رشته‌ام را با علاقه‌ی قلبی انتخاب کردم
در چه مدرسه‌ای درس خواندی و معدلت در سال نهم چند بود؟
در مدرسه‌ی دولتی الغدیر درس خواندم. معدلم در سال نهم ۸۷/۱۸ شد.
چرا هنرستان را انتخاب کردی؟
اول دوست داشتم رشته‌ی تجربی را انتخاب کنم؛ اما چون معدلم بالای ۱۹ نبود نتوانستم رشته‌ی تجربی را انتخاب کنم. شاید ظرفیت این رشته در آزادشهر کم بود که من را با معدل ۱۸ قبول نکردند. به همین دلیل رشته‌ی صنایع غذایی را که زیرمجموعه‌ای از رشته‌ی تجربی بود، انتخاب کردم. کار با مواد غذایی را از همان کودکی دوست داشتم و این رشته را با علاقه‌ی قلبی انتخاب کردم. از کودکی بدون آنکه بدانم رشته‌ای به‌نام صنایع غذایی وجود دارد، نوشته‌های روی بسته‌بندی‌های غذایی را می‌خواندم و دوست داشتم این مواد را با هم ترکیب کنم. وقتی به هنرستان رفتم، روز‌به‌روز علاقه‌ام هم بیشتر شد.
در طول دوران هنرستان آیا برایت امکان کارکردن همراه با دستمزد پیش آمد؟
در هنرستان فروشگاه‌هایی برگزار می‌کردیم. با دوستم تصمیم گرفتیم که از این فرصت استفاده کنیم و خودمان چیزهایی درست کنیم و بفروشیم. کیک و دونات و بستنی درست کردیم و با قیمت خیلی کم فروختیم. از مدرسه‌های دیگر هم برای خرید می‌آمدند.
از چه زمانی به کانون آمدی؟
به‌اصرار مادرم سال دوازدهم در ۹ آزمون کانون شرکت کردم. وقتی با آزمون‌ها آشنا شدم، دست مادرم را بوسیدم که کار بزرگی برایم کرده بود. من رقیب‌های زیادی در مدرسه داشتم که وقتی در آزمون‌های کانون شرکت کردم، توانستم از آن‌ها پیشی بگیرم. شاگرد‌اول کلاس ما رتبه‌اش در کنکور ۱۴ شد و من با شبیه‌سازی کنکور توانستم از او بهتر شوم.
دانشجوی چه دانشگاهی هستی؟
الان به دانشگاه ولیعصر می‌روم. خانواده‌ام گرگان زندگی می‌کنند و من به تهران آمده‌ام.
در چه درس‌هایی نقطه‌ی قوت داشتی؟
در المپیاد رتبه‌ی دوم استان شدم و این موضوع باعث شده بود درس‌های اختصاصی برایم دوره شود. این درس‌ها را هم خیلی می‌خواندم.
از عید تا کنکور چگونه برنامه‌ریزی کردی؟
همان زمان باید برای المپیاد هم می‌خواندم. درس‌های اختصاصی‌ام را خیلی خوب برای المپیاد خواندم و رتبه‌ی ۲ استان شدم. بعد امتحانات شروع شد و برنامه‌ریزی‌ام مخصوص امتحانات شد. وقتی معدلم خوب شد، به برنامه‌ریزی‌ام ادامه دادم. روشم برای درس‌های اختصاصی به این صورت بود که سه پودمان را می‌خواندم و دو پودمان بقیه را فردای آن روز با سه پودمان درس بعدی می‌خواندم.
شاید بعضی بخواهند از رشته‌ی صنایع غذایی بیشتر بدانند. می‌توانی در این‌باره توضیح بدهی؟
معمولاً مردم فکر می‌کنند رشته‌ی صنایع غذایی درباره‌ی آشپزی است. صنایع غذایی نحوه‌ی کار با مواد غذایی است و یاد می‌گیریم که مواد اولیه را چگونه تهیه کنیم.
فکر می‌کنی پدر و مادرت چه کمکی به تو کردند که به این موفقیت برسی؟
پدرم دکترای تربیت‌بدنی دارد و مدیرعامل معدن زغال‌سنگ است. مادرم هم کارشناسی حسابداری دارد و حسابدار است. پدر و به‌ویژه مادرم، خیلی مشوقم بودند. خیلی کمکم کردند که به اهدافم برسم.
برنامه‌ات برای آینده چیست؟
قصدم این است که تا دکترا جلو بروم. دوست دارم کارآفرین شوم و چند نفر دیگر را هم مشغول به کار کنم. دوست دارم کارخانه‌ی لبنیات داشته باشم.