علیرضا سخایی‌راد ادبیات کنکور را چگونه 100درصد پاسخ داد؟

علیرضا سخایی‌راد، رتبه‌ی 1 ریاضی سال 98، نمره‌اش در ادبیات کنکور 100 شد. او نمونه و الگویی موفقی از تعادل بین درس‌های اختصاصی و عمومی را در عملکرد درخشان خود نشان داد.

علیرضا سخایی‌راد ادبیات کنکور را چگونه 100درصد پاسخ داد؟

گفت‌وگو با رتبه‌ی 1 ریاضی کشور در سال 98:

علیرضا سخایی‌راد ادبیات کنکور را چگونه 100درصد پاسخ داد؟



غلامحسین فرشادی: 

علیرضا سخایی‌راد، رتبه‌ی 1 ریاضی سال 98، نمره‌اش در ادبیات کنکور 100 شد. او نمونه و الگویی موفقی از تعادل بین درس‌های اختصاصی و عمومی را در عملکرد درخشان خود نشان داد. در گفت‌وگوی کوتاهی که با او داشتم، از همین سؤال آغاز کردم.


با اینکه رتبه‌ی 1 ریاضی هستی،‌ در ادبیات کنکور 98، نمره‌ات 100 شد. چگونه به این‌ نمره رسیدی؟

من با ادبیات بزرگ شده‌ام و از همان کودکی ادبیات را دوست داشتم و آن را دنبال می‌کردم. در پایه‌ی نهم فقط روی درس‌های ریاضی و ادبیات متمرکز بودم؛ اما در پاسخ سؤال شما باید بگویم ریاضی و ادبیات در مطالعه و یادگیری مفهومی، ماهیت یکسانی دارند.

ادبیات را در ماه آخر چطور کار کردی؟

تصمیم گرفتم و برنامه‌ریزی کردم که به تعداد زیاد، تست موضوعی کار کنم و لغت بخوانم. موضوعی‌خوانی در ماه آخر بسیار مهم است. در ماه آخر تا ‌توانستم تست‌های آرایه‌های ادبی و قرابت‌معنایی و دستورزبان کار کردم. لغات را از روی کتاب می‌خواندم و مرور می‌کردم. یکی از کارهایی که خیلی برایم مفید بود این است که از خودم آزمون‌های 25سؤالی می‌گرفتم. نمره‌ی ادبیاتم حدود 70 بود. وقتی در حدود 50 آزمون 25سؤالی را تمرین کردم، نمره‌ام به 90 رسید. این روش‌های ساده خیلی کمک‌کننده است.

آزمون‌های 25‌سؤالی را چگونه انتخاب می‌کردی؟

بدیهی است که دانش‌آموز باید قبل از هرچیز به تست‌های کنکورهای گذشته اهمیت بدهد. بعد از این می‌تواند از کتاب‌های موضوعی هم برای مبحثی‌خوانی استفاده کند. کتاب‌هایی هم که آزمون‌های جامع دارند به این روش کمک‌ می‌کنند. مثلاً روزانه می‌توان دو آزمون 25‌سؤالی را در یک ساعت حل و سپس تحلیل کرد. یک ساعت برای این کار کافی است. مثلاً از همین امروز تا کنکور می‌توانند روزی یک ساعت و نیم برای ادبیات وقت بگذارند: یک ساعت برای دو آزمون جامع ادبیات و نیم ساعت برای حل و تحلیل تست‌های مبحثی.

بین مطالعه‌ی درس‌های اختصاصی و عمومی چگونه تعادل ایجاد کردی؟

از 8 صبح تا 4 بعدازظهر درس‌های اختصاصی را مطالعه می‌کردم. یک ساعت به خودم استراحت می‌دادم و سپس به سراغ درس‌های عمومی می‌رفتم و تا حدود 9 شب مشغول مطالعه‌ی درس‌های عمومی بودم. درس ادبیات را هر روز مطالعه می‌کردم. با ادبیات مثل حسابان برخورد می‌کردم و به آن اهمیت می‌دادم. زبان و دین‌وزندگی و عربی را هر روز در برنامه‌ام نداشتم؛ اما ادبیات جزء جدایی‌ناپذیر برنامه‌ی هر روزم  بود. به همه پیشنهاد می‌کنم برای درس ادبیات، هر روز 45 دقیقه درس‌به‌درس و 45 دقیقه موضوعی کار کنند. به‌نظرم ماهیت ادبیات با ریاضی مشابه است.

این جمله‌ی آخر را بیشتر توضیح بده.

ویژگی ریاضی مهارت حل مسئله است. برای نمونه، شیمی یا فیزیک مفهوم‌ها و فرمول‌های بسیاری دارند که حفظ‌کردنی هستند؛ اما در ریاضی بیشتر باید مسئله حل کرد. نمی‌توان صفحاتی از ریاضی را مطالعه کرد و برای امتحان آماده شد. برای شیمی می‌توان با خواندن جزوه یا کتاب، نمره‌ی خوبی کسب کرد. ما با خواندن کتاب نمی‌توانیم نجاری یاد بگیریم. هرقدر هم آن کتاب، کتاب خوبی باشد، ما را نجار نمی‌کند. باید مهارتش را یاد بگیریم و تمرین کنیم. ادبیات هم نوعی حرفه و مهارت و هنر است. باید با حل سؤالات زیاد، این مهارت را در ذهن خود تثبیت کنیم. خواندن و به‌کلاس‌رفتن خوب است؛ اما کارا نیست. باید برای این درس، زیاد تست کار کرد.

کمی راجع به روش مطالعه‌ی درس‌به‌درس و مبحثی‌خوانی ادبیات توضیح می‌دهی؟

باید این درس را با هر دو شیوه خواند. بعضی‌ها فقط درس‌به‌درس مطالعه می‌کنند و نمره‌هایشان در نهایت، به 20 یا 30 می‌رسد. بعضی از بچه‌ها هم فقط مبحثی می‌خوانند و در نهایت نمره‌ی 60 یا 70 می‌گیرند. بنابراین باید تلفیقی از این دو روش را به کار بست.

گفتی در ماه آخر توانستی ادبیات را 20 تا 30درصد در آزمون‌ها بهبود ببخشی. برای این پیشرفت چه‌کار کردی؟

دانش‌آموزانی که نمره‌شان بین 80 تا 100 است فاصله‌ی علمی زیادی با هم ندارند. همه‌چیز به موقعیت آن‌ها در آزمون و سختی و آسانی سؤالات و روحیه‌ی دانش‌آموز و دقت و تمرکزش در جلسه بستگی دارد. کنکور اصلاً سخت نیست و من هم کار خاصی نمی‌کردم. تنها باید کتاب را برداریم و مشغول حل‌کردن شویم. نباید کنکور را برای خودمان سخت کنیم. باید اراده کنیم و پیوسته درس بخوانیم. استمرار خیلی مهم است؛ درحالی‌که روش‌های درس‌خواندن زیاد دشوار نیست. وقتی یک‌ بار نتیجه بگیریم، برای دفعه‌های بعد روش‌هایمان را پیدا می‌کنیم و دقیق می‌دانیم که باید چه‌کار کنیم. آن چیزی که در ماه آخر موجب پیشرفت می‌شود، فقط زیادآزمون‌دادن است.

در برابر اشتباهاتی که در آزمون‌ها می‌کردی، چه واکنشی نشان می‌دادی؟

پاسخ درست را می‌خواندم. برای ادبیات، کتاب درسی را می‌خواندم؛ اما در زمان حل تست، به کتاب درسی کاری نداشتم. مثلاً بحث آرایه‌ها در کتاب درسی خیلی مختصر آمده است. بنابراین خواندن درس‌نامه و پاسخ‌نامه‌ی کتاب‌های تست انتخاب بهتری بود. کتاب درسی ادبیات را با هدف مرور واژگان می‌خواندم. موفقیت در کنکور تلفیقی از نظم و تلاش است و چیزی جز این دو نیست. فرمول جادویی، روش ویژه و معجون اسرارآمیزی برای موفقیت در کنکور وجود ندارد. مثلاً دامنه‌ی المپیاد خیلی گسترده است و نتیجه‌ی آن به این وابسته است که از چه کسی آموخته‌ای و با چه الگویی درس خوانده‌ای و از چه منابعی استفاده می‌کنی؛ اما در کنکور، مطالب چهارچوب دارد و فقط باید نظم و تلاش داشت. بعضی از دانش‌آموزان در درس‌های عمومی مشکل دارند و از من مشاوره می‌خواهند. به آن‌ها ندیده و نشناخته می‌گویم مشکل آن‌ها فقط در این است که درس‌های عمومی را نمی‌خوانند و برای این درس‌ها وقت نمی‌گذارند. خودشان هم این موضوع را تأیید می‌کنند. راهکار عجیب‌وغریبی وجود ندارد و فقط باید درس خواند.

در ماه آخر، برای مهارت در مدیریت زمان هم کاری کردی؟

با تمرین 50 آزمون 25‌سؤالی در درس ادبیات، این مهارت را زیاد تمرین کردم. کرنومتر را از اول کار، روی 20 دقیقه تنظیم می‌کردم. 5 آزمون را با این زمان‌بندی می‌دادم. بعد روی 18 دقیقه و بعد روی 15 دقیقه تنظیم می‌کردم و به همین ترتیب زمان را کم می‌کردم و روی سرعت‌عملم کار می‌کردم. در آزمون‌های آخر روی 13 دقیقه تنظیم می‌کردم. آمریکایی‌ها در بسکتبال از همه قوی‌ترند. دلیلش این است که نسبت به بقیه سنگین‌تر تمرین می‌کنند. من هم سعی کردم زمان را کمتر و تسلطم را بیشتر کنم. برای همین، در کنکور هم مدت‌زمان زیادی ذخیره کردم. زیادآزمون‌دادن و حل تست‌های متعدد معجزه می‌کند.

علیرضا سخایی، رتبه‌ی 1 ریاضی کشور سال 98


Menu