قیاس اقترانی_قضیه شرطی و قیاس استثنایی

در این مطلب به خلاصه درس منطق مطابق با ازمون 1 اردیبهشت میپردازیم.

قیاس اقترانی_قضیه شرطی و قیاس استثنایی

استدلال قياسي از دو قضيه حملي و يك نتيجه تشكيل مي شود.

براي اينكه رابطه اي ميان دو قضيه وجود داشته باشد و بتوانيم از آنها نتيجه گيري كنيم، جزِء مشتركي لازم است .به اين

جزء مشترك ، حدوسط مي گوييم.

به دليل اينكه موضوع و محمول در يكي از مقدمات ، قرين موضوع و محمول ديگر مقدمه است به اين نوع قياس ، قياس 

اقتراني مي گوييم.

قرار گرفتن حد وسط در جايگاه موضوع و محمول دو قضيه در يك استدلال ، 4 حالت را قابل تصور مي كند:

1 .محمول مقدمه اول/موضوع مقدمه دوم

2 .محمول در هر دو مقدمه

3 .موضوع در هر دو مقدمه

4 .موضوع در مقدمه اول/محمول در مقدمه دوم

 

 شروط نتيجه گيري از قياس

1 .تكرار حد وسط به صورت لفظي و معنايي(براي برقراري ارتباط ميان دو مقدمه.)

نكته: اگر از قياسي كه حد وسط در دو مقدمه آن (به هر دو صورت لفظي معنايي)تكرار نشده است ، نتيجه گيري

كنيم، دچار مغالطه ي عدم تكرار حد وسط مي شويم. 

2 .قانون نتيجه قياس(كيفيت نتيجه در قياس اقتراني از اين قانون كلي پيروي مي كند كه اگر يكي از مقدمات استدلال 

سالبه باشد ، نتيجه نيز سالبه خواهد بود«اگر هر دو مقدمه موجبه باشند ، نتيجه نيز موجبه خواهد بود.»).

 

 سه شرط اعتبار قياس

1 .حداقل يكي از مقدمات موجبه باشد.(هر دو مقدمه سالبه نباشند.)

2 .حدوسط حداقل در يك مقدمه ، داراي علامت مثبت باشد.(حدوسط در هر دو مقدمه ، علامت منفي نداشته باشد.)

3 .هركدام از موضوع يا محمول كه در مقدمات علامت مثبت داشتند ، در نتيجه نيز داراي علامت مثبت باشند.

 

قضيه شرطي و قياس استثنايي 

• به قضايايي كه در آن به اتصال يا انفصال ميان دو نسبت حكم شود، قضيه شرطي مي گويند.

• قضاياي شرطي به دو دسته متصل و منفصل تقسيم مي شوند.

• قضيه اي كه ساختار آن به صورت «اگر --- آنگاه ---»مي باشد ، شرطي متصل است. 

 مثال: اگر تلاش حقيقي باشد،آنگاه موفقيت تضمين مي شود.

قضيه اي كه ساختار آن به صورت«يا---يا---»مي باشد، شرطي منفصل مي گويند.

 مثال: يا تيم ملي ما به فينال مي رود يا مي بازد.

• در قضاياي شرطي متصل ، به پيوستگي، اتصال و ملازمه ي دونسبت حكم مي شود.

اقسام قضيه شرطي منفصل 

1 .منفصل حقيقي:

در اين گونه قضايا ،دو بخش قضيه همزمان صادق و هم زمان كاذب نيستند. پس انفصال ميان دو بخش اين

گونه قضايا ، انفصالي حقيقي و تام است.به همين دليل آنها را قضيه منفصل حقيقي مي نامند.مثال: آن مرد يا

مرده است يا زنده.

2 .منفصل مانعه الجمع(غير قابل جمع در صدق):

دو بخش اين گونه قضايا قابل جمع در صدق نيستند اما قابل جمع در كذب هستند. 

مثال:تقابل يا تضاد است يا تداخل. 

3 .منفصل مانعه الرفع(مانعه الخلو):

دوبخش اين گونه قضايا ، قابل جمع در كذب نيستند اما مي توانند قابل جمع در صدق باشند. مثال:انسان يا

چشم دارد يا نابيناست.

نمونه تست:

كدام يك از قضاياي شرطي زير، منفصل مانعه الجمع در صدق است؟

1(يا دروغ مي گويي يا دروغ نمي گويي.

2(لفظ مفرد ،يا اسم است يا فعل.

3(يا غير مايع است يا آب است.

4(مفهوم يا كلي است يا جزئي.

پاسخ) گزينه2

Menu