تحلیل سوال های چالشی درس خلاقیت نمایشی آزمون 19 آذر
تحلیل گر: گلشن اسکندری رتبه 5 منطقه 3 دانشجوی سینما دانشگاه هنر تهران
176- کدام مورد بیانگر شخصیت مصمم و سخت گیر است؟
1) ابروان سر بالا 2) لب های فشرده
3) ابروان پرپشت به هم پیوسته 4) لب های نیمه باز
گزینه 3 صحیح است.
تحلیل سوال: ابروان سربالا ← جسور و بی باک / ابروان پر پشت به هم ریخته ← با اراده و سخت گیر / لب فشرده و بسته ← شخصیت ثابت و محتاط / لب های نیمه باز بیانگر شخصیت مردد و دودل است.
177- همه موارد زیر از نکات قابل توجه در نوشتن متن نمایش عروسکی هستند؛ به جز:
1) سرشار از فانتزی است.
2) حرکت در جایکاه نخست و دیالوگ در جایگاه دوم قرار دارد.
3) نوشتن برای عروسک ها آسان تر از نوشتن برای هنرپیشه ی زنده است.
4) نوع نوشتن را نویسنده مشخص می کند و سبک اجرا را کارگردان
گزینه 3 صحیح است.
تحلیل سوال: نمایشنامه نویس عروسکی باید بداند:
- نمایش عروسکی ، سرشار از فانتزی است.
- در نمایش عروسک حرکت در جایگاه اول و دیالوگ در جایگاه دوم است.
- در نمایش عروسکی محدوده صحنه متغیر است.
بسیاری از وقایع که در صحنه ی تئاتر برای زنده برای بازیگر غیر ممکن است در صحنه تئاتر عروسکی به سادگی امکان پذیر است.
ویژگی های روانی عروسک بر خلاف بازیگر زنده علنی است و بیرون و درون عروسک آنطور که در تئاتر زنده مطرح است اینجا مطرح نیست.
متن نمایش برای کسانی که نمایش را اجرا میکنند(کارگردان ، عروسگردان ، بازیگران و سازندگان عروسکها و طراحان صحنه) نوشته میشود نه تماشاگران.
نوشتن برای عروسک ها مشکل تر از نوشتن برای هنر پیشه زنده است. اگر نویسنده زنده نبودن عروسک ها را فراموش کند و برای آنها دیالوگ و منولوگ مشابه تئاتر زنده بنویسد از پیش شکست خود را رقم زده است.
178- آثار کدام نویسنده ی ایرانی تحت عنوان رئالیسم انتقادی - فکاهی دسته بندی می شود؟
1) غلام حسین ساعدی 2) اسماعیل خلج 3) میرزا آقا تبریزی 4) فتعلی آخوند زاده
گزینه 4 صحیح است.
تحلیل سوال: نمایشنامه های تمثیلات آخوندزاده به صورت کمدی های انتقادی نوشته شده است. در این نمایشنامه ها، اوضاع اجتماعی و سیاسی ایران در آن زمان روایت شده است. آخوندزاده اولین نمایشنامه نویس به شیوه اروپایی در ایران است و اولین کسی است که نقد نویسی در ایران را پایه گذاری کرد. آثار آخوندزاده به ثاتیر از آثار مولیر و به شیوه انتقادی نوشته شده اند. میزا فتعلی آخوند زاده، اولین سازنده قالب های نمایش در ایران است. او نخستین کسی است که زن را به عنوان یک شخص زنده به ادبیات آورد. بهترین اثر آخوند زاده نمایشنامه سرگذشت مرد خسیس حاجی قره است. مضمون بیشتر آثار او، خرافه پرستی، جهل و انتقاد از اوضاع زمانه ی آن زمان ایران است.
181- تعریف کیوگن کدام است؟
1) سرودهای روحانی و رقص های دسته جمعی که در آیین ستایش دیونیزوس اجرا می شد.
2) قطعات کوتاه فارس که در فاصله ی پرده های مختلف نمایش نو اجرا می گردد.
3) رقص های همراه با موسیقی که در انتهای نمایش صورت می گیرد.
4) برجسته ترین شکل درام آسیایی که در کشورهای جنوب شرقی آسیا رواج دارد.
گزینه 2 صحیح است.
تحلیل سوال: گزینه یک) دیتیرامب، سرودهای روحانی و رقصهایی که در بزرگداشت دیونوسوس، خدای شراب و باروری یونان باستان اجرا می شد. دیتیرامب، روایتی همراه با رقص و آواز بود و توسط همسرایان و سرخوان اجرا می شد. کیوگن به عنوان یک قطعه سرگرمی کننده اجرا می شود. گزینه دو) کیوگن در اصل یک پانتومیم است که هدف اولش خنداندن تماشاگران است. نمایش کیوگن سبک و شاد همراه با گفت و گو است و بر جنبه های خنده آور و عامیانه تاکید دارد. صورتک های نمایش کیوگن دارای لطافت و وقار و برجستگی نیستند برخلاف صورتکهای تئاتر نو بلکه چهره هایی متورم با پیشانی کوچک و حجم های اغراق آمیز و خنده آور است.
182- تئاتر ابزورد با کدام نمایشنامه آغاز شد؟
1) شاه ابو 2) در انتظار گودو 3) صندلی 4) خمره
گزینه 1 صحیح است.
تحلیل سوال: تئاتر ابزود با نمایشنامه شاه ابو اثر آلفرد ژری آغاز شد. اما در انتظار گودو اثر بکت، مشهورترین نمایشنامه سبک ابزورد است. نمایشنامه های ابزورد (پوچگرا / عبث نما) از ساختاری بی نظم، رویدادهای بی منطق، آمیختن شوخی و جدی، طنز و مسخره با هم استفاده کرده اند. مارتین اسلین (متفکر فرانسوی) اولین کسی است که تئاتر ابزورد را نظریه پردازی کرده است. نمایشنامه خمره ها از آثار بکت است. نمایشنامه صندلی ها از آثار اوژن یونسکو است.
ویژگی های اصلی نمایشنامه های درام ابزورد:
رویداد های بی منطق / ساختار بی نظم / آمیختن شوخی و جدی / گفتار تکرا شونده / پایان باز / ابهام /
شخصیت های منفعل / داستان غیر خطی / ساختار تصادفی / درون مایه های اگزیستانیسالیستی / عدم وضوح روابط علی و معلولی / ساختار نمای منسجم
در آثار یونسکو دو چیز اهمیت دارد: 1-سرشت رو به زوال ماده گرایی 2-تنهایی و انزوای فرد.
شخصیت های بکت در یک محیط بسته و جعبه مانند هستند. از این نظر شبیه به نقاشی های فرانسیس بیکن انگلیسی هستند. در آثار بکت پایان نداریم اما حس پایان دیده می شود. در آثار بکت دنیا به ته نرسیده و خود بکت می گوید امکان دارد به ته برسد. تمام شخصیت های بکت پیر هستند. شخصیت هایش همیشه در یک جایی گیر کرده اند مثل کوزه،یا از گردن در خاک گیر کرده اند. بکت در آثارش توجه ای به جنبه های سیاسی و اجتماعی ندارد و توجه او به وضعیت انسان به معنای ما بعد الطبیعی است.
184- واژه های یانگ و کولیت به ترتیب معادل کدام یک از موارد زیر است؟
1) خیال-چرم 2) سایه-عروسک 3) خیال-عروسک 4) سایه-چرم
گزینه 1 صحیح است.
تحلیل سوال: شاید شاخص ترین درام آسیایی،تئاتر سایه باشد که در مناطق مختلف کشورهای اندونزی،مالزی،تایلند به اشکال گوناگون اجرا می شود.این شیوه ظاهرا در جزیره جاوه،در اندونزی،پرورس یافته است، و در این منطقه "وایانگ کولیت" نامیده می شود. یانگ به معنای خیال است، کولیت به معنای چرم است، پس یانگ کولیت به معنای تئاتر سایه است.
در نمایش وایانگ کولیت عروسکهای مسطحی را به شکلی تزیینی از چرم می برند، و با انعکاس سایه شان بر روی پرده ای،تصاویر پیچیده ای از نور و سایه ایجاد می کنند.طول این عروسکها پانزده تا یک مترمی رسد.
شخصیتهای اصلی وایانگ کولیت از مهابهاراتا و رامایانا گرفته شده اند،و از روی اندازه،شکل و رنگ و طرح لباسشان قابل تشخیصند، و شخصیتهای فرعی تنها براساس تیپ (غول،دلقک،خدایان و غیره...) دسته بندی شده اند. جنس عروسک وایانگ کولیت، چرم است (این عروسک ها سایه هستند). درام وایانگ کولیت در تمام مدت با موسیقی همراهی می شود که خود به نسبت موضوع داستان و ساعات شب تغییر می کند.این نمایش معمولا در یک آلاچیق روباز اجرا می شود.تماشاگران در دو سوی پرده نمایش می نشینند و آنهایی که در پشت پرده می نشینند خود عروسکها را می بینند و کسانی که در جلو می نشینند سایه عروسکها را که توسط نور چراغ نفتی بر پرده افتد تماشا می کنند. اجرای بخشهای گوناگون وایانگ کولیت با ساعات مختلف شب مصادف می شود.
186- تئاتر اپیک یا تئاتر برشت به کدام نوع نمایش ایرانی شبیه است؟
1) نقالی 2) تعزیه 3) روحوضی 4) پرده خوانی
گزینه 2 صحیح است.
تحلیل سوال: آگاه بودن اشقیا نسبت به منفی بودن خود.آگاه بودن امام و یارانش به کشته شدن میان سیستم فاصله گذاری برشت و تعزیه رابطه نزدیکی مشاهده کرد،چون در تئاتر روایی برشت بازیگر از بدو ورود خصوصیات نقش خود را می گوید. تعزیه، نمایشی سمبلیک یا نمادگرا و طراحی صحنه ی آن خلاصه و نمادین است. در تعزیه محدودیتی از جهت زمان و مکان وجود ندارد. بازیگر با چرخیدن به دور صحنه گرد یا میدانی نشان می دهد که زمان و مکان عوض شده است.
185- طبق نظر ارسطو، کمدی یونانی چگونه به وجود آمد؟
1) برای ایجاد تنفس بین سنگینی تراژدی ها
2) از بدیهه سرایی سرخوان آوازهای آیینی فالیک
3) از بدیهه سرایی سرخوان دیتی رامب ها
4) برای دهن کجی به قهرمانان و خدایان
گزینه 2 صحیح است.
تحلیل سوال: از نظر ارسطو کمدی از نمایش بدیهه سازی های سزخوان آوازهای آیینی فالیک بیرون آمده است. دهن کجی به خدایان و قهرمانان مربوط به درام ساتیر است.
ساتیر، نمایش خنده داری است که به هجو و مسخره کردن خدایان، الاهگان و شخصیت های حماسی و اسطوره ایی می پردازد.
از نظر ارسطو کمدی نمایشی است خنده دار درباره آدم هایی که از ما پست تر هستند و حتما پایان خوش دارد. هدف اصلی کمدی سرگرم کردن و خنداندن تماشاگر است.کمدی همواره واقع گرایانه تر از تراژدی است. کمدی یونان به دو دوره تقسیم میشود : کمدی قدیم(کهنه)-کمدی جدید(نو)
188- کدام نویسنده به شدت تحت تاثیر کافکا بود؟
1) بکت 2) پینتر 3) یونسکو 4) اوکیسی
گزینه 2 صحیح است.
تحلیل سوال: هارولد پینتر: به شدت تحت تاثیر کافکا بود.از سکوت و مکث به عنوان زبان نمایشی در آثارش استفاده شده است.در سال 2005جایزه نوبل ادبی را برد. اولین نمایشنامه بلند او جشن تولد (ورود دو آدم غریبه که می خواهند قهرمان داستان را با خود ببرند) جشن تولد شبیه محاکمه کافکا است. مکان اکثر آثار پینتر اتاق است. شخصیت های آثارش در یک اتاق پناه می گیرند و همین اتاق است که آدم ها در آن احساس آرامش می کنند. از دیگر آثار پینتر سرایدار ، اتاق ، مستخدم ماشینی است.
189- کدام کارگردان معتقد بود که تماشاگر هیچ وقت فراموش نمی کند که در سالن تئاتر نشسته است؟
1) ادوارد گوردن کریگ 2) وسولد مایر هولد
3) ریچارد بولسلاوسکی 4) برتولت برشت
گزینه 2 صحیح است.
تحلیل سوال: مایر هولد به جای تاکیدی که استانیسلاوسکی بر انگیزه های درونی بازیگر داشت، انگیزه ای جسمانی می نشاند. او برای روش های خود اصطلاحاتی مثل بیو مکانیک و کنستراکتیویسم را به کار برد. تکنیک بیو مکانیک روشی است در هدایت بازیگر که متناسب با عصر ماشین است. مایر هولد تحت تاثیر سبک فوتوریسم در هنرهای تجسمی بود. برای رسیدن به این شیوه مایر هولد بازیگرانش را با مهارتهای ژیمناستیک و حرکات سیرک و باله تربیت می کرد.مایر هولد با الهام از سبک کنستراکتیویسم (ساختگرا)
سکوهای غیر نمایشی را که مرکب از شیب ها، چرخ های گردان، سرسره ها و اشیاء دیگر تنظیم می نمود. روشهای او آشکارا در ضدیت با رئالیسم است. (مایر هولد معتقد بود که تماشاگر هیچ وقت فراموش نمی کند که در سالن تئاتر نشسته است و آنچه که می بیند نمایشی از زندگی است نه خود زندگی.هدف مایر هولد نوعی پیوستگی در صحنه است که قابل قیاس با سینما بود)