غزل لطافتی رتبه‌ی 92 انسانی: با روش بازیابی جمع‌بندی کردم

شنیده بودم که گاهی برخی از دانش‌آموزان جمع‌بندی را زودتر از موعد شروع می‌کنند و برای این کار عجله به خرج می‌دهند. ولی من این کار را نکردم...

غزل لطافتی رتبه‌ی 92 انسانی: با روش بازیابی جمع‌بندی کردم



گفت و گو با قهرمان پیوستگی غزل لطافتی از حویق

101 آزمون، از دهم انسانی تا آموزش زبان و ادبیات فارسی دانشگاه فرهنگیان اردبیل


غزل لطافتی در یک نگاه:

شهر: حویق (استان گیلان)

مدرسه‌ی دبستان: شهید بیسوده

مدرسه‌ی متوسطه‌ی اول: بنت الهدی

مدرسه‌ی متوسطه‌ی دوم: صدیقه کبری (س)

سال‌های حضور در کانون: از دهم تا دوازدهم انسانی به مدت 3 سال (101 آزمون)

میانگین تراز دوازدهم انسانی: 7196

رتبه: 92 انسانی منطقه 3

تحصیلات و شغل پدر: کارشناسی آموزش حرفه و فن، فرهنگی

تحصیلات و شغل مادر: کارشناسی مدیریت دولتی، فرهنگی


جمع‌­بندی برای کنکور را از چه زمانی شروع کردی؟

شنیده بودم که گاهی برخی از دانش‌آموزان جمع‌بندی را زودتر از موعد شروع می کنند و برای این کار عجله به خرج می دهند. ولی من این کار را نکردم. برنامه‌ی من تا روز کنکور کاملاً منظم و منطبق بر برنامه‌ی راهبردی کانون بود. آرامشی که این نظم و برنامه‌ریزی به من داد برایم ارزش زیادی داشت. 


دفتر برنامه‌ریزی را تکمیل می‌کردی؟

من تا روز کنکور نسبت به تکمیل دفتر برنامه‌ریزی مقید بودم و میزان مطالعه‌ام در دوران جمع‌بندی حدود 10 تا 12 ساعت در روز بود.  


چگونه بین مطالعه­‌ی تشریحی برای امتحانات و جمع‌بندی کنکور تعادل ایجاد کردی؟

همیشه عقیده‌ام این بود که حل تست‌ها هیچ تداخلی با موفقیت در امتحانات مدرسه ندارد. نظرم این بود که باید برای هر درس تعداد خیلی زیادی تست کار کنم تا هر صفحه از کتاب درسی بارها و بارها با تست‌های متنوع مرور و در ذهن تثبیت شود. وقتی تست‌های زیادی کار می کردم برای هر پاراگراف، کلمات و عبارات مهم به صورت کلید در ذهنم ثبت می‌شد و همین موضوع به من کمک می‌کرد تا در امتحانات تشریحی هم نتیجه‌ی مطلوبم را بگیرم. مرور از طریق حل تست باعث شد مطالب به صورت مفهومی برایم تکرار شود و به نظرم برای امتحانات هم کافی بود. من برای هر امتحان در خرداد ماه فقط شب قبل از امتحان در حد چند ساعت، نمونه سؤالات امتحانی را مرور می‌کردم. هدفم هم آشنایی با شیوه‌ی طراحی سؤالات بود.


جمع بندی کنکور را با چه شیوه ای انجام دادی؟

من از روش آزمون‌های سه روز یک‌بار استفاده کردم. در دو آزمون اولی که از خودم گرفتم اشتباهم این بود که در مرحله‌ی تحلیل، فقط روی تست ها و پاسخ آن‌ها تمرکز داشتم. بعد از اتمام تحلیل هم صفحات مربوط به هر تست را در صورت نیاز مرور می‌کردم و درواقع رجوع به کتاب درسی را انجام می‌دادم. این کار زمان زیادی از من می‌گرفت و به اندازه‌ای که باید، مؤثر نبود. من انتظار داشتم در دوران جمع‌بندی، آزمون به آزمون رشدم را ببینم. اما در دو آزمون اولی که دادم پیشرفتی نداشتم. متوجه شدم که یک جای کارم اشتباه است. هم زمان زیادی را برای تحلیل از دست داده بودم و هم مطالب زیادی از تست‌ها در ذهنم باقی نمانده بود. 


چه تغییری در روشت ایجاد کردی؟

سعی کردم این بار به محض این‌که هر تست را بررسی می‌کنم، همان موقع رجوع به کتاب درسی را انجام بدهم. این کار ممکن است در چند آزمون اول، دشوار به نظر برسد. اما بعد از چند آزمون، هم سرعت عمل بالاتر می‌رود و هم بیشتر مطالب کتاب درسی مرور می‌شود و دیگر نیاز به مرور عمیق و زمان بر ندارد. ضمناً این کار مشابهت طراحی تست‌ها در آزمون‌های مختلف و اهمیت بخش‌های مختلف کتاب درسی را به خوبی نشان می‌دهد. در کنار تحلیل هر تست، اگر لازم بود پاراگراف را می‌خواندم یا کل مبحث را مرور می‌کردم و اگر زمان بیشتری داشتم و نیازش را احساس می‌کردم، کل درس را مرور می‌کردم. 


این تحلیل زمان زیادی از تو نمی‌گرفت؟

من سه روز یا دو روز یک بار از خودم آزمون می‌گرفتم و تحلیلم همیشه در فاصله‌ی بین دو آزمون تمام می‌شد و نیازی به صرف زمان بیشتری نداشتم. هر چه به کنکور نزدیک‌تر می شدم روی مطالب کتاب مسلط‌تر بودم و تحلیلم کم‌تر طول می‌کشید.


با درس خاصی در دوران جمع‌بندی چالش نداشتی؟

در درس فنون، در بخش قرابت معنایی اگر زمان نمی‌گذاشتم و تست کار نمی‌کردم، کاملاً مشخص بود که افت می‌کنم. به همین خاطر برای خودم روتین گذاشته بودم و هر روز در حدود 20 دقیقه زمان صرف می‌کردم و 10 تست کار می‌کردم. در دوران جمع‌بندی این کار را حتی روزهایی که آزمون نمی‌دادم و فقط تحلیل می‌کردم، انجام می‌دادم. برای باقی درس‌ها چون در زمان تحلیل به کتاب درسی مراجعه می‌کردم، درس ها مرور می‌شد و چالش‌ها رفع می‌شد. این طور نبود که در دوران جمع‌بندی یک کتاب را از ابتدا بخوانم. روش من در دوران جمع‌بندی، مرور از طریق بازیابی بود.


در دوران جمع‌بندی توانستی به خوبی روحیه‌ات را مدیریت کنی؟

به نظرم انسان عاقلی کسی است که بتواند در زمانی که ممکن است دیگران زمان را به دلیل عدم آرامش از دست بدهند، بر خودش مسلط باشد و مسیرش را در نهایت آرامش و بدون تفکر به نتیجه ادامه بدهد. من با حس نزدیکی به خدا و مطالعه‌ی قرآن خودم را آرام نگه می‌داشتم. یک آیه‌ی قرآن در شب قبل از کنکور آرامش من را تأمین کرد. "خدا با من است، هر جا که باشم." تلاشم را تا جایی که می‌توانستم، انجام دادم و نتیجه را به حکمت خدا واگذار کردم. 


هفته‌ی آخر چه کارهایی انجام دادی؟

 5 روز باقی مانده تا کنکور را صرف تورق سریع کردم. نکات مهمی را که در دوران جمع‌بندی در دفتری یادداشت کرده بودم، مرور کردم. کتاب‌های درسی را هم با شیوه‌ی خودم تورق کردم. در دوران جمع‌بندی بخش‌هایی از کتاب را که از آن بخش‌ها تستی در کنکور مطرح شده بود، مشخص کرده بودم که در هفته‌ی آخر آن بخش‌ها را مرور کردم. 


روز کنکور چگونه سپری شد؟

در آزمون آخری که برای جمع‌بندی دادم و به صورت حضوری شرکت کرده بودم، برای اولین بار صندلی من کنار مراقب بود. حس می‌کردم ممکن است مراقب به من زیاد نگاه کنند و من آرامشم را از دست بدهم. به خودم گفتم بهتر است این شرایط را هم در آزمون‌های جمع‌بندی تجربه کنم تا بتوانم در روز کنکور قوی‌تر ظاهر شوم. روز کنکور هم دقیقاً همین اتفاق برای من تکرار شد و من آمادگی کامل داشتم. بهتر است دانش‌آموزان در آزمون‌های دوران جمع‌بندی خودشان تمام شرایط ممکن را برای خودشان شبیه‌سازی کنند. 


در کنکور چه درصدهایی کسب کردی؟

ادبیات فارسی 45.4، معارف اسلامی 74.7، عربی 69.4، زبان 34.7

ریاضیات 30، اقتصاد 82.1، فارسی تخصصی 74.5، عربی تخصصی 88.4

تاریخ و جغرافیا 52.3، علوم اجتماعی 95، فلسفه و منطق 38.4، روان شناسی 73.4


به نظرت بهترین عملکردت مربوط به کدام درس بود؟

 به نظرم چون به فنون علاقه داشتم در این درس عملکرد بهتری داشتم. این درس چند بخش داشت. بخش قرابت را در دوران جمع‌بندی به صورت روتین خواندم. بخش تاریخ ادبیات را در طول سال تحصیلی خلاصه برداری کرده بودم. تمام مطالب تاریخ ادبیات در ذهنم مانند یک کتابخانه‌ی منظم شده بود. در بخش آرایه‌های ادبی هم قوی بودم و تست کار می‌کردم.


کدام منابع برایت اثر خوبی داشت؟

من برای تمام درس‌هایم از کتاب‌های آبی کانون استفاده می‌کردم. همیشه شروعم با کتاب آبی بود. در دوران‌هایی مثل تابستان که وقت محدودی داشتم، از کتاب‌های سه سطحی استفاده می‌کردم. در دوران جمع‌بندی هم از کتاب آزمون محور کانون یعنی کتاب زرد استفاده کردم. 


 پیوستگی به آزمون چه اثر مثبتی برایت داشت؟

هر بار که آزمون می‌دادم کلمات کلیدی و نکات مهم هر درس را یاد می‌گرفتم و در ذهنم ثبت می‌شد. آزمون‌ها به من کمک کرد تا همه چیز را به طور دقیق بخوانم و بارها مرور کنم. همین آزمون‌ها باعث شد چه در کنکور و چه در امتحانات تشریحی نقاط ضعفم را برطرف کرده باشم، مطالب را به ذهن سپرده باشم و نتیجه‌ی مطلوبی بگیرم. 


مجلات آزمون را مطالعه می‌کردید؟

مطالب مجله را خیلی دوست داشتم. صفحه‌ی ادبیات کلاسیک برایم خیلی جذاب بود. هنوز هم صفحات اول مجله که یک تصویر و یک بیت یا مصرع متناسب با زمان بود، در اتاقم موجودند و یک مصرع همیشه در ذهنم تکرار می‌شود: خیزید، مخسبید که نزدیک رسیدیم. می‌دانستم که تلاشم دیده می‌شود و نتیجه‌ی تلاش و استمرارم را خواهم گرفت. 

Menu