خودباوری یکی از عناصر مهم و سازندهی موفقیت است. خودباوریْ توانایی حرکت مستمر در مسیر موفقیت میدهد؛ چراکه با تکیه بر این مشخصه، فرد قدرت روبهروشدن با مشکلات و یافتن راهحل مناسب برای هرکدام از آنها را در خود مییابد و مهمتر از آن، همیشه انگیزهی دنبالکردن این راهحلها را به همراه دارد. نوجوانی، موقعیت کمنظیری است برای شکلدادن به آیندهی تحصیلی و حرفهای و تقویت خودباوری. خودشناسی بهجای خودخواهی
یکی از پیششرطهای تقویت خودباوری، شناخت تواناییهای فردی است. این شناخت باعث میشود دانشآموزان نقاط قوت خود را شناسایی کنند. تسلط کافی بر این نقاط قوت، کارامدترین ابزار برای پیشرفت شخصی است. مهارتی همچون قدرت تحلیل میتواند کلیدی برای کنترل شرایط دشوار در یک فعالیت پروژهای باشد. در صورتی که فرد قابلیت کاربری داشته باشد، با تکیه بر این مهارت، توانمندی بیشتری در مواجهه با شرایط دشوار و یافتن راهحل برونرفت از آن پیدا خواهد کرد. روی دیگر این روش، خودخواهی است. شناخت توانمندیهای ذاتی، تفاوت معناداری با فردمحوری دارد. فردمحوری در واقع، یکی از آسیبهای جدی خودباوری است. حفظ ارتباط پیوسته با همتایان، به دانشآموزان کمک میکند که اشتراکگذاری درست توانمندیها را بیاموزند.
تفکر خلاق
یکی از زمینههای مهم رشد خودباوری، عرصهی تفکر خلاق است. استفاده از این مهارتها در موقعیتهای مختلف اجتماعی، تحصیلی، ورزشی و... باعث میشود کاربردهای عملی برای این ویژگی بالقوه مشخص شود. پاگذاشتن مهارت درونی به دنیای حقیقی، تصویر واضحی از سودمندی آن را برای فرد به نمایش میگذارد که این امر نقش مؤثری در ایجاد انگیزه برای رشد و تعالی دارد.
انتقالدادن تجربیات مؤثر در این زمینه در میان اعضای خانواده یا در جمعهای دوستانه، همافزایی کمنظیر برای افزایش خودباوری است. آنچه فعالیتهای هدفمند دانشآموز را به موفقیت نهایی سوق میدهد، قدرت پیشران درونی او برای موفقیت است.