سومین ماه بهار، نرمنرمک از راه میرسد و من چه حال خوبی دارم؛ چون امتحان دارم. مثل خوشهچینی شدهام که در فصل برداشت، چشمهایش برای نخستین بار به خوشههای زرد طلایی گندم میافتد؛ خوشههای سنبلهایشکل، با برگهای نازک تیغهای و زبانههای کوچکی که خوشهچین را سر شوق میآورد و گرد خستگی را از تنش میزداید. من نیز چنین حال خوبی دارم، در این روزها که به استقبال امتحانات پایان سال میروم.
راستی دوستان، این روزها وقت خوبی است تا به هم یاد بدهیم و از هم یاد بگیریم. یادگیری از همتایان و یاددادن به همتایان، هر دو، خوب است و حتی میتواند در این روزها درسخواندن را برای همهی ما به بازی مفرح و جذابی تبدیل کند. درسخواندن با دوستان همکلاسی یک بازی دو طرف بُرد یا بازی بُرد- بُرد است. تدریس منحصر به معلمها نیست، بلکه هر دانشآموزی میتواند برای خودش و دوست همکلاسیاش معلم خوبی باشد.
جدول زمانبندی امتحانات را بر دیوار اتاقم نصب کردهام: ریاضی، هدیههای آسمانی، علوم تجربی، مطالعات اجتماعی، املا، بخوانیم و بنویسیم ... .
هر بار که به دیدن این جدول میروم، انرژی تازهای میگیرم که برایم غنیمت است.