سبک‌های هنری: کوبیسم، فوتوریسم، کنستراکتیویسم- گلشن اسکندری

خلاصه درس درک عمومی هنر-سبک‌های هنری: کوبیسم، فوتوریسم، کنستراکتیویسم

سبک‌های هنری: کوبیسم، فوتوریسم، کنستراکتیویسم- گلشن اسکندری

دوستان عزیز سلام.

درسنامه‌ی زیر از کتاب‌های سبز و آبی درک عمومی هنر کانون، توسط خانم گلشن اسکندری، رتبه‌ی 5 منطقه‌ی 3  و دانشجوی رشته‌ی سینمای دانشگاه هنر تهران تهیه شده.

درسنامه‌ی زیر مرتبط با مباحث آزمون 24 دی که امیدواریم براتون مفید باشه.


سبک های هنری ( کوبیسم / فوتوریسم / کنستروکتیویسم)

سبک کوبیسم  CUBISM

جنبش کوبیسم به سبب نوآوری در روش دیدن، نافذترین و انقلابی ترین جنبش هنری در سده بیستم است.

هر آن چیزی که باید درباره جنبش کوبیسم بدانیم: 

● جنبش کوبیسم توسط پیکاسو و براک بنیان گذارده شد و خوان گریس آن را گسترش داد.

● مبانی زیبایی شناسی کوبیسم طی 7 سال شکل گرفت.

● لویی وسل منتقد فرانسوی نام کوبیسم (مکعب گرایی) را برای این جنبش انتخاب کرد.

● پیشگامان کوبیسم مضامین تاریخی و عاطفی و روایی را کنار زدند و طبیعت بی جان را به عنوان موضوع کارشان انتخاب کردند.

● کوبیست ها دستاورد امپرسیونیستها (نور و جادبه رنگ) را از نقاشی حذف کردند و به نوعی تک رنگی رسیدند.

● چشم پوشی از خطهای موزون آهنگین و کاربست اشکال هندسی

● مهمترین دستاورد کوبیست ها رسیدن به فضای تصویری جدید از طریق بر هم نهادن و در هم بافتن پلان های پشتنما بود.

● فضای کم عمق

● عدم به کار گیری شکلهای سه بعدنما (فضای دو بعدی مد نظرشان بود)

● نمایش چند وجهی اشیاء (نگریستن از زوایای دید متعدد به طور همزمان)

کوبیسم به سه دوره تقسیم می شود :

مرحله اول ← کوبیسم نخستین (پیشا کوبیسم) : این مرحله با تجربه های آثار متاخر سزان (پدر کوبیسم) و مجسمه های آفریقایی مشخص می شد و با پرده دوشیزه گان پیکاسو پایان یافت. پرده دوشیزگان آوینیون پیکاسو بشارت دهنده آغاز کوبیسم است.

 

 

مرحله دوم ← کوبیسم تحلیلی : در این مرحله اصول زیبایی شناختی کوبیسم کامل تر شد. براک و پیکاسو به نوع مسطح تری از انتزاع صوری روی آوردند که در آن ساختمان کلی اهمیت داشت و اشیاء بازنمایی شده غیر قابل تشخیص بود. آثار مرحله دوم کوبیسم، غالبا تک رنگ و در مایه های قهوه ایی و خاکستری و آبی بودند. کم کم حروف و اعداد هم به نقاشی ها اضافه شدند. در این مرحله اسلوب کلاژ (تکه چسبانی) روی کار آمد.

 

مرحله سوم ← کوبیسم ترکیبی : در این مرحله آثاری منتج از فرایند معکوس انتزاع به واقعیت پدید شدند. (دستاورد این مرحله بیشتر نتیجه کوشش های گریس بود).

در مرحله کوبیسم ترکیبی وجوه مختلف اشیاء به صورت کارتهای رنگی با زوایای متنوع کنار هم ترکیب می شدند و شکل تازه ای را به وجود می آوردند در نتیجه از هر شیء نشانه ای بر جا می ماند مثلا دو خط موازی تداعی کننده گیتار بود.

اگر پیکاسو و براک در کوبیسم تحلیلی به تلفیق همزمان دریافت های بصری از یک شیء می پرداختند و قالب کلی نقاشی خود را به مدد عناصر هندسی می ساختند حالا خوان گریس تلاش دارد با نشانه های دلالت کننده شیء به بازآفرینی تصویر آن بپردازد.

نکته: مبنای اغلب مجسمه های کوبیسم روشی بود که پیکاسو در پیش گرفت ← پیکاسو با بهره گیری کامل از اسلوب تکه چسبانی دست به ساختن کنستروکسیون هایی زد که برگردان سه بعدی نقاشی هایش بود.کارش در این زمینه توسط لیپ شیتس و لرانس ادامه پیدا کرد.

کوبیسم بر جنبش های انتزاعگرا چون فوتوریسم - کنستروکتیویسم - سوپره ماتیسم و د استیل اثر گذاشت.

مجسمه سازان جنبش کوبیسم : لیپ شیتس - آرکی پنکو - ریمون دوشان - لرانس – ویون

 ویژگی های آثار پیکاسو:

1) هیچگاه خود را به اسلوب یا وسیله ی هنری معینی مقید و محدود نمی کرد.

2) عناصر نمادین و اساطیری در آثارش دیده می شود.

3) در دوره ای از کارهایش، از هنر بدوی (مجسمه های کهن ایبریایی، صورتک ها و تندیس های آفریقایی) بهره گرفت و در دوره ای دیگر گرایش به اصول کلاسیک نشان داد.

4) آنچه مسلم است این است که در هنر پیکاسو تاکید بر نیروی حیاتی و آزادی بیش از دستیابی به کمال صوری اهمیت دارد.

سوالات مرتبط

 کدام ویژگی نقاشی کوبیسم تحلیلی آن را از انواع دیگر این سبک متمایز می گرداند؟

1) تاکید بر فرایند معکوس انتزاع به واقعیت

2) ترکیب سطوح شکسته جهت تجسم اشیاء

3) خلق آثار تک فام در رنگ مایه های اصلی و گرم

4) به کارگیری رنگ های محدود همچون آبی و قهوه ای

گزینه 4 صحیح است.

تحلیل سوال: در مرحله نخست که تحت تاثیر ارای سزان شکل گرفت، کوبیست ها شکل ساختمانی و هندسه ی ثابت موضوعات را جست و جو کردند. آنها سعی کردند علاوه بر نمایش وجهی از شی ء که در برابر دید است پشت و پهلوهایی که از دید پنهان است با هم  و در آن واحد به نمایش بگذارند.آثار این دوران ترکیبی از سطوح شکسته، که نه تنها نشانی هز شی ء مورد نظر نداشت بلکه رحگ نیز در آن به حداقل رسیده و ضعیف شده بود. به همین سبب، این شیوه به کوبیسم تحلیلی معروف است.


 کوبیسم در مجسمه سازی با چه کسی آغاز شد؟

1) ارنست بارلاخ         2) الکساندر آرکی پنکو        3) کنستانتین برانکوزی      4) ژاک لیپ شیتس

گزینه 2 صحیح است

تحلیل سوال: کوبیسم در مجسمه سازی با آثار الکساندر آرکی پنکو آغاز شد. الکساندر آرکی پنکو (پیکره ساز کوبیستی روسی)

آرکی پنکو کلاژ (تکه چسبانی) را وارد پیکره سازی کوبیسم کرد. وی کلاژ را به عرصه مجسمه سازی وارد کرد. مجسمه ی مشت زنان او هز برجسته ترین نمونه هایی است که درک پیکره ساز مدرن از ماهیت هنر بدوی را نشان می دهد.

آرکی پنکو از نمونه های شاخص تحول سبک های نو در پیکره سازی محسوب می شود. 

آرکی پنکو از مبانی کوبیسم به رویکرد ها و اسلوب های تازه دست یافت. 

آثار: مادر نشسته، مشت زنان، پیکره نشسته، زنی که راه می رود، مدرانو، بالا تنه نشسته سیاه.



در کدام مرحله از کوبیسم رنگ به حداقل می رسد؟

1) تحلیلی                  2) ترکیبی                   3) ارفیسم                    4) پوریسم

گزینه 1 صحیح است.

تحلیل سوال: در کوبیسم تحلیلی، آثار ترکیبی بود از سطوح شکشته، که تنها نشانی از شی مورد نظر نداشت، بلکه رنگ نیز در آن ها به حداقل رسیده و ضعیف شده بود. در کوبیسم ترکیبی وجوه مختلف اشیاء به صورت کارت های رنگی با زوایای متنوع در کنار هم ترکیب می شوند و شکل تازه ای را به وجود می آورند. اصطلاح ارفیسم کهددر ارتباط با آثار دلونه مطرح است ترکیبی تغزلی از دایره ها، پاره سطح ها و ریتم های رنگین را نشان می داد. پوریسم با کوبیسم ناب بر ان بود که از طریق تاکید بر وضح و عینیت در بازنمایی به نوعی کوبیسم کامل دست یابد.

 


کدام گزینه در آثار پیکاسو به چشم نمی خورد؟

1) عناصر اساطیری و نمادین

2) بهره گیری از هنری بدوی

3) گرایش به اصول کلاسیک

4) تمرکز بر دستیابی به کمال صوری

گزینه 4 صحیح است.

تحلیل سوال: از ویژگی های آثار پیکاسو این است که همواره در جذب تاثیرات مختلف قابلیتی استثنایی از خود نشان می داد و هیچ گاه خود را به سبک و اسلوب یا وسیله ی هنری معینی محدود و مقید نمی کرد. در آثار دوره های مختلف او عناصر و محتوای متفاوتی دیده می شود. مثلا اوضاع بحرانی اروپا و جنگ داخلی اسپانیا و اشغال فرانسه توسط آلمان و عناصر نمادین و اساطیری در آثارش رخ نمود.

او در دوره ای از هنر بدوی از مجسمه های کهن ایبریایی و صورتک و تندیس های افریقایی بهره گرفت. و در دوره ای دیگر گرایش به اصول کلاسیک نشان داد.

در هنر پیکاسو تاکید بر نیروی حیاتی و آزادی بیان بیش از دستیابی به کمال صوری اهمیت دارد.

 

 

سبک فوتوریسم (آینده نگری)  

فوتوریسم جنبشی هنری و ادبی در میلان است که توسط مارینتی شکل گرفته است.

نخستین بیانیه این جنبش : ندای تخریب موزه ها، کتابخانه ها، آکادمی ها را سر داد؛ و به ستایش دنیای نوین ، سرعت ، ماشین و خشنونت پرداخت.

● بوتچونی بیانیه مجسمه سازی فوتوریست را منتشر کرد.

● فوتوریست ها کوشیدند صورت پویاتری از کوبیسم ارائه کنند.

● فوتوریست ها میخواستند هنر را به زندگی نزدیکتر کنند و جنبششان را جوهره زندگی امروزی می دانستند.

● فوتوریست ها اعتقاد داشتند برای تجسم پویایی باید بر نور و حرکت تاکید کنند (مهم)

● فوتوریست ها بیشترین استقبال را از جنبش کوبیسم کردند.

● عناصر کلیدی در سبک فوتوریسم ← سرعت-حرکت-ماشین-صنعت-نور

● حرکت را به مدد خط های نیرو و تلفیق شکلهای پیاپی جسم متحرک نشان میدادند.

هنرمندان فعال در جنبش فوتوریسم :

جینو سورینی ، جاکمو بالا ، اومبرتو بوتچونی ، کارلو کارا ، روسلو 

هنرمندان فوتوریسم جهت تجسم حرکت و سرعت در آثارشان، راهشان مثلا نمایش اسبی در حال تاخت،برای القای حرکت پاهای متعدد اسب جهت یادآوری سرعت و حرکت می باشد.

 سوالات مرتبط


کدام عبارت معرف سبک خاص امبرتو بوتچونی در مجسمه سازی است؟

1) عناصر و اعضای مجسمه های او متحرک بودند و در لحظه شکل تازه ای به خود گرفتند.

2) از ویژگی حجم گرایی و زبان کوبیسم برای بیان حرکت و زمان استفاده کرد.

3) از نیروی وهم و خیال در طراحی احجام استفاده نمود.

4) شکل ها را در قالب کلاسیک و با اصالت نمایش داد.

گزینه 2 صحیح است.

تحلیل سوال: امبرتو بوتچونی، پیکره ساز شیوه ی فوتوریسم است. پویش هم زمانی و پیاپی سطوح مشغله ی ذهنی او بود. به همین خاطر برای حرکت در فضا، شکل اعضای بدن را در حالت دائما متلاطمی تجسم بخشیده است. بوتچونی از ویژگی های حجم گرایی کوبیسم برای بیان حرکت و زمان استفاده کرده است.

  

 

 

سبک کنستروکتیویسم (ساختگرایی)  

(جنبش انتزاعی و هندسی روسی) جنبشی هنری در روسیه که براساس انطباق زیبایی شناسی صور هندسی حدود سال 1913  شکل گرفت.

نکته : نخستین نمونه های هنر ساختگرا در کنستروکسیون های ولادیمیر تاتلین رخ نمود (برج چرخنده تاتلین یادمان انترناسیونال سوم از نمونه های شاخص کنستروکسیون است).

گابو و پوزنر ایده هنر در خدمت هدف مفید اجتماعی را رد کردند و هنر انتزاعی نابی را پیشنهادند که بازتاب دهنده ماهیت ماشین مدرن بود و از مواد صنعتی مانند پلاستیک و شیشه استفاده کردند.

تاتلین و رودچنکو اصول ساختگرایی را در معماری و طراحی به خدمت گرفتند.

نمایندگان برجسته جنبش ساختگرایی:

ولادیمیر تاتلین - نائوم گابو - الکساندر رودچنکو - پوزنر

نکته: سبک ساختگرایی از سوی سوسیالیست ها مردود اعلام شد بنابراین گابو و پوزنر روسیه را ترک کردند.این دو نفر جنبش ساختگرا را در اروپا پراکنده کردند و تاثیر این جنبش بر سبکهای باهاوس در آلمان و د استیل در هلند و گروه انتزاع آفرینش در فرانسه دیده می شد.

 سوالات مرتبط

اساس کارهای پوسنر و گابو در حجم سازی، کدام است؟

1) پیکره های جنبان    2) جفت و جور کاری    3) حجم های شفاف و نیمه شفاف    4) ایجاد فضای درونی در حجم

گزینه 3 صحیح است.

تحلیل سوال: نائوم گابو، آنتوان پوسنر و ولادیمیر تاتلین از هنرمندان شیوه ی روسی سبک کنستراکتیویسم هستند. این شیوه به معنی ساختارگرایی بوده و در حجم سازی، مجسمه سازی و نقاشی با مصالحی مانند ورقه های پلاستیکی، آلومینیومی، سیم و فلز و ... شکل گرفت.

 

 











 


Menu