قهرمان پیشرفت: سالار طالبی، از رتبه 3317 سال 96 تا 288 سال 97

من سالار طالبی از میانه هستم. سال 96 در کنکور رتبه‌ی 3317 را به دست آوردم اما امسال موفق شدم با رتبه‌ی 288 در رشته‌ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران قبول شوم.

قهرمان پیشرفت: سالار طالبی، از رتبه 3317 سال 96 تا 288 سال 97

سالار طالبی، دانشجوی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران از میانه

از رتبه‌ی 3317 سال 96 تا رتبه‌ی 288 سال 97


سالار طالبی در یک نگاه

شهر: میانه (آذربایجان شرقی)

رتبه‌ی سال 96: 3317 تجربی منطقه‌ی 2

رتبه‌ی سال 97: 288 تجربی منطقه‌ی 2

سال‌های حضور در کانون: از دوم تا چهارم دبیرستان و یک سال فارغ‌التحصیلی به مدت 4 سال

تحصیلات پدر: راهنمایی

تحصیلات مادر: کارشناسی عربی

رشته‌ی قبولی: پزشکی دانشگاه ایران


لطفاً خودت را معرفی کن.

من سالار طالبی از میانه هستم. سال 96 در کنکور رتبه‌ی 3317 را به دست آوردم اما امسال موفق شدم با رتبه‌ی 288 در رشته‌ی پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران قبول شوم. یک خواهر دارم که چهارم دبستان است. پدرم تا مقطع راهنمایی درس خوانده و مادرم فارغ‌التحصیل کارشناسی عربی است. از دوم دبیرستان به کانون آمدم و 4 سال در آزمون‌های کانون شرکت کردم.


ترازهایت در کانون چگونه بود؟

با تراز 5500 شروع کردم. چون از ابتدا خودم را با برترهای مجله مقایسه می‌کردم کسب این تراز خیلی ناراحت‌کننده بود و به‌شدت شوکه شدم. مهم‌ترین مزیت کانون نشان دادن راه درست به من بود.


روزی چند ساعت مطالعه می‌کردی؟

از دوم دبیرستان کنکور برایم جدی شد و روزی حدود 5 ساعت مطالعه می‌کردم. سوم دبیرستان ساعت مطالعه‌ام 6 ساعت در روز بود و به تراز 6500 رسیدم. چهارم دبیرستان روزانه 8 ساعت مطالعه می‌کردم. در تمام این سال‌ها دفتر برنامه‌ریزی را پر می‌کردم. سال اولی که کنکور دادم تمام مراحل مطالعه را به‌خوبی انجام می‌دادم. شب کنکور نخوابیدم و تا ساعت 4 بیدار بودم و باعث شد در جلسه‌ی کنکور استرس زیادی داشته باشم.

قهرمان پیشرفت: سالار طالبی، از رتبه 3317 سال 96 تا 288 سال 97


در کنکور سال 96 چه اتفاقی افتاد که نتوانستی نتیجه‌ی خوبی بگیری؟

روز کنکور خیلی استرس داشتم. در آخرین آزمون جامع کانون ترازم 7100 شده بود اما در جلسه‌ی کنکور به‌قدری استرس داشتم که فقط به 5 سؤال ریاضی جواب دادم. بدترین روز زندگی‌ام بود. بعد از پایان آزمون، پدر و مادرم منتظرم بودند و وقتی چهره‌ی ناراحت مرا دیدند متوجه شدند که کنکور خوبی نداشتم. در مسیر برگشت به خانه فقط گریه کردم.


از چه زمانی درس خواندن برای کنکور سال 97 را شروع کردی؟

می‌خواستم از همان فردای کنکور شروع کنم اما اطرافیانم اصرار داشتند منتظر نتایج بمانم بعد تصمیم بگیرم. خیلی‌ها اصرار داشتند همان سال اول انتخاب رشته کنم و رشته‌های غیر از پزشکی را بخوانم. من فقط به پزشکی فکر می‌کردم. وقتی نتایج اعلام شد اصلاً انتظار چنین رتبه‌ی بدی را نداشتم.


در سال دوم چه تغییراتی در نمره‌هایت ایجاد شد؟

در ادبیات از 61 به 75، در عربی از 61 به 84، در دین و زندگی از 86 به 91 و در زبان از 22 به 76 رسیدم. هر دو سال، زمین‌شناسی را سفید گذاشتم. در ریاضی از 20 به 77،‌ در زیست‌شناسی از 68 به‌ 77 و در فیزیک از 39 به 82 رسیدم. در شیمی کمی افت کردم و از 52 به 48 رسید. در همه‌ی درس‌ها به جز شیمی پیشرفت کردم.


پیشرفت خوبی در درس‌ها داشتی. راهکارت برای هر درس چه بود؟

سال اول ادبیات فارسی را درس به درس می‌خواندم؛ اما سال دوم با توجه به توصیه‌ی رتبه‌های برتر آن را مبحثی و موضوعی خواندم و تست‌های زیادی کار کردم. برای درس عربی متن‌های زیادی کار کردم؛ در حالی که سال او برای درک متن برنامه‌ای نداشتم. تمام سؤالات کنکور را هم حل کردم. آیات درس دین و زندگی را کامل حفظ کردم و متن کتاب درسی را کامل بلد بودم. بیش‌ترین تغییر را در درس زبان داشتم. واژگان خارج از کتاب درسی را حفظ کردم. روزی نیم‌ساعت اخبار انگلیسی می‌خواندم. از سایت کانون هم استفاده می‌کردم. سال اول، بیش‌تر مباحث ریاضی را حذف کرده بودم؛ سال دوم 3 بار کتاب آبی 30 سال را حل کردم. برای درس فیزیک از کتاب آبی استفاده کردم. بیش از 50 بار کتاب درسی زیست‌شناسی را خواندم.

قهرمان پیشرفت: سالار طالبی، از رتبه 3317 سال 96 تا 288 سال 97


سال دوم را چگونه آغاز کردی؟

دوباره در آزمون‌های کانون شرکت کردم. کتاب‌های آبی 30 سال کانون برای درس ریاضی و فیزیک عالی بودند. کتاب آبی شیمی هم خیلی خوب بود. منابعم را تغییر ندادم؛ اما تمرکزم را بر تمرین تست بیش‌تر کردم. سال اول 70 درصد می‌خواندم و 30 درصد تست می‌زدم و به نظرم بدترین اشتباهم تمرکز زیاد روی تشریحی بود. سال دوم برای هر درس، 2 کتاب کمک‌درسی داشتم. 70 درصد تست می‌زدم و 30 درصد تشریحی می‌خواندم.


در اواسط سال ناامید یا خسته نشدی؟

گاهی پیش آمد که ناامید شدم. در این مواقع والدین نقش مؤثری داشتند و به من امید می‌دادند. همیشه جنبه‌ی مثبت کارهای مرا پررنگ می‌کردند. بدترین ناامیدی و شکست زمانی بود که در یک آزمون ترازم 700 نمره افت داشت و از 7500 به 6800 رسید. پدرم و مادرم با من صحبت کردند و تصمیم گرفتم دوباره با قدرت ادامه دهم. تلویزیون تماشا نمی‌کردم. گوشی موبایل نداشتم و برای رسیدن به هدفم تفریحات را محدود کرده بودم. هر شب ساعت 11 می‌خوابیدم و ساعت 6 صبح با خانواده بیدار می‌شدم.


یعنی اصلاً تفریح نداشتی؟

جمعه‌ها بعد از آزمون، استراحت می‌کردم و با دوستانم بیرون می‌رفتیم و تفریح می‌کردیم. تفریح من گردش در سطح شهر بود.


در ایام عید چه کار کردی؟

هر دو سالی که در کنکور شرکت کردم در ایام عید به مسافرت نرفتم و در خانه تنها بودم. خانواده هر چند روز یک‌بار برایم غذا آماده می‌کردند.


برای دانش‌آموزان کنکوری چه پیشنهادی داری؟

فقط با آینده‌ی خود فکر کنند. از تفریح‌های گذری و شکست‌های موقتی خودشان را رها کنند و تلاش کنند. من باور دارم کسی که تلاش می‌کند حتماً نتیجه‌ی تلاش خود را خواهد دید.

قهرمان پیشرفت: سالار طالبی، از رتبه 3317 سال 96 تا 288 سال 97

قهرمان پیشرفت: سالار طالبی، از رتبه 3317 سال 96 تا 288 سال 97


فایل های ضمیمه

سالار طالبی، از رتبه 3317 سال 96 تا 288 سال 97
Menu