تاثیر کمک‌های مالی بر آموزش دانش‌آموزان

کشورهای توسعه‌یافته و پیشرفته در تلاشند تا از تمامی ظرفیت موجود در دانش‌آموزان بهره‌برداری مناسب داشته باشند.

تاثیر کمک‌های مالی بر آموزش دانش‌آموزان

کشورهای توسعه‌یافته و پیشرفته در تلاشند تا از تمامی ظرفیت موجود در دانش‌آموزان بهره‌برداری مناسب داشته باشند. لازمه این امر فراهم کردن شرایطی یکسان و دسترسی تمامی دانش‌آموزان به امکانات مشابه آموزشی است. امروزه تامین مالی تحصیلات عالی در این کشورها حتی پا را فراتر از مرزهای کشور خود گذاشته و همه ساله در کشورهایی نظیر آمریکا، انگلستان و آلمان برای پذیرش دانشجویان در مدارج علمی بالاتر تسهیلاتی در نظر گرفته می‌‌شود. کمک‌های مالی دولت به بخش عمومی، خصوصا آموزش در مدارج علمی بالا در تلاش است تا اختلافات اجتماعی و اقتصادی میان دانش‌آموزان و دانش‌جویان را تا حد ممکن کاهش داده و ترکیبی همگن از آن‌ها برای بهره‌بردای ایجاد کند. این سیاست در حقیقت گشایشی برای حضور دانش‌آموزان با سطح درآمد پایین به سیستم آموزشی است. در اغلب اوقات این امتیازات باعث ایجاد انگیزه در دانش‌آموزان شده تا بتوانند بوسیله حضور در سیستم آموزشی کاستی‌های ناشی از موقعیت اقتصادی اجتماعی خود را تا حد زیادی جبران کنند.

عمده پژوهش‌هایی که بر تاثیر کمک‌های مالی بر سیستم آموزشی تمرکز دارند در حقیقت در پی پاسخ به این سوال هستند که آیا کمک‌های مالی می‌تواند با تحریک دانش‌آموزان بر رفتار تحصیلی و متعاقبا عملکرد آن‌ها در سیستم آموزشی تاثیرگذار باشد؟ در این راستا بِتینگر (2004)[1] به بررسی تاثیر کمک‌های مالی و برنامه‌های تشویقی مثل اختصاص بورسیه تحصیلی به دانش‌آموزان دوره متوسطه پرداخت. نتایج پژوهش او نشان داد که افزایش رویکردهای تشویقی مالی موجب کاهش رفتار ترک تحصیل و کناره‌گیری دانش‌آموزان از سیستم آموزشی می‌شود. در ارزیابی کمّی وی، به ازای هر 1000 دلار افزایش در کمک‌های مالی، تعداد دانش‌آموزانی که می‌خواهند ترک تحصیل کنند به میزان 9.2 درصد کاهش می‌یابد. دینارسکی (2005)[2] به بررسی تاثیر بورسیه‌های تشویقی بر عملکرد دانشجویان در تکمیل دوره دانشگاهی خود پرداخت. نتایج تحقیق او نشان داد در پی اجرای سیاست اهداء کمک‌های مالی به دانشجویان شایسته، تعداد جامعه آماری کسانی که موفق به اتمام دوره دانشگاهی خود می‌شوند به میزان 3 درصد افزایش یافته است. کِرِمر (2004)[3] به بررسی تاثیر سیاست‌های تشویقی مالی بر کسب موفقیت‌های علمی دانش‌آموزان در دو منطقه متفاوت در کنیا پرداخت. این دو منطقه به‌صورت تصافی انتخاب شده بودند. نتایج این تحقیق حاکی از تاثیر مثبت و قوی کمک‌های مالی بر کسب دستاوردهای علمی در دانش‌آموزان ابتدایی دختر در یک منطقه بود در حالی که در منطقه دیگر این چنین تاثیری وجود نداشت. کِرمر دلیل این اثر دوگانه را ضعف در اجرای برنامه مذکور در منطقه دوم می‌داند. بنابراین صرف کمک‌های مالی نمی‌تواند عاملی بر بهبود عملکرد دانش‌آموزان و کسب دستاوردهای علمی آنان باشد بلکه طراحی مناسب سیاست‌ها نیز امری در خور توجه است.

طراحی و تدوین سیاست‌های مالی برای تحریک و تشویق دانش‌آموزان بر عملکرد بهتر در سیستم آموزش یکی از دغدغه‌های اصلی دولت‌ها در کشورهای مختلف است. اگر کمک‌های مالی به‌صورت دقیق انگیزه قشری از دانش‌آموزان و دانشجویان را هدف قرار دهد عواید حاصل از آن برای کشور به مراتب بیش از هزینه انجام شده برای آن خواهد بود. اما بکارگیری نادرست این منابع نیز حاصلی جز هرز منابع مالی کشور نخواهد داشت. به‌طور کلی نتایج تحقیقات و پژوهش‌ها بر تاثیر مثبت این سیاست‌ها در افزایش بهره‌وری علمی در مدارس و دانشگاه‌ها تاکید داشته و امروزه کشورهای پیشرفته یکی از مهم‌ترین سیاست‌های خود در توسعه اقتصادی و اجتماعی را طراحی درست چنین سیستم‌هایی در نظر می‌گیرند. بهبهود بهره‌وری علمی در حقیقت پتانسیل و نیروی محرکه خلق و ایجاد محصولات جدید در بازارهای جهانی، کاهش استفاده از منابع در دسترس یا افزایش بهره‌برداری از منابع را به‌دنبال خواهد داشت که ثمره آن رشد اقتصادی کشور و افزایش درآمد ملی آن خواهد بود. در فقدان وجود چنین سیستمی ممکن است دانشجویان و دانش‌آموزان تمایلی به ادامه تحصیل در کشور نداشته  یا درس را برای همیشه کنار بگذارند یا راهی سیستم‌های آموزشی کشورهای دیگر شوند؛ که به‌مثابه فرار مغزها  یا سرمایه انسانی از کشور خواهد بود.


[1]  Bettinger (2004)

[2]  Dynarski (2005)

[3] Kremer et al. (2004)


Menu