نام و نام خانوادگی : حسن گریوانی
مقطع و رشته: دوازدهم تجربی
نام شهر و استان: خراسان شمالی، بجنورد
میانگین تراز: 5500
تعداد سال عضو کانون: 3 سال
شغل و تحصیلات مادر: خانه دار
شغل و تحصیلات پدر: کشاورز
درصدهای کنکور: زیست 73%ریاضی 45% شیمی39% فیزیک 61% زمین 13%
تراز کنکور: 11070
تراز سوابق تحصیلی: 9700
مصاحبهگر : مجتبی شگفتی
شما چگونه با کانون آشنا شدید؟ فرد خاصی توصیه کرد؟ آیا فردی در خانواده شما عضو کانون بوده یا هست؟ چه نتیجهای کسب کردند؟
دهم شاگرد اول بودم روزهای شنبه که دوستانم ترازهایشان را میگفتند علاقمند شدم در کانون ثبت نام کردم.
دستاورد شما از شرکت در آزمونهای کانون چه بود؟
در کنکور 1401 رتبه من 57000 شد من پشت کنکور بودم و به شدت به انگیزه نیاز داشتم پدر و مادرم در روستا بودند و من به تنهایی در بجنورد زندگی میکردم حضور در کانون و گفتگو با دوستان و قدم زدن با آنها بعد آزمون بهترین تفریح و انگیزه من بود کانون مثل یک کلاس به من در درس خواندن پیوستگی میداد.
پیوستگی در آزمونها چگونه توانست باعث پیشرفت شما شود؟
پیوستگی در آزمونهای کانون یکی از موضوعات ایجاد و حفظ انگیزه من بود با اینکه کنکور دی هدفم بود و به هدفم رسیده بودم ولی بعد از دی هم در آزمونها شرکت میکردم.
روشتان برای تحلیل آزمونها چگونه است؟ آیا همهی سؤالات را تحلیل میکنید یا فقط سؤالات غلط یا بدون پاسخ را بررسی میکنید؟
سوالات مهم را حین آزمون مشخص میکردم و بررسی میکردم حتی اگر درست پاسخ داده بودم.
کدام بازهی زمانی در موفقیت تحصیلی شما نقش پررنگتری داشته است: تابستان، پاییز، دیماه، نیمسال دوم، دوران طلایی نوروز، خردادماه و امتحانات نهایی ؟ دلیل این موضوع چیست؟
در سال یازدهم و دوازدهم به شدت درگیر فضای مجازی بودم بعد از اعلام نتایج کنکور 1401 و رتبه 57000 تابستان در روستای گریوان مشغول کشاورزی شدم مهرماه با یک رادیو و یک گوشی ساده به بجنورد آمدم اولین کاری که کردم در آزمون 8 مهرکانون ثبت نام کردم و هدفم را روی کنکور دی گذاشتم چون معدلم 84/13 بود باید از فرصت خرداد برای ترمیم معدل استفاده میکردم یعنی 4 ماه فرصت داشتم 5/1 ماه خانوادهام را ندیدم حتی یک ساعت هم برایم مهم بود.
دفتر برنامهریزی دارید؟ تکمیل این دفتر چه کمکی به شما از لحاظ درسی و غیردرسی کرده است؟
بله، دفتر برنامهریزی در رسیدن به ساعت مطالعه تعداد تستها خیلی کمک میکرد شخصیسازی کرده بودم با کمک دفتر برنامهریزی با 7 ساعت مطالعه در روز شروع کردم و به 12 ساعت رساندم حتی سوالاتی که باید میپرسیدم را در دفتر برنامهریزی مینوشتم چون همیشه باز بود مانند مدیر برنامه برای من بود.
کدام یک از کتابهای کانون را استفاده میکنید؟ این کتابها چه ویژگیهایی دارند؟
کتاب زرد دو دوره به من اطمینان خاطر میداد چون سوالاتی بود که من در آن نتیجه نگرفته بودم هم مرور بود، هم انگیزه، هم تعیین سطح زرد عمومی را هم استفاده کردم آبی فیزیک و زیست و ریاضی را هم داشتم. زیست تصویری را بعد هر بار مطالعه بررسی میکردم
کدامیک از روشهای مدیریت زمان را استفاده کردید: روش دو خودکار، روش ضربدر و منها، روش زمانهای نقصانی و روش استراتژی بازگشت؟ در چه زمانی از سال از کدام روش استفاده کردید؟
حتی در خانه هم ابتدا سوالات آسان و تیپهایی را که بلد بودم میزدم رفته رفته روش ضرب در منفی را اجرا کردم.
وقتی از برنامه عقب میماندید چه کار میکردید؟
روی دو درس هدفگذاری میکردم اما بر روی عمقی خواندن تاکید داشتم یک بار یک هفته نتوانستم درس بخوانم رفتم روستا با پشتیبانم صحبت کردم و گفتم 2 روز درس نخواندم چکار کنم ایشان گفتند طبیعیه ولی مراقب باش بیش از این انباشته نشود بعد دو درس دو درس جلو رفتم و خودم را به برنامه رساندم.
روش مطالعه درسهایتان چگونه بود؟
هفته اول نیمسال اول دوازدهم را میخواندم چون جدید بود بعد دهم و یازدهم را بعد نیمسال دوم دوازدهم را میخواندم مطالعه و تست مکمل هم بودند یک روز مطالعه یک روز تست میزدم اگر نمیدانستم تستهای زماندار و اگر ضعف داشتم تست آموزشی میزدم در تست آموزشی فقط یادگیری مهم بود با اینکه حفظیاتم ضعیف بودم با تست و مطالعه زیاد زیست را کلمه به کلمه حفظ بودم در فیزیک سوالات متفاوت و زیاد به شناسایی تیپ سوالات کمک میکند شیمیکتاب کار و خلاصه نویسی و البته تورق سریع و در نهایت تحلیل آزمون به تست شناسی منجر میشد.
فکر میکنید مهمترین ویژگی که شما دارید و باعث میشود خوب درس بخوانید، چیست؟
رقابتی هستم ویژگی من این بودکه وارد هر کاری میشوم باید تمامش کنم نسبت به برنامه حساس بودم باید هر روز تمامش میکردم و به 12 ساعت میرسیدم.
آیا در برنامهریزی زمانی را به استراحت و تفریح اختصاص میدهید؟ چه کارهایی میکنید؟
زمان استراحت باید از زمان درس جدا باشد تا ذهن تجدید شود.
در خانه چون غذا را خودم آماده میکردم برای 2 روز برنج میپختم نان گرفتن صبح و دویدن و چای خوردن جز تفریح من بود چون تنها بودم گاهی با کتابهایم صحبت میکردم.
در کانون از فضای کانون و صحبتهای پشتیبانم آقای محمد رضا درتومی برای حفظ انگیزه استفاده میکردم.
آیا برای درس خواندن با دوستان صمیمیخود در ارتباط هستید؟ در مورد چه چیزی با هم گفت و گو میکنید؟ وضعیت درسی دوستان شما چگونه است؟
دوستانم مهدی درویش فتحی و علی پهلوان که قبول شده بودند در رفع اشکال تلفنی به من کمک میکردند و با صحبت با آنها متوجه وضعیت خودم میشدم.
علت رسیدن از رتبه 57000 به 370 را چه میدانید؟
از همه فرصتها استفاده کردم حتی روزی که برای ثبت نام آمده بودم صحبتهای مدیر کانون آقای شاهین راضیان با یک دانش آموزدر مورد اینکه اولویت اول کتاب درسی است در مرحله دوم کتاب کمک آموزشی روش مطالعه زیست مرا که ابتدا کتاب کمک آموزشی میخواندم اصلاح کرد.
سال اول گاهی هیجانی روزی 14 ساعت میخواندم روز دیگر 2 ساعت اما سال دوم ممتد و متعادل میخواندم. استراحتم گوشی و فیلم بود.
سال دوم ذهنم را تمیز نگه میداشتم تلاش میکردم ذهنم درگیر چیزی غیر درس نشود.
امتحانات تشریحی را سال دوم به عنوان یک کنکور دوباره در نظر گرفتم و معدلم را از 13 به 19 رساندم.
با اینکه اسم شما در رتبههای برتر نبود چگونه برتر بودن خودتان را راستی آزمایی میکردید؟
دروسی که به بودجهبندی میرساندم درصد و تراز خوبی داشتم و برای هر درس یک راه حل داشتم ریاضی درس مورد علاقه من بود زیست تصاویر مهم بود زیست تصویری داشتم در فیزیک سوالات متفاوت و زیادی حل میکردم شیمیکتاب کار میخواندم و خلاصه نویسی میکردم.
روش شما برای جلوگیری از حواس پرتی و ایجاد تمرکز چه بود؟
یک کش به دستم میبستم موقع حواس پرتی میکشیدم و با برگشت کش به خودم تلنگر میزدم و میگفتم خدایا کمکم کن پزشکی قبول شوم.
اگر به یک سال قبل برگردید چه کاری را انجام میدادید؟
تقریباً از خودم راضی هستم ولی حتماً در درس شیمیتورق سریع انجام میدادم چون این کار را نکردم روز کنکور در سوالات چند موردی و شمارشی وقتی یک گزینه بلد نبودم کل سوال را از دست دادم و مجبور شدم سراغ سوالات محاسباتی بروم.
سخن پایانی
لذت واقعی بعد از قبولی در دانشگاه خوب است قبل از آن موفقیت فقط یک کلمه است.