکور آماده شدم و باعث شد که سال چهارم بیشتر تلاش کنم به نوعی این حاصل تلاش من بود. همه 60 نفر سال چهارم اطراف من همه آزمون های کانون را می دادند و ببین ما رقابت شدیدی وجود داشت.
مهمترین چیزی که یاد گرفتید چه بود؟
مهمترین چیزی که یاد گرفتم برنامه ریزی بود که مهمترین فاکتور موفقیت بود.
نمی خواهید از کسی تشکر کنید؟
از خانواده ام خصوصا پدرم تشکر می کنم. او می توانست بسیاری از زمان هایش را صرف من نکند. ولی در مورد دبیرانم باید آقای محمود قادی (ریاضی و علوم پنجم) و در مقطع راهنمایی آقای اسماعیل نیا (درس ریاضی) آقای علی اصغر عرب در مقطع دبیرستان تشکر کنم
نکته آخر؟
حرف های پشتیبان ها را خیلی جدی بگیرید.
گفتگو: کاظم قلم چی
تهیه و تنظیم
ناهید منجمی