نام و نام خانوادگی : امیرحسین یوسفی
نام شهر و استان : پاکدشت، تهران
رتبه کنکور : رتبه 488 ریاضی منطقه 3 کنکور 1402
رشته و دانشگاه قبولی : دبیر ریاضی دانشگاه فرهنگیان
میانگین تراز : 6000
سال های حضور در کانون : 1 سال
شغل و تحصیلات پدر : فرهنگی، لیسانس مطالعات اجتماعی
شغل و تحصیلات مادر : خانه دار، لیسانس تاریخ
مصاحبه گر : نسترن عبدی
چگونه با کانون آشنا شدید؟
از طریق تبلیغات و دوستان و آشنایان و همچنین مدرسه با کانون آشنا شدم. مدیر مدرسه تاکید داشت که آزمونهای کانون واقعیتر و نزدیکتر به کنکور است. من هم بعد از پرس و جو و مقایسهی سوالات کنکور و کانون،به همان نتیجه رسیدم و تصمیم گرفتم در کانون ثبت نام کنم.
چند سال و در چه سال هایی در کانون بودید؟
من 1 سال(سال دوازدهم) در کانون عضو بودم.
اولین ترازتان یادتان هست؟ روند پیشرفت شما چطور بود؟
بله، اولین ترازم حدود 5000 بود. روند پیشرفت من اکثراً صعودی و به سمت 6000 بود، البته بالاتر هم رفتم. بعضی اوقات هم روند نزولی داشتم و ترازم پایین تر از حد انتظارم میشد؛ اما در کل رو به پیشرفت بودم.
اگر در آزمونی ترازتان پایین می شد، ناراحت می شدید؟ برخورد خانواده چگونه بود؟
صادقانه بگویم، بله کمی ناراحت میشدم؛ از اینکه نتوانستم تراز مورد انتظار خودم را بدست آورم و بهبود ببخشم. اما در آزمونهای بعد سعی میکردم که جبران کنم؛ لذت جبران در آزمونهای بعدی، باعث فراموشی تلخی تراز پایین قبلی میشد.
خانواده همواره پشتیبان من بودند و سعی در تشویق من به بهتر شدن داشتند.
از جعبه ابزار کارنامه چگونه استفاده می کردید؟
از ویژگی مثبت کانون همین جعبه ابزار است که با داشتن انواع کارنامه، کمک زیادی به دانش آموزان میکند. از کارنامهی بازیابی استفاده میکردم تا بتوانم چکیدهی مطالب مطالعه شده را داشته باشم و هر وقت خواستم آنها را مرور کنم.
از کارنامهی اشتباهات استفاده میکردم که بتوانم مشکلات خودم را به صورت دقیق و موضوعی پیدا کنم. کارنامهی هدف گذاری به نظرم خیلی مفید بود چون میتوانستم نقاط قوتم را ببینم، و درسهای ضعیف ترم را بیشتر تقویت کنم.
چه قدر به برنامه راهبردی پایبند بودید؟
من تقریباً تمام برنامهی راهبردی کانون را اجرا میکردم؛ به جز مواردی که خودم یا مشاورم تشخیص میدادیم که نیازی به مرور اضافهی درس های قوی ترم نیست، بقیه موارد را تماما از روی برنامه راهبردی دنبال می کردم.
بهترین درس شما در کنکور کدام بود؟
بهترین درس من شیمی بود که توانستم 48 درصد جواب بدهم.
در ابتدا، تست زدن این درس برایم سخت بود چون زمان کم میآوردم و اشتباهاتم بالا بود؛ ولی با حل کردن تستهای متنوع و زیاد از 3 منبع مختلف، کمکم مدیریت زمانم بهتر و اشتباهاتم کمتر شد.
تحلیل آزمون را چگونه انجام می دادید؟
تقریباً در همهی موارد، به جز سوالاتی که بسیار سخت بودند و من درست جواب داده بودم، روی مشکلاتم متمرکز میشدم و آنها را تحلیل میکردم. اگر سوالی را در هنگام آزمون متوجه نمیشدم، کنار آن یک علامت میگذاشتم و بعد از آزمون آن را تحلیل میکردم تا اگر مثال آن را دوباره دیدم، حتماً جواب بدهم.
از این تحلیل ها و خلاصه نویسی ها در دوران جمع بندی استفاده کردید؟
بله؛ استفاده از خلاصهها و نکتههایی که در دفترچهی یادداشت خودم مینوشتم، بسیار برای من سودآور بود و در زمان جمعبندی از آنها استفاده میکردم.
مثلاً برای درس ریاضی، تمام نکتهها، فرمولها و مثالهای پرکاربرد را در دفترچه خود، یادداشت کرده بودم و با مطالعهی دوباره آن دفترچه، برای آزمون دادن آماده میشدم.
از منابع کمک آموزشی ای که استفاده کردید، بگویید؟
من سری کتابهای آبی را خیلی دوست داشتم؛ درسنامه آنها بسیار روان و کامل بود و سوالهای نیز خیلی خوب و بر پایه کنکور بودند.
از سری کتابهای سه سطحی و زرد هم استفاده میکردم. هر دوی آنها مفید بودند، مخصوصاً در زمانهای جمع بندی، کتابهای زرد برایم خیلی مفید بودند. آنها چکیدهای از تمام نکات و سوالات کنکوری بودند و جواب دادن به سوالات آنها، باعث بالا رفتن اعتماد به نفس من میشد.
از تکنیک های مدیریت زمان استفاده می کردید؟
بله. از تکنیکهای زمانهای نقصانی و استراتژی بازگشت استفاده میکردم. در جلسهی کنکور، در گوشهای از برگهی سوالات، زمانهای نقصانی را مینوشتم تا زمان را مدیریت کنم. البته در آزمونهای کانون نیز از آنها استفاده میکردم، چون در بعضی اوقات وقت نمیکردم به سوالهای آخر دفترچه پاسخ بدهم.
اگر به سال قبل برگردید، برای دروس عمومی چه کاری انجام می دهید؟
معدل من در سال آخر، حدود نوزده و نیم بود. مشکل من بیشتر روی دروس عمومی بود. درسهایی مثل سلامت و بهداشت، هویت اجتماعی، نقاط ضعف من بودند، چون در طی سال خیلی کمتر به این دروس پرداخته بودیم. اگر به سال قبل برگردم، بعد از شروع سال نو شروع میکنم به مطالعهی دروسی که نقاط ضعفم هستند و سعی میکنم نمرات آنها را بهبود ببخشم.
از نقش اولیا و مشاور پشتیبان بگویید؟
پدر و مادرم پیشنهاد دادند که در کانون ثبت نام کنم و در آزمونها شرکت کنم و همواره پیگیر ترازهای من بودند و من را امیدوار و تشویق میکردند، خانواده تلاش میکرد تا محیط را برای من فراهم سازد تا بتوانم راحتتر مطالعه کنم و در آزمونها نتایج بهتری بگیرم.
آقای علی صالحانی (متاسفانه دیگر در قید حیات نیستند) که مشاور من بودند، دائماً پیگیر وضع من بودند و من مشکلات و سوالهایم را به ایشان توضیح میدادم و ایشان تا حد توان من را راهنمایی میکردند.
از خانواده و مشاور پشتیبانم به خاطر اهمیت دادن به من، راهنمایی و پیگیریهایشان بسیار تشکر میکنم.