رشته‌ی فلسفه از نگاه امیرحسین رمضانی (رتبه‌ی 7 کنکور)

علاقه‌ی دانشجو به یادگیری فلسفه و موضوعات آن از شروط اصلی موفقیت در این رشته محسوب می‌شود که اهمیت آن در این‌جا شاید کمی پررنگ‌تر نیز باشد.

رشته‌ی فلسفه از نگاه امیرحسین رمضانی (رتبه‌ی 7 کنکور)

برای مشاهده فیلم معرفی رشته فلسفه کلیک کنید 


اميرحسين رمضاني، رتبه‌ي 12 کشور و 7 منطقهي 1 در کنکور 91

 پيدايش فلسفه در پي پاسخ به پرسش‌هاي اساسي انسان در باب جهان و هستي به وجود آمد. فلسفه در واقع تبلور کوشش انسان‌محور بشر است براي تبيين هر آن‌چه به چنگ ذهنش مي‌آيد.

مسلمانان از قرن دوم هجري به اقتباس موضوعات فلسفه پرداختند و آن‌چه را به نام فلسفه‌ي اسلامي خوانده مي‌شود تأسيس کردند و در اواخر قرون وسطي اين ميراث را به صاحبان اوليه‌ي آن برگرداندند.

هرچند گفته مي‌شود که فلسفه‌ي اسلامي، بسيار مستحکم است به طوري که ماهيتي جدا از فلسفهي غرب دارد و خود مکتبي مستقل محسوب مي‌شود، اما بررسي‌هاي امروزه واقعيت‌هاي ديگري را نشان مي‌دهد. پاسخ‌هاي ارائه‌شده در طول حدود 2500 سالي که از عمر فلسفه مي‌گذرد، طيف بسيار گسترده‌اي را دربرمي‌گيرد که هم‌چنان ادامه دارد و اين نشان از ويژگي خاص و منحصربه‌فرد اين رشته است.

فلسفه رشته‌اي است که تداوم نمي‌يابد جز با زايش و توليد نظريات نو و بديع. چنين کارکردي را در کم‌تر رشته‌اي مي‌يابيم که عرضه‌ي نظرات جديد جزء ذاتيات تداوم آن باشد.

براي درک بهتر جايگاه رشته‌ي فلسفه به طبقه‌بندي علوم از حيث کلي‌نگري و نگرش سيستمي اشاره مي‌کنم. در اين تقسيم‌بندي، علوم به سه دسته‌ي تکنيکي، تاکتيکي و استراتژيکي تقسيم مي‌شوند.

اولين مرتبه که پايين‌ترين محسوب مي‌شود شامل رشته‌هاي فني همچون مهندسي است؛ اين علوم بيش‌تر سر و کارشان با ابزارهاست که واژه‌ي تکنولوژي که در جامعه‌ي ما نهادينه شده حاکي از حوزه‌ي کاري اين دسته است.

در مرتبه‌ي بالاتر، علوم تاکتيکي قرار دارند که عمد‌ه‌ي رشته‌هاي مديريتي و اقتصادي و اجتماعي در اين‌جا قرار دارند و وظيفه‌‌ي عمد‌ه‌ي آن‌ها به کار بستن درست و متناسب علوم تکنيکي متناسب با نيازهاي جامعه در جهت حفظ تعادل و تداوم آن است.

در نهايت علوم استراتژيکي جاي دارند که بالاتر از همه‌ي رشته‌ها به جهت‌دهي و تعيين راهبردهاي استراتژيک براي ديگر حوزه‌ها مي‌پردازند. افراد خاصي مي‌توانند در اين رشته‌ها مشغول شوند که از جمله ويژگي‌هاي آنان کلي‌نگري، نگرش سيستمي و آينده‌نگري است. رشته‌ي فلسفه نيز در اين سطح قرار دارد.

با توجه به توضيحات ذکرشده به طور ميانگين دانش‌آموزان با تراز متوسط بالاي 5000 کانون قادر به ادامه‌ي تحصيل در اين رشته در دانشگاه‌هايي مثل تهران و شهيدبهشتي هستند.

تبعاً ضريب درس‌هايي چون فلسفه، عربي و علوم اجتماعي در کنکور براي علاقه‌مندان اين رشته بالا خواهد بود.

مدت تحصيل اين رشته در دوره‌‌ي کارشناسي به طور عادي 4 سال است.

مواد درسي آن شامل تاريخ فلسفه، کليات فلسفه، مکاتب روان‌شناسي، مکاتب جامعه‌شناسي، علم اصول، کلام، عرفان نظري، منطق جديد و قديم و... است.

علاقه‌ي دانشجو به يادگيري فلسفه و موضوعات آن از شروط اصلي موفقيت در اين رشته محسوب مي‌شود که اهميت آن در اين‌جا شايد کمي پررنگ‌تر نيز باشد؛ زيرا به کرّات مشاهده شده  افرادي که به هر دليلي غير از اولويت علاقه و اشتياق به اين رشته وارد شده‌اند پس از چند ترم مجبور به ترک آن شدند.

Menu