سلام خدمت دوستان عزیز رشته انسانی . . . ! ! ! 👋
در این مطلب قصد داریم به حل تست های منطق و فلسفه کنکور 1401 خارج کشور بپردازیم .
دوستان عزیز ، لطفاً ابتدا خودتون تست ها را حل کنید و سپس پاسخ ها را مطالعه و بررسی کنید . . .
![]() | دانشجوی رشته علوم قضایی دانشگاه علوم قضایی تهران رتبه 16 منطقه دو - کنکور انسانی 1400 |
1-در کدام عبارت ، دلالت مفهوم مورد نظر بر معنا (( دلالت تضمنی )) است ؟
1)پایه میز جدا شده است و نیاز به تعمیر دارد .
2)در هر ملکول آب دو ملکول هیدروژن وجود دارد .
3)در نماز پیشانی خود را به نشانه خاکساری ، بر خاک می ساییم .
4)مادرم به من یک روسری آبی آسمانی با گل های سفید و زرد هدیه داد .
پاسخ گزینه 3 است . دلالت تضمنی دربردارنده بخشی از معنای اصلی لفظ است که این مورد فقط در گزینه 3 دیده می شود . منظور از نماز در گزینه 3 ، بخشی از نماز یعنی سجده است . در سایر گزینه های دیگر ، دلالت مطابقی وجود دارد .
2-در عبارت زیر ، کدام یک از نسبت های چهارگانه را نمی توان مشاهده کرد ؟
(( موجودات عالم به دو قسم مادی و مجرد تقسیم می شوند . جانداران که جزء موجودات مادی هستند ، به دو قسم گیاهان و جانورانی که دارای حواس هستند ، تقسیم می شوند . ))
1)تباین 2)عموم و خصوص من وجه 3)تساوی 4)عموم و خصوص مطلق
پاسخ گزینه 2 است . در این عبارت رابطه عموم و خصوص من وجه دیده نمی شود . بررسی سایر گزینه ها :
1)تباین بین مفاهیم مادی و مجرد می باشد .
3)تساوی بین مفاهیم جانور و دارای حواس می باشد .
4)عموم و خصوص مطلق بین مفاهیم موجودات مادی و گیاهان می باشد . (هر گیاهی موجود مادی است اما برخی موجودات مادی ، گیاه نیستند .)
3-در کدام مورد ، از استدلال تمثیلی استفاده شده است ؟
1)افتادگی آموز اگر طالب فیضی هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
2)ز خاک آفریدت خداوند پاک پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
3)مزرع سبز فلک دیدم و داس مه نو یادم از کشته خویش آمد و هنگام درو
4)می توان به نفس کرد جهان را روشن هر که چون صبح برآرد به تأمل دم را
پاسخ گزینه 1 است . استقرای تمثیلی ، استدلالی است که برای رسیدن به نتیجه از تمثیل استفاده می کند . در سایر گزینه ها ، تمثیل صرف وجود دارد اما در گزینه 1 از تمثیل ، نتیجه ای استنباط می کند . در گزینه 1 ، فرد مغرور را به زمین بلند تشبیه می کند و همان طور که زمین بلند از آب بی بهره می ماند ، فرد مغرور هم از زندگی خود بهره ای ندارد .
4-می دانیم که قضایای (( بعضی از دانشجویان دیپلم ندارند )) و (( همه جانوران حس دارند )) به ترتیب کاذب و صادق هستند . از صدق کدام قضایا مطمئن هستیم ؟
1)هر دانشجویی دیپلم دارد – همه حس داران ، جانورند .
2)بعضی از دانشجوها دیپلم دارند – هر دارای حسی ، جانور است .
3)بعضی از دیپلمه ها دانشجو نیستند – برخی از جانوران دارای حس اند .
4)بعضی از دیپلمه ها دانشجو هستند – برخی از جانوران دارای حس اند .
پاسخ گزینه 4 است . عکس مستوی تداخل تحت تضاد قضیه ی (( بعضی از دانشجویان دیپلم ندارند )) ، قضیه ی (( بعضی از دیپلمه ها دانشجو هستند )) می باشد که صادق است . متداخل قضیه ی (( همه جانوران حس دارند )) ، قضیه ی (( برخی از جانوران دارای حس اند )) می باشد که از صدق قضیه کلی ، به صدق قضیه جزئی می رسیم .
5-می دانیم که نتیجه و یکی از مقدمات قیاسی ، به ترتیب (( بعضی د الف نیست )) و (( هر الف ب است )) هستند . مقدمه دیگر این قیاس کدام است ؟
1)هیچ ب د نیست . 2)بعضی الف د نیست . 3)بعضی د ب نیست . 4)بعضی ب د نیست .
پاسخ گزینه 3 است . هر الف ب است ، بعضی د ب نیست . پس بعضی د الف نیست . بررسی سایر گزینه ها :
1)نتیجه قیاس ، قضیه ای جزئی است اما در صورت سوال نتیجه قضیه کلی است .
2)حد وسط درست آورده نشده است . حد وسط حرف ب می باشد . پس قضیه گزینه 2 حد وسط ندارد .
4)اگر این قضیه ، یکی از مقدمات باشد ، علامت حد وسط در هر دو مقدمه منفی می شود . پس شرایط اعتبار را ندارد .
6-در کدام یک از قیاس های زیر ، مغالطه اتفاق افتاده است ؟
1)موجودی که زنده باشد ، باید نفس بکشد . ربات تنفس نمی کند ؛ پس زنده نیست .
2)از نظر من اینکه می گویند (( توانا بود هر که دانا بود )) یک واقعیت است . سقراط دانا بود ؛ پس توانا بود .
3)در فیزیک ثابت شده هر چیزی که مادی باشد ، وزن خاصی دارد . هوا و گازهای تشکیل دهنده آن ، همه ماده هستند ؛ پس سنگینی دارند .
4)هر حیوانی که وحشی و گوشت خوار نباشد ، علف خوار است و از آنجا که این حیوان برگ درختان را می خورد ، معلوم است که وحشی و گوشت خوار نیست .
پاسخ گزینه 4 است . در گزینه 4 مغالطه وضع تالی وجود دارد . از مغالطه وضع تالی نمی توان نتیجه صحیحی به دست آورد . بررسی سایر گزینه ها :
1)در این گزینه ، قاعده رفع تالی به کار رفته است .
2)در این گزینه ، قاعده وضع مقدم به کار رفته است .
3)در این گزینه ، قاعده وضع مقدم به کار رفته است .
7-کدام عبارت درباره فیلسوفان و تفکر فلسفی درست است ؟
1)رسیدن به شناخت درستی از واقعیت ، مستلزم پرهیز از مغالطه است ؛ از این رو ، فیلسوفان با مغالطه ها سر و کار دارند .
2)فیلسوف می خواهد خود را از بند عادات نابخردانه و پیش داوری و تعصب برهاند و هدف او از کشف حقیقت ، همین است .
3)انسان موجودی کنجکاو و متفکر است ؛ کسانی که سوالات و کنجکاوی های خود را به نحو جدی پیگیری می کنند ، اهل تفکر فلسفی اند.
4)فیلسوف کسی است که در موقعیت های مختلف زندگی می اندیشد و باورهایی منظم و پیوسته دارد ، هر چند استدلالی نداشته باشد .
پاسخ گزینه 1 است . فیلسوفان برای رسیدن به شناخت درستی از واقعیت ، باید از مغالطات پرهیز کنند . به همین خاطر است که فیلسوفان با مغالطات سر و کار دارند و باید آنها را بشناسند تا با آنها مبارزه کنند . بررسی سایر گزینه ها :
2)عبارت این گزینه برعکس بیان شده است . هدف فیلسوف از دوری از عادات نابخردانه و تعصبات بی جا ، کشف حقیقت است ، نه برعکس .
3)هر نوع کنجکاوی و حیرتی ، فلسفی نیست و هر انسان کنجکاوی اهل تفکر فلسفی نیست .
4)فیلسوف تابع استدلال و عقل است و باوری که استدلالی نباشد را نمی پذیرد .
8-کدام توصیف درباره واقعیت هایی که توسط عقل فهمیده می شود ، درست است ؟
1)فقط از راه تفکر و استدلال قابل دستیابی است . 2)قلمرو کاربرد آن ، منحصر به شناخت عقلی است .
3)موجود مادی و محسوس موضوع آن قرار نمی گیرد . 4)اساس همه انواع دانش های بشری را تشکیل می دهد .
پاسخ گزینه 4 است . شناخت های حاصل از عقل ، اساس همه علوم و معارف بشری را اعم از دانش فلسفه و ریاضیات و علوم تجربی و . . . تشکیل می دهند . بررسی سایر گزینه ها :
1)برخی شناخت های عقلی توسط سایر ابزارهای شناخت نظیر قلب و وحی نیز قابل اکتساب است .
2)ابزار عقل به جز شناخت عقلی معارف دیگری نیز مانند شناخت تجربی و درون نگری در اختیار ما قرار می دهد .
3)عقل هم در باب امور مادی و محسوس شناخت کسب می کند و هم در باب امور غیرمادی و نامحسوس .
9-کدام عبارت درست است ؟
1)از نظر افلاطون نفس با ارزش ترین دارایی انسان و جزئی از عقل او است که قابل رویت نیست .
2)کانت و دکارت در این امر اتفاق نظر دارند که نفس انسان از قوانین فیزیکی تبعیت نمی کند .
3)وجه مشترک هابز و دکارت در انسان شناسی این است که هر دو ، انسان را یک ماشین پیچیده می دانند .
4)داروینیست ها نظریه داروین را در مورد منشأ پیدایش حیات پذیرفته و بنابراین رعایت اصول اخلاقی را ضروری نمی دانند .
پاسخ گزینه 2 است . کانت و دکارت ، نفس انسان را امری مجرد می دانند که مادی نیست ؛ بنابراین نفس از قواعد مادی نظیر امتداد ، زمان ، مکان و قوانین فیزیکی آزاد است . بررسی سایر گزینه ها :
1)از نظر افلاطون ، عقل جزئی از نفس انسان و نه برعکس .
3)نظر ذکر شده در این گزینه اختصاص به ماتریالیست ها مانند هابز دارد .
4)علت اینکه داروینیست ها ارزش احکام اخلاقی را انکار کردند این بود که داروینیسم را با تفسیری ماتریالیستی همراه کردند و وجود ساحت روحانی را انکار کردند.
10-کدام عبارت درست است ؟
1)به باور ابن سینا ، روح انسان یک موجود ماوراءطبیعی است که در مرحله ی جنین کامل ، به او تعلق می یابد و تا پایان حیات زمینی ، بدن را همراهی می کند .
2)ملاصدرا روح انسان را از بدن مستقل نمی داند و آن را نتیجه تکامل بدن می داند ؛ بنابراین ویژگی خاص انسان این است که از پیچیدگی بسیار زیادی برخوردار است .
3)سهروردی که به جای ((وجود)) از مفهوم نور استفاده می کند ، نفس را آمیخته ای از نور و ظلمت می داند که از مشرق وجود دور افتاده و مشتاق بازگشت به آنجاست .
4)فیلسوفان مسلمان چون ابن سینا و دیگران ، علاوه بر استفاده از آموزه های افلاطون و ارسطو ، به این شهود رسیده بودند که روح را موجودی مجرد و مسجود فرشتگان ببینند .
پاسخ گزینه 1 است . ابن سینا ، نفس را یک امر مجرد و غیرمادی می داند که هنگامی که جنین صاحب اندام های گوناگون شد ، به آن تعلق می گیرد اما روح پس از مرگ بدن از آن جدا می شود و امری فانی نیست و حیات آن ادامه دارد . بررسی سایر گزینه ها :
2)عبارت مطرح شده در پایان این گزینه مربوط به نظر ماتریالیست ها پیرامون انسان است .
3)از نظر سهروردی ، نفس جنبه ی نورانی وجود است و جسم و بدن جنبه ی ظلمانی وجود است ؛ لذا نفس آمیخته ای از نور و ظلمت نیست .
4)فیلسوفان مسلمان با استناد به معارف دینی و آموزه های قرآنی ، برای روح جایگاه والایی قائل بودند و آن را مسجود فرشتگان می دانستند ؛ نه به خاطر تأثیرپذیری از آراء فلاسفه یونان .
11-کدام عبارت ، به نظریه کانت در مورد فعل اخلاقی مربوط نمی شود ؟
1)به فرمان عقل صورت می گیرد . 2)برای انجام وظیفه اخلاقی است .
3)ناشی از گرایشات عالی انسانی است . 4)در اطاعت از وجدان و در عین حال قابل تعمیم است .
پاسخ گزینه 3 است . معیار فعل اخلاقی از نظر کانت ، معیاری عقلی است . از نظر او ، انسان بنابر حکم عقل به انجام وظیفه و تبعیت از وجدان اخلاقی می پردازد . کانت کنش اخلاقی آدمی را بر مبنای گرایشات درونی و تمایلات او بنا نمی کند .
12-کدام عبارت درست است ؟
1)هر چه که فرض شود ضرورتاً دو حیثیت دارد : هستی و چیستی .
2)از میان نسب اربع ، نسبت میان ماهیت یک چیز با وجود همان چیز ، تساوی است .
3)اشاره کردن به چیزی ، بدون اینکه به نوعی وجود آن را باور داشته باشیم ، غیر ممکن است .
4)وقتی چیزی را واقعی می پنداریم و سپس می فهمیم وجود نداشته ، یعنی ماهیتش را نشناخته ایم .
پاسخ گزینه 3 است . هنگامی که به امری اشاره می کنیم ، به این معناست که ما به وجود یافتن آن امر پی برده ایم و هستی آن را به نوعی تصدیق می کنیم . بررسی سایر گزینه ها :
1)هر موجودی دو حیثیت هستی و چیستی دارد ، نه هر چیزی که بتوان فرض کرد . برخی مفاهیم در خارج وجود ندارند .
2)وجود و ماهیت یک امر در ذهن ، دو مفهوم متغایر و متباین اند و یکی نیستند .
4)این عبارت ارتباطی با عدم شناخت ماهیت ندارد .
13-نظریه فیلسوفان مسلمان درباره عقلی بودن اصل علیت ، به کدام سوال پاسخ می دهد ؟
1)ذهن چگونه از تجربه ، به رابطه علیت پی می برد ؟ 2)انسان چگونه رابطه علیت را درک کرده است ؟
3)چرا پدیده ها خود به خود به وجود نمی آیند ؟ 4)ذهن چگونه رابطه علیت را می سازد ؟
پاسخ گزینه 2 است . فیلسوفان مسلمان ادراک اصل علیت را امری تجربی نمی دانند و از نظر آنان ، انسان با عقل خود و بر مبنای اصل امتناع اجتماع نقیضین ، اصل علیت را درک می کند .
14-کدام عبارت با دیدگاه های افلاطون ناسازگار است ؟
1)نظم ، از عقل ناشی می شود و در آن ریشه دارد .
2)امر تغییر ناپذیر را فقط با تعقل می توان درک کرد .
3)ساختار کلی جهان را با چند خدایی نمی توان توضیح داد .
4)مثال خیر چون خورشیدی است که از حقیقت پرتو می گیرد .
پاسخ گزینه 4 است . از نظر افلاطون ، هر چیزی در پرتو مثال خیر دارای حقیقت می شود ، نه اینکه مثال خیر خود از امر دیگری کسب حقیقت کند . مثال خیر خود برترین ایده در جهان مثل است و هر چیزی با بهره از آن حقیقت و ظهور می یابد .
15-کدام عبارت ، وجه تمایز برهان خاص ابن سینا و ملاصدرا را در اثبات خدا ، به نحو دقیق تری بیان می کند ؟
1)ملاصدرا بر خلاف ابن سینا ، ماهیت را نسبت به وجود و عدم ، علی السویه نمی داند .
2)ابن سینا از رابطه میان علت و معلول استفاده می کند و ملاصدرا از رابطه بی نیاز و نیازمند .
3)ابن سینا از تساوی موجودات نسبت به وجود و عدم می گوید و ملاصدرا از فقر آنها نسبت به غنی بالذات .
4)ملاصدرا هستی موجود را عین وابستگی او می داند و ابن سینا تساوی ذات موجود نسبت به وجود و عدم را ملاک نیازش .
پاسخ گزینه 4 است . ابن سینا برای تبیین ملاک نیازمندی مخلوقات ، به ماهیت و ذات امکانی آنها توجه می کند و بیان می کند این موجودات در ذات خود فی نفسه نسبت به وجود و عدم برابر و علی السویه هستند و برای وجود یافتن نیازمند واجب الوجوب بالذات هستند اما ملاصدرا به جای توجه به ماهیت و ذات اشیا ، به خود حقیقت وجود آنها توجه می کند . او با قائل شدن به مراتب داشتن وجود بیان می کند که مخلوقات ، وجودهای نیازمند و فقیر در مراتب پایین و ضعیف وجود هستند و برای وجود یافتن نیازمند شدیدترین مرتبه ی وجود یعنی غنی بالذات (خداوند) هستند . در بین گزینه های تست ، گزینه 4 از سایر گزینه ها دقیق تر و کامل تر است .
16-شناخت کدام مورد به دانش عملی مربوط می شود ؟
1)حد اعتدال قوای سه گانه نفس انسانی 2)ویژگی ذاتی انسان و کارکردهای آن
3)بررسی تجرد یا مادیت نفس انسان 4)بررسی ویژگی های مغز انسان
پاسخ گزینه 1 است . دانش عملی آن شاخه از دانش است که به کنش های انسان می پردازد . بررسی شرایط قوای انسان که از فعل ها و عوامل کنش ورزی در آدمی است ، ذیل این معرفت قرار می گیرد .
17-نتیجه فلسفی کاربرد هراکلیتوس از مفهوم (( لوگوس )) ، در کدام عبارت به نحو مناسب تری بیان شده است ؟
1)سخن انسان در واقع ، اندیشه های یک حقیقت متعالی است .
2)حقیقتی برتر از عقل انسان وجود دارد که عقل مظهر او است .
3)آنچه در ذهن انسان است ، با کلام ظاهر می شود و به دیگران می رسد .
4)لوگوس ، هم به معنای وجود متعالی و هم به معنای کلمه و سخن است .
پاسخ گزینه 2 است . هراکلیتوس هم به کاربرد عقل به عنوان موجود متعالی و برتر از ماده قائل است و هم به عقل به عنوان دستگاه تفکر و استدلال انسان . از نظر او ، لوگوس عبارت است از یک حقیقت متعالی و یک عقل کل حاکم بر جهان که عقل انسان پرتویی از آن و شناخت های انسان ظهور همین حقیقت متعالی و برتر از ماده هستند .
18-ملاک درستی یا نادرستی یک گزاره از نظر یک فیلسوف کدام است ؟
1)بتوان نوعی استدلال در درستی آن گزاره اقامه کرد .
2)عقل بتواند درباره هستی و چیستی آن گزاره بیندیشد .
3)استدلال برهانی ، مطابقت آن گزاره را با واقعیت اثبات کند .
4)استدلال های عقلی ، سازگاری آن را با مبانی و اصول فلسفه نشان دهد .
پاسخ گزینه 3 است . معیار صدق و کذب شناخت از نظر یک فیلسوف ، مطابقت و عدم مطابقت آن با جهان واقع است . اگر سخن ما با واقعیت خارجی مطابق باشد ، صادق و درست و اگر شناخت ما با واقعیت مطابق نباشد ، شناختی کاذب و نادرست به شمار می رود .
19-کدام عبارت ، تفاوت حکمت اشراقی با حکمت مشایی را به نحو دقیق تری بیان می کند ؟
1)بحث و استدلال را برای مطالعه مسائل وجود ، کافی نمی داند .
2)اساس آن سلوک معنوی و عرفانی و مجاهدت با نفس است .
3)به جای فلسفه ارسطو و یونان ، از حکمت ایران باستان بهره می برد .
4)به جای مسئله واقعیت و وجود ، به مسئله نور و مطالب مربوط به آن می پردازد .
پاسخ گزینه 1 است . تفاوت اصلی حکمت اشراق با فلسفه مشاء این است که سهروردی صرف استدلال و برهان را برای دست یابی به حقیقت کافی نمی داند ، بلکه از اشراق و کشف و شهود نیز بهره می برد . او مشاهدات قلبی را با استدلال های عقلی همراه می سازد و صرف شهود را گمراه کننده می داند ، پس مکتب او همچنان فلسفی است و از فلسفه خارج نمی شود و تبدیل به عرفان نمی گردد . بررسی سایر گزینه ها :
2)حکمت سهروردی همچنان فلسفی است و از استدلال بهره می گیرد . تفاوت آن در این است که صرف استدلال و برهان را برای رهجویی به حقیقت کافی نمی داند .
3)تفاوت اصلی فلسفه سهروردی در مبانی معرفت شناسانه ی اوست ، نه در بهره بردن از حکمت یونان یا ایران باستان .
4)تمثیل نور در فلسفه سهروردی همچنان برای بحث روشن تر و دقیق تر درباره وجود و موجودات به کار برده می شود و این گونه نیست که او بحث از وجود را کنار گذاشته باشد و به جای آن صرفاً به نور بپردازد .
20-ملاصدرا کدام عبارت را می پذیرد ؟
1)اصالت وجود می گوید اگر برای مثال یک کبوتر را در نظر بگیرید ، ما به ازای واقعیت ، وجود این کبوتر است و کبوتر بودنش همان وجود داشتنش است.
2)ذهن عادی چنین می فهمد که در جهان ماهیت هایی مانند انسان و اسب و شیر هست که مفهوم مشترک وجود را به نحو یکسان از آنها می فهمیم .
3)هنگامی که زردآلویی را جلوی چشمان خود می گیریم و با دقت به آن می نگریم ، ذهن ما وجود زردآلو را هم از زردآلو بودن آن نتیجه می گیرد .
4)حقیقت مانند کانون نور است که هم نور ضعیف و هم نور قوی در آن هست و ترکیب نور قوی و نور ضعیف ، همان ترکیب ماهیت و وجود است .
پاسخ گزینه 2 است . اذهان عادی دیدگاه اصالت ماهیت را راحت تر درک می کنند و می پذیرند . مطابق با این دیدگاه ، ماهیت های گوناگونی نظیر اسب ، انسان و . . . وجود دارند و ذهن ما مفهوم وجود را از آنها می فهمد و انتزاع می کند . بررسی سایر گزینه ها :
1)دیدگاه اصالت وجود نمی گوید که ماهیت همان وجود است . مطابق با این دیدگاه آنچه مابه ازای واقعی در خارج دارد ، وجود است و ماهیت در تحقق و درک تابع آن است .
3)وجود از ماهیت فهمیده و انتزاع نمی شود . ما به ازای مفهوم وجود ، شیء حقیقی خارجی است .
4)نور قوی و نور ضعیف هر یک تمثیل هایی برای مراتب گوناگون خود وجود است ، نه اینکه نور قوی وجود باشد و نور ضعیف ماهیت .
صفحه اینستاگرام و کانال تلگرام ما
برای ارتباط بیشتر با رتبه برترها و رزرو پشتیبان ویژه ، پیج کانون برترها را دنبال کنید و به کانال تلگرام کانون برترها ملحق شوید .
همچنین می توانید با شماره 0218451 داخلی 3123 تماس بگیرید .
تهیه کننده :
مـهـرشـاد ایـمـانـی نـسـب - دانشجوی دانشگاه علوم قضایی تهران
سپاس از توجه شما 🧡