به برنامهی راهبردی اعتماد کامل داشتم
لطفاً خودت را معرفی کن.
فاطمه حیدری هستم. در هنرستان فخری شهر قم درس خواندم و موفق شدم رتبهی 4 تربیتبدنی کنکور را به دست آورم. پدرم کارشناسیارشد ریاضی دارند و دبیر هستند. مادرم هم کارشناسیارشد تربیتبدنی دارند و آموزگارند.
معدلت در پایهی نهم چند شد و چرا هنرستان را انتخاب کردی؟
معدلم ۸۶/۱۹ شد. از کودکی بسکتبال بازی میکردم و رشتههای ورزشی دیگر را هم دنبال میکردم. در کل به ورزش علاقهمند بودم. دیگران به من میگفتند عقلانیتر است که اگر تربیتبدنی را هم دوست دارم، از رشتههای نظری به این رشته وارد شوم؛ اما پدر و مادرم معتقد بودند باید رشتهای را انتخاب کنم که همان موقع از آن لذت میبرم. به درسهای رشتههای نظری علاقهای نداشتم و پدر و مادرم هم به انتخابم که هنرستان بود، احترام گذاشتند.
در هنرستان هم سختکوش بودی؟
هر سه سال هنرستان معدلم بالای 19 بود. درسهای رشتهی تربیتبدنی را دوست داشتم و آنها را خوب میخواندم.
پیشزمینهی علاقه به ورزش چگونه در تو ایجاد شد؟
از هشتسالگی بسکتبال بازی میکردم. کلاس دوم دبستان که بودم، به پیشنهاد معلمم به کلاس بسکتبال رفتم. علاقه به ورزش از همان موقع در من ایجاد شد.
در حین درسخواندن، کار هم میکردی؟
کاری که از آن درآمدی داشته باشم، نه؛ اما در سوپرلیگ کار میکردم و تمرینهای تیم به گونهای بود که مجبور بودم در دورههای کوتاهی به مدرسه نروم. عضو تیم نادرشیمی قم هم بودم. از طرف استان هم در مسابقات شرکت میکردم. این تمرینها و مسابقهها باعث میشد کمی درسخواندن سختتر شود.
چرا تصمیم گرفتی در آزمونهای کانون شرکت کنی؟
مادرم از تابستان سال یازدهم پیگیر بودند که درسخواندن برای کنکور را شروع کنم. برایم برنامهریزی کردند و من هم طبق برنامه درس میخواندم. همان سال با وجود اینکه کارورزی داشتم، برای کنکور هم درس میخواندم. از مهرماه سال یازدهم تا روز کنکور در 24 آزمون کانون شرکت کردم. آزمونها باعث میشد با شرایط روز کنکور آشنا شوم و اعتمادبهنفس پیدا کنم.
آزموندادن چه دستاوردهایی برایت بههمراه داشت؟
اولین مزیت آزموندادن برایم داشتن برنامهی منسجم برای درسخواندن بود. به برنامهی راهبردی اعتماد کامل داشتم و نگران تمامشدن بهموقع درسها نبودم و طبق برنامهی درستی درس میخواندم. نتیجهی آزمونهایم انگیزهی زیادی برای ادامهی مسیر به من میداد و من را ترغیب میکرد که برای آزمون بعدی هدفگذاری بهتری کنم. در آخرین آزمونهای کانون رتبههای 3 یا 4 را در کشور کسب میکردم.
غیرحضوریشدن آموزش یا حتی آزمونهای کانون تأثیری بر عملکردت داشت؟
شرایط جدید برایم دشوار شد و کمی از نظر شبیهسازی کنکور دچار مشکل شده بودم. اشکالاتم را از دبیرهایم میپرسیدم؛ اما چون حجم سؤالاتی که پرسیده میشد زیاد بود، با تأخیر به پاسخ میرسیدم. واقعاً به دبیرهایم حق میدادم. برای آنها هم شیوهی جدید آموزش دشوار بود. برای آزمونهای غیرحضوری هم خودم سعی میکردم طوری آزمون بدهم که برای کنکور آماده شوم. لباس رسمی میپوشیدم و دفترچهی آزمون را پرینت میگرفتم و در ساعت مقرر آزمون میدادم.
در روز چند ساعت مطالعه میکردی؟
حجم معینی را برای هر درس در روز در نظر میگرفتم و طبق این برنامهریزی درس میخواندم. اگر هم روزی کمکاری میکردم، روز بعد آن را جبران میکردم تا از برنامه عقب نمانم. بهطور میانگین بین 6 تا 7 ساعت در روز درس میخواندم.
در آزمونها در چه درسهایی قویتر بودی؟
نمرهام در درسهای اختصاصی بالاتر از 8 از 10 بود. مشاوران توصیه میکنند بین مطالعهی درسهای عمومی با اختصاصی تعادل برقرار کنیم؛ اما من آنقدر به درسهای اختصاصی علاقه داشتم که همه را در روزهای ابتدایی در برنامهام مطالعه میکردم. شبها بازده مطالعاتیام بهتر بود و برای درسخواندن، روش خاص خودم را داشتم. دفترچههای آزمونهای کانون را همراه با دفترچهی آزمونهای غیرحضوری که در هر آزمون به ما داده میشد، نگه میداشتم و از خودم دوباره آزمون میگرفتم. به این دفترچهها به چشم منبع حل تست نگاه میکردم.
نقش پدر و مادرت در موفقیت تو چیست؟
اگر رشتهی دیگری را انتخاب میکردم، اینقدر با علاقه درس نمیخواندم و انتخاب این رشته را مدیون حمایتهای پدر و مادرم هستم. پدر و مادرم من را درک کردند و میدانستند که قرار نیست من هم مثل خودشان در رشتههای نظری ادامهتحصیل بدهم. در برنامهریزی به من کمک میکردند و پیگیر امور درسی و تهیهی منابع برای من بودند.
برای آینده چه برنامهای داری؟
دوست دارم در مقاطع بالاتر ادامهتحصیل بدهم و دوست دارم مدرک مربیگری رشتههای مختلف را بگیرم.
سایر گفتوگوهای پرستو عسکری را در لینک زیر بخوانید: