امیررضا الهیاری، رتبهی 4 تجربی منطقهی 3 از جلفای آذربایجان شرقی، دانشجوی پزشکی دانشگاه تهران
من بر اساس برنامهی راهبردی برای دو هفته برنامهریزی میکردم؛ در هفتهی اول برای دروس زیست و شیمی، پس از این که بهطور کامل کتاب را میخواندم و جمله به جمله آن را حفظ کرده و یاد میگرفتم، تست آموزشی میزدم و در صورت نیاز فیلم آموزشی هم میدیدم. در ریاضی و فیزیک در صورتی که مبحث جدید بود، فیلم آموزشی میدیدم و درسنامه میخواندم و تست آموزشی میزدم. سعی میکردم در هفتهی اول تمام مباحث آزمون را تمام کنم و در هفتهی دوم تمرکزم بیشتر روی تستهای زماندار بود و در کنار آن کتابهای درسی را دوباره میخواندم. در سال دوازدهم در روزهایی که به مدرسه نمی رفتم، روزانه بهطور میانگین 12 تا 14 ساعت مطالعه داشتم به اینصورت که در زیست و شیمی بیشتر زمانم به خواندن تشریحی و در درسهای ریاضی و فیزیک بیشتر زمانم را به تست زدن اختصاص میدادم. در فاصله دو هفته هم با شرکت در آزمون هدفگذاری و مشابه پارسال، آمادگی خودم را برای آزمون اصلی افزایش میدادم.
ملیکا یارندی، دانشجوی مهندسی شیمی شریف از تهران، رتبهی 506 منطقهی 1
ساعت مطالعه من در روزهایی که به مدرسه میرفتم بهطور میانگین 6 ساعت و روزهای تعطیل بین 12 تا 13 ساعت بود. در طول روز حدود 70درصد از وقت خودم را صرف تستزدن میکردم و برای درس شیمی روتین شبانه 15 تست از حفظیات را در هر روز داشتم. بر اساس برنامهی راهبردی، در هفتهی اول بیشتر سعی میکردم از درسنامه و جزوات استفاده کنم و در هفتهی دوم برای تثبیت مطالب بیشتر تست میزدم. در فاصله بین هر آزمون برای آمادگی بیشتر، آزمونهای سالهای گذشته کانون را بهصورت زماندار کار میکردم. با نزدیکتر شدن به امتحانات نهایی و با توجه به تاثیر قطعی معدل، بیشتر زمان مطالعهام را به تشریحیخواندن اختصاص داده و البته همزمان و در کنار این کار، تست هم کار میکردم. روزهای پنجشنبه هم آزمون مشابه پارسال را بهصورت زماندار کار میکردم که با تحلیل آن متوجه مشکلات خودم قبل از آزمون اصلی بشوم و برای برطرفکردن آنها به درسنامه و کتاب مراجعه و بعد آن به سراغ تستزنی برای آن مبحث میرفتم.
سونیا مرادی، رتبهی 3 انسانی منطقهی 3 از هشترودِ آذربایجان شرقی، دانشجوی حقوق دانشگاه تهران
برنامهریزی من به اینصورت بود که بر اساس برنامهی راهبردی، در هفتهی اول مباحث جدید را مطالعه کرده و هفتهی دوم را بیشتر به مرور مباحث اختصاص میدادم. البته در پایان هفتهی اول شرکت در آزمون هدفگذاری کمک میکرد که مشکلات و مباحثی که نیاز بهمرور بیشتر دارند، شناسایی کنم و در هفتهی دوم با دید بازتر و کاملتر به مرور مطالب بپردازم. در روزهایی که به مدرسه میرفتم معمولا بین 6 تا 8 ساعت ولی در ایام تعطیل حدود 10 ساعت در روز مطالعه داشتم. یکی از چالشهای اصلی در سال کنکور تاثیر امتحانات نهایی بود و به همین دلیل از ابتدای سال تمام تلاش من در این جهت بود که برنامهی آزمون و مدرسه را بهنوعی با هم هماهنگ کنم تا هم در آزمونها نتیجهی مطلوب را کسب کنم و هم برای امتحانات نهایی آماده شوم. معمولا 70درصد زمانم را به تستزدن و 30درصد را به تشریحیخواندن اختصاص میدادم. لازم بهذکر است که شرکت در آزمون مشابه پارسال برای ارزیابی پایانی و رفع اشکال نهایی کمک کننده بود.
حمید آقالوئی: برترهای کنکور 1402 چگونه برنامهریزی میکردند؟-1