فلسفه - تست‌های جامع - جمع بندی کل کتاب - مهرشاد ایمانی نسب

سلام دوستان عزیز رشته انسانی . . . ! ! ! 🙋‍♂️ در این مطلب قصد داریم از طریق حل تست به جمع بندی تمام دروس کتاب فلسفه یازدهم بپردازیم .

فلسفه - تست‌های جامع - جمع بندی کل کتاب - مهرشاد ایمانی نسب

سلام دوستان عزیز رشته انسانی . . . ! ! !
 
 در این مطلب قصد داریم از طریق 
حل تست به جمع بندی تمام دروس کتاب فلسفه یازدهم بپردازیم .

 دوستان عزیز ، لطفا ابتدا خودتان تست ها را حل کنید و خودتان را محک بزنید و سپس پاسخ ها را مطالعه و بررسی کنید . . .


فلسفه - تست‌های جامع - جمع بندی کل کتاب - مهرشاد ایمانی نسب









مـهـرشـاد ایـمـانـی نـسـب

دانشجوی رشته علوم قضایی دانشگاه علوم قضایی تهران 

رتبه 16 منطقه دو - کنکور انسانی  1400


ویژگی های مطلب 

🔵  تست های کاربردی و جامع  🔵  

🔵  پاسخ های تشریحی  🔵




1-با توجه به دیدگاه ملاصدرا ، توجه و پرداختن به کدام پرسش در حیطه فطرت اول جای می گیرد ؟

1)آیا انسان موجودی جاودان است یا فناپذیر ؟                 2)چگونه می توان محبوب مردم و اطرافیان بود ؟ 

3)معیار سعادت حقیقی را چه باید دانست ؟                   4)کمال انسانی را چگونه باید مشخص کرد ؟ 



پاسخ گزینه 2 است . فطرت اول همان پرداختن به امور عادی و مسائل روزمره زندگی است . وقتی به کسب محبوبیت میان مردم فکر می کنیم ، قطعاً به امری سطحی و روزمره پرداخته ایم ؛ زیرا اینکه کسی محبوبیت داشته باشد یا نداشته باشد ، جزء امور بنیادی زندگی نیست .




2-درباره (( معرفت نسبت به وجود )) می توان گفت . . . . . . . .   

1)فرع بر هستی شناسی است .                         2)لازمه ی هر نوع معرفت شناسی است . 

3)فرع بر امکان شناخت وجود است .               4)یکی از فلسفه های مضاف است . 



پاسخ گزینه 3 است . معرفت به وجود که همان هستی شناسی است ، فرع بر امکان شناخت وجود است ؛ زیرا اگر امکان شناخت وجود میسر نباشد ، معرفت و شناخت وجود نیز بی معنا خواهد بود .




3-بر اساس آنچه از دفاعیات سقراط در دادگاه می دانیم ، اگر کسی سقراط را دانا خطاب می کرد ، او چه پاسخی می داد ؟

1)من از همه شما مردم نادان ترم .                       2)من تنها می دانم که هیچ نمی دانم . 

3)دانایی من تنها به اندازه دانایی شماست .        4)دانایی من در نادانی ام نهفته است . 



پاسخ گزینه 2 است . سقراط می دانست که مدعیان دانایی هیچ نمی دانند و می دانست که تفاوت او با دیگران در این است که او می داند که چیزی نمی داند (جهل ساده) ولی دیگران گمان می کنند که دانا هستند در حالی که چیزی نمی دانند (جهل مرکب) . بنابراین اگر سقراط را دانا خطاب می کردیم ، پاسخ می داد که دانای حقیقی خداست و من تنها می دانم که هیچ نمی دانم .  




4-با پذیرش کدام گزینه ، دچار تناقض خواهیم شد ؟   

1)نمی توان از شناخت تعریفی ارائه داد .                        2)انسان هیچ چیز را نمی تواند بشناسد . 

3)بدیهی است که هر چیزی را می شود شناخت .          4)شناخت انسان ، هیچ محدودیتی ندارد . 



پاسخ گزینه 2 است . اگر کسی مدعی شود ((هیچ چیز را نمی توان شناخت)) یعنی به شکاکیت مطلق روی آورده و شک مطلق منجر به تناقض می شود .




 5-دیدگاه ابن سینا درباره قانون علیت با کدام گزینه ناسازگار است ؟  

1)با یک آزمایش تجربی ساده می توان اثبات کرد که اصل علیت وجود دارد . 

2)منظور از علیت این است که هر پدیده ای در جهان هستی نیازمند علت است . 

3)برای اینکه هر پدیده ای را در جهان بشناسیم ، نیازمند قانون علیت هستیم . 

4)عقل می تواند قاعده علیت را بفهمد و آن را بر پدیده های تجربی اعمال کند . 



پاسخ گزینه 1 است . از نظر ابن سینا ، قاعده علیت ، اساس هرگونه تجربه و شناختی است نه بر عکس ؛ بنابراین اصل علیت یک امر عقلانی است و از طریق تجربه و آزمایش اثبات نمی شود . 




6-کدام گزینه درباره (( قوه نطق )) در نظر ارسطو درست است ؟ 

1)انسان هایی که دارای قوه نطق هستند ، برتر از سایر آدمیان اند .      2)قوه نطق موجب تفاوت میان انسان ها با یکدیگر می شود . 

3)مراوده ی فکری انسان ها با یکدیگر از طریق نطق انجام می شود .    4)قوه ی نطق همان روح یا نفس انسان و بعد غیر مادی اوست.



پاسخ گزینه 3 است . قوه نطق باعث می شود انسان بتواند استدلال و فکر کند و آن را با دیگران در میان بگذارد . تشریح گزینه های نادرست: 

گزینه 1 : قوه نطق امر مشترک میان آدمیان است و موجب برتری نیست . 

گزینه 2 : قوه نطق باعث می شود انسان از سایر حیوانات متفاوت شود ، نه تفاوت میان انسان ها . 

گزینه 4 : نطق یکی از قوای روح یا نفس انسان است ، نه خود روح انسان .



 

7-میان دو مفهوم ((فیلسوف)) و ((کسی که دارای باورهای درست است)) کدام یک از نسبت های چهارگانه برقرار است ؟ 

1)عموم و خصوص مطلق                      2)تباین                         3)تساوی                         4)عموم و خصوص من وجه 



پاسخ گزینه 4 است . فیلسوف کسی است که باورهایش را بررسی کرده و سعی کرده تا باورهای نادرست را کنار بگذارد اما این مسئله به این معنا نیست که لزوماً همه ی باورهای یک فیلسوف درست است ؛ زیرا ممکن است باورهای اشتباه نیز داشته باشد . از طرف دیگر ، کسی که دارای باورهای درست است ، ممکن است فیلسوف نباشد . پس رابطه عموم و خصوص من وجه برقرار است .




8-در تمثیل غار افلاطون می فهمیم که . . . . . .  

1)شوق مواجهه با عالم حقیقی ، زنجیرهای عادت مردمان را پاره می کند .

2)برخورد با حقیقت برای آنان که در زنجیر عادت گرفتار بوده اند ، آسان نیست . 

3)فیلسوفی که از حقایق بیرون از غار حرف می زند ، بی درنگ مقبول عامه واقع می شود . 

4)مردمان گرفتار در عالم سایه ها ، از نرسیدن به حقیقت بیرون از غار ، افسرده و ناراحتند .  



پاسخ گزینه 2 است . بی شک ، کسانی که سال ها گرفتار در زنجیر بوده اند و با عالم تاریکی و سایه ها خو گرفته اند ، نمی توانند با نور حقیقی مواجه شوند و بسیاری از آنان بی درنگ به عالم سایه های درون غار پناه می برند .



 

9-اثبات گرایان ملاک معناداری گزاره ها را چه چیزی می دانستند ؟ 

1)علمی بودن عبارت                  2)اثبات شدن گزاره                3)قابلیت بررسی تجربی آن              4)کاذب نبودن گزاره



پاسخ گزینه 3 است . اثبات گرایان یا همان پوزیتیویست ها معتقد بودند اگر گزاره ای قابلیت بررسی تجربی نداشته باشد ، اساساً مبهم و بی معناست . بنابراین ملاک معناداری برابر بود با امکان و قابلیت بررسی تجربی .




10-چرا معرفت شناسی را می توان داخل هستی شناسی در نظر گرفت ؟  

1)زیرا برخی موضوعات مانند مبحث علت و معلول ، مشترک هر دو بخش فلسفه است . 

2)زیرا علم نوعی از وجود است و بررسی آن ، بررسی یکی از موضوعات هستی شناسی است . 

3)چون شناخت وجود و هستی فرع بر بررسی امکان شناخت هستی توسط انسان است . 

4)چون اگر بخواهیم معرفت آدمی را بشناسیم ، باید هستی و احکام و قواعدش را شناخته باشیم .  



پاسخ گزینه 2 است . علم یا معرفت نوعی از وجود است ؛ یعنی وجودی که جنبه ذهنی دارد ، پس معرفت شناسی درون هستی شناسی قرار می گیرد ؛ زیرا در هستی شناسی باید انواع وجود را بررسی کرد . یکی از انواع وجود ، وجود ذهنی یا همان علم و معرفت است . 




11-مستندات موجود در مورد نخستین جهان شناسان و فیلسوفان یونانی به ما می گویند . . . . . . .  

1)تنها دل مشغولی آنان پرداختن به فلسفه و ریاضیات بود .          2)همه ی این اندیشمندان اهل سیر و سلوک معنوی نیز بودند . 

3)مسئله اصلی آنان ، تبیین تغییرات پی در پی طبیعت بود .        4)خود را فیلسوف می نامیدند . 



پاسخ گزینه 3 است . دغدغه اصلی نخستین فیلسوفان یونان باستان ، تبیین عقلانی تغییرات و دگرگونی های جهان هستی و طبیعت بود . 

تشریح گزینه های نادرست : 

گزینه 1 : نخستین جهان شناسان فقط به فلسفه و ریاضیات نمی پرداختند ، بلکه کم و بیش با مجموعه علوم زمان خود آشنا بودند . 

گزینه 2 : از بین نخستین جهان شناسان ، فقط فیثاغورس گرایش های عرفانی داشت . 

گزینه 4 : در آن زمان هنوز اصطلاح ((فیلسوف)) رایج نشده بود .




12-فلسفه های مضاف چگونه شکل گرفته اند ؟ 

1)گسترش مباحث تخصصی هر علم                       2)محدودیت های موجود در فلسفه اولی

3)نیازمندی فلسفه به علوم مختلف                       4)تأمل فیلسوفانه در حوزه های مختلف 



پاسخ گزینه 4 است . با تأمل فیلسوفانه در حوزه هایی مانند اخلاق ، دین ، تاریخ و طبیعت ، شاخه هایی از فلسفه به نام فلسفه های مضاف شکل گرفته اند .




13-بر اساس سه نوع ابزار شناختی انسان می توان گفت . . . . . . . .  

1)حس انسان تنها توانایی شناخت امور محسوس را دارد .          2)عقل آدمی تنها امور غیرمحسوس و غیرمادی را می شناسد . 

3)امور محسوس را فقط با قوه ی حسی می توان شناخت .        4)امور غیرمحسوس را فقط با قوه عقل می توان شناخت .  



پاسخ گزینه 1 است . قوای حسی انسان تنها می توانند امور محسوس را بشناسند . بررسی گزینه های نادرست : 

گزینه 2 : برخی امور محسوس توسط عقل شناخته می شوند . 

گزینه 3 : برخی حقایق امور محسوس را نمی توان با حس شناخت و به کمک عقل شناخته می شوند . 

گزینه 4 : در شناخت امور غیرمحسوس می توانیم از شهود قلبی نیز بهره بگیریم .



 

14-علامه طباطبایی معتقد بود که پایه های بحث های علمی ملاصدرا پیوند چه اموری است ؟  

1)عقل و وحی و سنت             2)عقل و کشف و شرع                3)وحی و کشف و سنت               4)عقل و کشف و شهود 



پاسخ گزینه 2 است . از نظر علامه طباطبایی ، صدرالمتألهین (ملاصدرا) پایه ی بحث های علمی و فلسفی خود را روی پیوند میان عقل و کشف (شهود) و شرع (وحی و سنت) گذاشت .



15-کدام گزینه می تواند علت آزاد اندیشی ما باشد ؟ 

1)فهم فلسفی باورهایمان          2)درستی باورهای ما          3)عمل بر اساس باورهای درست          4)فهم مبنای عمل دیگران


 

پاسخ گزینه 1 است . کسی که درستی و نادرستی باورهایش را بررسی می کند ، در واقع وارد تفکر فلسفی شده و در نهایت می تواند به فهم فلسفی باورهایش برسد . چنین فردی با پذیرش باورهای درست و کنار گذاشتن باورهای نادرست ، به آزاداندیشی می رسد ؛ زیرا باورهایش از روی تقلید یا بر حسب عادت شکل نگرفته است .




📌  لینک درسنامه های مرتبط  📌

درس 1 - چیستی فلسفه 

درس 2 - ریشه و شاخه های فلسفه 

درس 3 - فلسفه و زندگی 

درس 4 - آغاز تاریخی فلسفه 

درس 5- زندگی بر اساس اندیشه 

درس 6 - امکان شناخت 

درس 7 - ابزارهای شناخت 

درس 8 - نگاهی به تاریخچه معرفت 

درس 9 - چیستی انسان (1) 

درس 10 - چیستی انسان (2)

درس 11 - انسان ، موجود اخلاق گرا


صفحه اینستاگرام و کانال تلگرام ما

برای ارتباط بیشتر با رتبه برترها و رزرو پشتیبان ویژه ، پیج کانون برترها را دنبال کنید و به کانال تلگرام کانون برترها ملحق شوید .

همچنین می توانید با شماره 0218451 داخلی 3123 تماس بگیرید .



تهیه کننده :

مـهـرشـاد ایـمـانـی نـسـب  -  دانشجوی دانشگاه علوم قضایی

سپاس از توجه شما  🌹 🌹 🌹

Menu