مادر کانونی، فرزند هم کانونی
لطفاً خودتان را معرفی کنید.
مریم هاشمی هستم. در سال 1380 یک سال کانونی بودم. کارشناسی مهندسی نرمافزار گرفتم و بعد از آن به دلیل علاقهای که داشتم، دوباره کنکور دادم و کارشناسی و کارشناسیارشد تاریخ خواندم. الان در حال تدوین پایاننامهی کارشناسیارشد هستم. دو فرزند دارم؛ آرشام که دانشآموز کانون است و آویسا که کلاس دوم است و از کتابهای کانون استفاده میکند.
داستان ورود شما به کانون چگونه بود؟
سال 1378 خواهر بزرگترم در کانون آزمون میدادند و اوایل کار کانون بود. یادم میآید وقتی خواهرم در تهران ثبتنام کرد و به خانه آمد، گفت فقط 40 نفر بودند و خود آقای قلمچی برایشان سخنرانی میکرد. در سال 80، طبق آشنایی قبلی با کانون در آزمونها ثبتنام کردم. آن سال تعداد دانشآموزان هم بیشتر شده بود. پشتیبان داشتیم و از طریق پشتیبانها مشاوره و رفع اشکال انجام میدادیم.
در این سالهایی که آرشام را در کانون ثبتنام کردهاید، چه تغییراتی نسبت به زمان خودتان در خدمات کانون مشاهده کردید؟
در سال 80 همهی دانشآموزان از تمام مناطق تهران در دانشگاه الزهرا آزمون میدادند؛ اما الان در هر منطقهای نمایندگی و حوزههای مختلف آزمون وجود دارد و فاصلهی آرشام تا حوزهی آزمونش خیلی کم است. قبلاً به این سرعت کارنامهی آزمون صادر نمیشد. الان پسرم در همان روزهای جمعه کارنامه میگیرد و آزمونش را تحلیل میکند. زمانی که آزمونها حضوری بود، آرشام بعد از آزمون در حدود دو ساعت در حوزه میماند و با پشتیبانش رفع اشکال و مشاوره انجام میداد؛ اما در سال 80 که من کانونی بودم، در حد نیم ساعت میتوانستم پشتیبانم را ببینم. در طول هفته هم به نمایندگی کانون واقع در سیدخندان میرفتم تا پشتیبانم دفتر برنامهریزی و کارنامهام را ببیند و راهنماییام کند.
پس دفتر برنامهریزی هم داشتید.
دفتر برنامهریزی ما شامل همین جدولهای امروزی بود؛ اما خودمان میبایست هر هفته در دفتری جدول میکشیدیم و تکمیلش میکردیم. آرشام چند سال است که دفتر برنامهریزی منظم و چاپشده دارد که خیلی راحت فقط اعداد را در آن مینویسد.
آموزهای بوده که در کانون یاد گرفته باشید و هنوز در خاطرتان مانده باشد؟
روش ضربدر و منها را در کانون یاد گرفتم و به آرشام هم تأکید میکنم در حل تستها از این روش استفاده کند. خودم هم هنوز در دانشگاه از روش ضربدر و منها استفاده میکنم. آن زمان به ما مجلههای رنگی با مطالب متنوع نمیدادند. بولتنهایی چاپ میشد که سیاهوسفید بود و روی آنها نکات آموزشی یا نمونهسؤال نوشته شده بود. از آنها هم استفاده میکردم.
درسخواندن شما چه تأثیری بر فرزندانتان دارد؟
همسرم جراح قلب هستند؛ اما در همهی زمینهها مطالعات گستردهای دارند و اطلاعات خوبی دارند. من هم خودم مشغول به تحصیل و پژوهش و مطالعه هستم. در خانهی ما یک اتاق فقط به کتابخانه و کتابهایمان اختصاص دارد. این موضوع تأثیر خیلی خوبی روی بچهها دارد. بچهها وقتی میبینند پدر و مادر در خانه مشغول تلاش و مطالعه هستند، انگیزهی زیادی میگیرند.
این روزها را که همراه با آموزشهای غیرحضوری است، چطور سپری میکنید؟
اوایل برای ما هم خیلی سخت بود؛ اما الان بچهها طبق روال در کلاسهایشان شرکت میکنند. آرشام خودش بدون دخالت ما وسایل بازیاش مثل ایکسباکس و پلیاستیشن را کنار گذاشت و تمام وقتش را صرف درسخواندن میکند. در ساعتهای استراحت هم با هم خانوادگی صحبت میکنیم، بازیهای فکری انجام میدهیم، جورچین بازی میکنیم. قبلاً زیاد با هم به سینما و جاهای فرهنگی میرفتیم. الان شبها خانه را مثل سینما میکنیم و در ساعت استراحت بچهها فیلم میبینیم.
تا چه حد پیگیر نتایج آزمونهای آرشام هستید؟
پسرم از کلاس پنجم وارد کانون شد. تا کلاس هفتم خیلی پیگیر آزمونهایش بودیم و پابهپای او برای رفتوآمدش به حوزه تلاش میکردیم. بعد از آن، خودش به اوضاع خو گرفت و الان در انجام کارهایش استقلال زیادی دارد. آزمونها جزئی از برنامهی زندگی پسرم شده است. جمعهها خودش بهموقع در خانه آزمون میدهد، کارنامهاش را میگیرد و آن را تحلیل میکند. انگار برنامهریزیای که از پنجم دبستان برای او کرده بودیم، نتیجه داده است. من و پدرش الان پیگیر کارنامهها هستیم. من شرایطش را در بازهی همترازهایش با دقت بررسی میکنم. پدرش هر جا لازم باشد، منابع را برایش تهیه میکند و به او کمک میکند.
درمجموع از خدمات کانون برای خودتان و فرزندانتان رضایت دارید؟
خیلی از خدمات کانون راضی هستیم. منتظرم که دخترم وارد پایهی چهارم ابتدایی شود تا او را هم در آزمونها ثبتنام کنیم. الان هم کتابهای کانون را دارد و همپای برادرش تست کار میکند؛ در صورتی که شاید اغلب همسنوسالهایش در پایهی دوم چندان با تست آشنا نباشند. ما اجبارش نکردهایم؛ اما آویسا وقتی تلاش آرشام را میبیند، انگیزه میگیرد و خودش بهسمت حل تست و تمرین میرود.
نکتهی دیگری هست که بخواهید برایمان بگویید؟
دوست دارم به یکی از نقاط قوت دیگر کانون هم اشاره کنم. در نظام آموزشی جدید، نمرههای دانشآموزان دبستان بهصورت توصیفی است و بچهها زیاد با امتحانات تشریحی در دورهی دبستان مواجه نیستند. در پایهی پنجم یکباره همهچیز جدیتر میشود و بچهها باید بتوانند پاسخ سؤالات را ب صورت تشریحی بنویسند و همین مسئله گاهی باعث افت درسیشان میشود. کانون در آزمونهای دبستان سؤالات تشریحی هم برای بچهها داشت و کارنامهاش جدا از آزمون تستی صادر میشد. این بسیار عالی بود و مهارت نوشتن پاسخ تشریحی را بدون نگرانی از نتیجه و کارنامه در بچهها افزایش میداد. آرشام در آزمونهای کانون، نوشتن پاسخ تشریحی را بهتر یاد گرفت.
سایر گفتوگوهای پرستو عسکری را در لینک زیر بخوانید: