از دوم دبستان تا یازدهم تجربی
هدفم در تابستان یادگیری مفهومی درسهای دوازدهم است
سیدهاسرین حسینی در یک نگاه
شهر: تبریز (استان آذربایجان شرقی)
مدرسه: فرزانگان ناحیهی 1
سالهای حضور در کانون: دوم تا ششم دبستان و نهم تا یازدهم بهمدت 8 سال
میانگین تراز: 6808
تحصیلات و شغل پدر: کارشناسی ارشد مکانیک، بازنشسته
تحصیلات و شغل مادر: دیپلم، خانهدار
سالهای دوم تا ششم دبستان کانونی بودی. سال نهم بعد از دو سال وقفه دوباره در آزمونها شرکت کردی. چرا؟
در دبستان برای قبولی در مدرسهی تیزهوشان به کانون آمدم. سال هفتم و هشتم در آزمونها شرکت نکردم، اما هر دو سال هم برنامهی راهبردی کانون را داشتم و طبق برنامهی راهبردی درس میخواندم. سال نهم متوجه شدم که باید دوباره در آزمونها شرکت کنم و هم تمرین تستی داشته باشم و هم دقیقتر روی کتابهایم تمرکز کنم. در واقع میخواستم قبل از سال دهم دوباره شرایط آزموندادن را به دست بیاورم.
من فکر میکنم نقش برنامهای آزمونها برای تو خیلی اهمیت دارد.
آزمونها دوهفته یکبار برگزار میشود و برنامهی آزمونها بهگونهای است که در عید نوروز و تابستان هم ما را تنها نمیگذارد. از طرفی برنامه خیلی منطقی است؛ مثلاً یک جاهایی در برنامه برگشت داریم تا در زمانهایی که به برنامه نمیرسیم یا شرایطمان به هر دلیلی مناسب نیست، بتوانیم جبران کنیم. برایم جالب بود که هر دو هفته یکبار یک برنامهی شیک و منظمی داشته باشم. در سال هفتم و هشتم هم از فضای آزموندادن بیرون آمدم، اما از فضای برنامه هیچوقت بیرون نیامدم.
این برنامهریزی چقدر به تو کمک کرده است؟
به نظرم در هر چیزی اول اراده مهم است و بعد از آن هم برنامهریزی اهمیت دارد و پایهی همهی چیزهای دیگر را برنامهریزی میگذارد. مثلاً حسی که به درسخواندن داریم، اگر برنامهریزی نباشد، ممکن است بعد از مدتی از بین برود. به همین دلیل برنامه و برنامهریزی همیشه برایم مهم بوده است.
تو رشتهات تجربی است، اما بررسی کارنامهی آزمونهایت در این سالها نشان میدهد که درسهای ریاضی و فیزیک نقطهی قوت تو هستند. دلیلش چیست؟
در درسهای ریاضی و فیزیک بیشتر پشتکار است که نقش اصلی دارد. برای این درسها کتاب درسی و جزوههایی که دارم را خوب میخوانم و بعد تا آنجایی که بتوانم تست میزنم. مثلاً هیچ تستی را با یک بار تمرین کردن کنار نمیگذارم. ممکن چند بار دیگر هم آن را تمرین کنم. تستهای مهم را ستارهدار میکنم و ممکن است آن را چند بار دیگر هم تمرین کنم تا مسلط شوم. در این دو درس ممارست زیادی دارم.
در همین دو درس که نقطهی قوت تو هم هستند، آیا مبحثی بوده که در آن دچار چالش شوی؟
بله. مثلاً در فیزیک در مبحث مدارها و ترکیب مقاومتها به خاطر تمرین کمی که داشتم با چالش مواجه شدم.
درس ریاضی هم درست است که نقطهی قوت من هست، اما همیشه در خواندن و تست زدن ریاضی با چالش مواجه میشوم. من همیشه احساس میکنم که در ریاضی ضعیف هستم. این مسئله شاید ریشهی خانوادگی داشته باشد و باعث شده روی این درس تمرکز کنم و برای آن وقت بگذارم. معمولاً وقتی ریاضی میخوانم، شروع کارم سخت است تا بتوانم آن مبحث را در دستم بگیرم و روی آن مسلط شوم.
بهنظرت موفقیت در درسهایی مانند ریاضی و فیزیک به استعداد ارتباط دارد تا تلاش و سختکوشی؟
برای خودم شاید 10 درصد را به استعداد اختصاص بدهم، البته آن هم استعدادم در ارادهکردن و با برنامه پیشرفتنم و نه خود ریاضی. بقیهاش به نظرم فقط تمرین کردن هست و ممارست بیشترین نقش را دارد.
آیا شده که خودت را در درسی یا مبحثی از آزمون نتوانی برسانی؟
بله این اتفاق افتاده است. شاید به دلیل جدید بودن آن مبحث یا متفاوت بودن درسی که در مدرسه خواندیم این اتفاق افتاده است و نتوانستم در درسی به اندازهی کافی تمرین کنم و به تسلطی که میخواهم برسم. اما اینطوری نبوده که مبحثی یا درسی را برای آزمون نخوانم. هیچوقت این اتفاق نیفتاده است. برنامهی راهبردی آنقدر دقیق تنظیم شده که هیچوقت اجازهی نخواندن درسی از آزمون را به خودم ندادهام.
آیا در نمرهی درسهایت در آزمونها نوسان هم داشتهای؟
بله. این اتفاق رخ میدهد. البته از نظر من اگر درسی تا 10 درصد نمرهی ما بالاتر یا پایینتر باشد، نوسان محسوب نمیشود. تمام تلاشم هم این است که نمرههایم از این حد پایینتر نشوند.
آیا برایت پیش آمده که در درسی نتیجهی مطلوبت را نگیری؟ واکنشت در این مواقع چگونه است؟
بله اتفاق افتاده است. اوایل وقتی این اتفاق میافتاد، واکنشم خیلی جالب نبود و گویا آن درس را مثل پتک بر سرم میکوبیدم. اما یکی از مزیتهای آزموندادن در کانون همین بود که به من یاد داد تا بتوانم به نحو درستی با نوساناتم روبهرو شوم. تحلیل آزمون باعث میشود تا ما واکنش مثبتی به این نوسانات نشان بدهیم و بتوانیم به دنبال راهحل باشیم.
چگونه تحلیل آزمون این کار را انجام میداد؟
من تحلیل آزمون را دقیق انجام میدهم. اگر در درسی نوسان داشته باشم، به سراغ سؤالات آن درس میروم و سؤالاتی که در جلسهی آزمون ستارهدار کرده بودم و سؤالاتی که پاسخ نداده یا پاسخ غلط دادهام، آنها را در دفتری یادداشت میکردم و بررسی میکرد که از چه مبحثی است. بعد اگر وقت کم آورده بودم، بیشتر تمرین میکردم و اگر بلد نبودم، آن را بیشتر میخواندم. برایم مهم این بود که نسبت به نوسانها واکنش مثبت نشان بدهم و تصمیم درستی برای آن بگیرم.
کارنامهی آزمون معمولاً چه بازخوردی به تو میدهد؟
معمولاً کارنامهی آزمونم را در کنار کارنامهی آزمون قبلم میگذارم و نمرهی همهی درسها را با هم مقایسه و بررسی میکنم. اگر در درسی پیشرفت داشته باشم، بررسی میکنم که در طول دو هفته چه کارهایی انجام دادهام که منجر به این پیشرفت شده است. اگر هم در درسی پسرفت داشته باشم، راهحلی برای بهتر شدن نمرهام پیدا میکنم. البته در کنار اینها برایم مهم است که نمرههایم در مقایسه با دیگر دانشآموزان چگونه است و به رتبههای تکدرس هم توجه میکنم.
معمولاً هدفگذاریات برای آزمون بعد را چگونه انجام میدهی؟
من همیشه کارنامهام را با کارنامهی آزمون قبلی خودم مقایسه میکنم و بر همین اساس هم سعی میکنم هدفگذاری منطقی و قابل دسترسی برای آزمون بعد داشته باشم.
واکنش تو به غیرحضوری شدن مدرسهها در این شرایط کرونایی چطور بود؟
در هفتهی اول آشفته شده بودم. یادم میآید همان زمان داشتم برای آزمون بعدی کانون برنامهریزی میکردم و دیدم که هر روز وقت زیادی برای رفت و برگشت به مدرست از دست میدادم و حالا فرصت خیلی خوبی است تا ساعت مطالعهام را بیشتر کنم و تمرین بیشتری داشته باشم.
روند مطالعاتی تو چگونه است؟ چقدر درس میخوانی؟
من معمولاً ساعت مطالعهام را نمیشمارم. اینکه بخواهم بشمارم که مثلاً الان 5 دقیقه کمتر درس خواندم یا بیشتر، خود این موضوع ممکن است تأثیر منفی در من بگذارد. به همین بیشتر به توان مطالعاتیام اهمیت میدهم تا ساعت مطالعهام. سعی میکنم از همهی توان مطالعاتی که دارم استفاده کنم.
کانون امسال آزمون هدفگذاری را در برنامهی دانشآموزان قرار داد. نگاه تو به آزمون هدفگذاری چگونه است؟
من اوایل نسبت به آزمون هدفگذاری جبهه گرفته بودم. فکر میکردم وقتم را میگیرم و ترجیح میدادم زمانش را برای خواندن یک درس بگذارم. تا اینکه سر جلسهی آزمون با یک چالش مواجه شدم. نمیدانستم که مثلاً در درس فیزیک چند سؤال را با قطع یقین میتوانم پاسخ درست بدهم. در واقع در جلسهی آزمون ممکن بود با یک اتفاق غیرمنتظره روبهرو شوم. آزمون هدفگذاری این مسئله را حل میکند. الان اگر نتیجهام در آزمون هدفگذاری با نمرهای که خودم در نظر گرفتم تفاوت فاحشی داشته باشد، حتماً در هفتهی بعد برایش برنامهی ویژهای در نظر میگیرم.
تو سالها به صورت حضوری در آزمونهای کانون شرکت کردی. سال گذشته آزمونها غیرحضوری شد. الان آزموندادن تو چگونه است و چقدر برایت رسمیت دارد؟
آزموندادن از ابتدا در خانهی ما پرستیژ خاصی داشت. غیرحضوری شدن آزمونها باعث شد تا من مجبور شوم این پرستیژ را جلوی چشم خانوادهام بیاورم. یعنی میبایست چیزی که برای آنها معیار بود، را پیش چشمشان هم نشان میدادم. به همین دلیل شرایط آزموندادنم نسبت به زمان حضوری بودن آزمونها تغییری نکرد.
الان یک ساعت به شروع آزمون بیدار میشوم. صبحانه را کامل میخورم. بعد هم لباس مدرسهام را میپوشم. ساعت 7:45 سؤالات را دانلود میکنم و رأس ساعت 8 هم آزمون را شروع میکنم و سر ساعت هم سؤالات را تمام میکنم. کاملاً هم شرایط آزمون در خانهی ما وجود دارد. مثلاً کسی در زمان آزمون دادن سراغ من نمیآید. همیشه هم در پردازش اول کارنامه میگیرم.
برنامهات برای امتحانات پایان سال مدرسه چیست؟
من در طول سال همهی درسها را خواندهام و به همین دلیل برای امتحانات آماده هستم. با این حال در زمان امتحانات هر روز 4 ساعت را برای آن وقت میگذارم. سعی میکنم از خرداد نگاهی به برنامهی تابستان آزمونهای کانون داشته باشم و خودم را برای آن هم آماده کنم.
برنامهات برای تابستان چیست؟ درسهای دهم، یازدهم و پیشخوانی دوازدهم! تو چه برنامهای داری؟
میخواهم درسهای هر 3 سال را در تابستان جدی بخوانم. برای درسهای دهم و یازدهم برنامهام تمرین تستی زیاد است و آنها را با نگاه آزمونی و روش بازیابی خواهم خواند. اما برای درسهای دوازدهم تمرکزم روی یادگیری و مفهومی خواندن است و سعی میکنم بُعد تستی را برای درسهای دوازدهم کنار بگذارم.
خانواده چگونه با تو همراهی میکنند؟
خواهرم دانشجوی داروسازی سمنان است. من از کودکی همیشه به راهی که خواهرم میرفت نگاه میکردم. نه اینکه تقلید کنم، اما چون همیشه رویهای منطقی داشت، عملکردش را میدیدم و به آن توجه میکردم. خواهرم همیشه کنارم بوده و هست. از نظر روحی هم خیلی به من کمک میکند.
پدرم از نظر انگیزشی به من کمک میکند. از نظر انگیزشی سکوی پرتاب برای من هستند. مادرم هم از هر لحاظی در کنار من هست. خیلی جاها که مشکل داشتم، مادرم در کمترین زمان مسئله را حل کرده است. در موضوعات درسی و مشاوره و اینجور مسائل مادرم پیگیر است و البته خیلی به نتایجم حساس هستند.
این حساس بودن مادرت باعث نگرانی تو نمیشود؟
نه! جو خیلی خوبی در خانوادهی ما وجود دارد.
بگذار یک مثال واضح بزنم. تو در آزمون 22 اسفند ترازت 7374 و بعد در آزمون 7 فروردین ترازت 6949 و بیش از 400 نمرهی تراز افت کردی. واکنش خانوادهات چگونه بودم؟
پدرم که معمولاً واکنشی نشان نمیدهد. اگر هم بخواهد چیزی بگویند میگویند: «دخترم! چی باعث شد اینطوری شود؟ خودت برو فکر کن، یکجا بنویس که یادت بماند!» اما مادرم کمی حساستر هستند و به من گوشزد میکنند که بعضی از اشتباهات غیرقابل برگشت هستند. اینطوری نیست که سرزنش کنند. دنبال حل مسئله هستند. جو خانوادهی ما همیشه خیلی خوب بوده است. اینطوری نبوده که به من گیر بدهند که چرا ترازم افت کرده است یا بخواهند به من استرس وارد کنند.
هدفگذاریات برای سال آینده چیست؟
من به رشته و دانشگاهی که میخواهم بروم فکر میکنم و سعی میکنم رتبهای داشته باشم که با خیال راحت در آنجا پذیرفته شوم. میخواهم با آرامش درسهایم را بخوانم و پیش بروم.