در مقالهی زیر به گفتگو با مصطفی یزدانپناه پرداخته شده است. او که از سال چهارم دبستان با تراز 4800 به کانون آمده به مرور با رسیدن به تراز 7900 موفق به کسب رتبهی 9 منطقهی 3 در رشتهی تجربی شده است، تجربیاتش را با شما به اشتراک گذاشته است:
لطفا خودتان را معرفی کنید و بفرمائید چه رتبهای را از کدام شهر کسب کردید؟
مصطفی یزدانپناه هستم رتبهی 9 منطقهی 3 رشتهی تجربی از شهرستان زرند به مدت 9 سال از چهارم دبستان در آزمونهای کانون شرکت میکردم. درصدهای شاخصم در کنکور زیست بود با 89.7 درصد و دینی 100 درصد.
مهمترین ویژگی شاخص آموزشی خودتان را چه میدانید؟
قدمبه قدم پیش رفتم، همیشه یادم است پدرم میگفت حواست باشد نخواهی از پلهی 1 به 10 بپری، لیز میخوری و پائین میآیی. پائینترین ترازم مربوط است به همان اول که به کانون آمدم و سال چهارم دبستان بودم، ترازم کمکم بالا رفت با تراز 4800 شروع کردم و به تراز 7900 رسیدم. 3000 اختلاف تراز اینطوری نبود که یکباره بالا برود کمکم بالا رفت و یادم است تا دوم راهنمایی به تراز 6000 رسیدم.
چطور شد به کانون آمدید و چطور شد ادامه دادید؟
من دو خواهر داشتم که هر دو 4 و 5 سال بود که در کانون آزمون میدادند و من از وقتی به دنیا آمدم میگفتند باید به کانون بروی و میدانستم باید سال چهارم به کانون بیایم اینکه ادامه دادم برای این بود که در شرایط قرار بگیرم شاید خودم سست میشدم ولی خانوادم میگفتند حتما باید بروی و در آزمونها شرکت کنی و واقعا هم به نفع من شد.
تفاوت کانون از لحاظ تاثیرش در دوران دبستان و متوسطه با سالهای آخر برای شما چه بود؟
دورهی دبستان و راهنمایی برای رقابت در آزمونها شرکت میکردم و بیشتر سنجشی بود و میخواستم در شرایط باشم ولی در سال آخر دبیرستان برای این بود که ببینم چه کاره هستم توقعاتم را از خودم دیگر بالا نبرم خودم را آنگونه که هستم بپذیرم و میدانستم در هر حدی که باشم در کنکور هم همین هستم.
از 3 ویژگی آزمونهای کانون (ویژگیهای برنامهای بودن، سنجشی و آموزشی بودن) به کدامیک بیشتر اهمیت میدادید؟
برنامهای بودن برای من خیلی مهم بود چون هر کسی باید برنامه داشته باشد. چون تجربهی کانون زیاد است اشخاصی که تجربیات زیادی دارند برنامه را تنظیم کردهاند اینکه ما برای خودمان برنامه بنویسیم غیرممکن است و اشتباهات در آن زیاد است یک ویژگی خوب دیگر برنامهاش این بود که انعطافپذیر است و شخص میتواند شخصیسازی کند.
در مورد منابع خودتان توضیح دهید:
زرد اختصاصی و زرد عمومی و آبی 30 سال ریاضی را استفاده کردم.
کتابهای زرد را چه زمانی تهیه کردید؟
از همان تابستان و از همان اول با برنامه کتاب زرد عمومی را استفاده کردم. کتاب زرد اختصاصی را هم بعد از عید کار کردم.
تقریبا کتاب زرد عمومی را چه دورهای تمرین کردید؟ بعدا سراغ این کتاب نیامدید؟
3 ماه تابستان کتاب زرد عمومی را تمام کردم. بعدا روی سوالهایی که شک داشتم در واقع نشاندارها دوباره برگشتم.
آیا از دفتر برنامهریزی استفاده میکردید؟
همیشه میگفتند دفتر برنامهریزی را استفاده کن ولی فکر میکردم بیفایده است ولی سال دوم که شروع کردم به استفاده کردن از آن، ساعت مطالعهام افزایش پیدا کرد، فهمیدم خیلی تاثیر داشت و باعث شد ساعت مطالعهی من بالا برود. روزهای تعطیل 10 ساعت و روزهایی که مدرسه میرفتم 6 ساعت مطالعه میکردم.
شما گفتهاید که یکبرنامهای بودید و طبیعی است؛ میتوانید بیشتر توضیح دهید؟
برخی از دانشآموزان از برنامه جدا میشوند و با خودشان میگویند یک درس را یاد ندارم و آن درس را میخوانند در صورتیکه جزء برنامهی کانون نیست ولی اصلا من اینطوری نبودم. من به ایستگاههای جبرانی خیلی دقت میکردم، یک جایی بود نوشته بود کجاها مباحث تکرار میشوند و به آنها توجه میکردم که اگر مبحثی را نخواندم جبران کنم.
شما گفتهاید در روشهای هر درستان وضوح و شفافیت داشتید. این موضوع چگونه ایجاد شد؟
مشخصا اولها هیچ کسی نمیداند چطوری بخواند، اول اینکه با تجربه کسب شد مخصوصا از سایت کانون قسمت کلکسیون روشها استفاده میکردم. این قسمت را مخصوصا در درس زیست همیشه مطالعه میکردم، مثلا اینطوری نبود که من برای زیست روش خیلی خاصی داشته باشم بلکه از روشهای برترها استفاده میکردم.
چقدر به سایت کانون مراجعه میکردید؟
تقریبا جمعههای آزمون 3 یا 4 ساعت به سایت کانون میرفتم.
گفتگو: کاظم قلمچی
تهیه و تنظیم
ناهید منجمی