نمایش در دوره رنسانس_خلاقیت نمایشی_گلشن اسکندری

جزوه خلاقیت نمایشی از مبحث نمایش در دوره رنسانس توسط گلشن اسکندری

نمایش در دوره رنسانس_خلاقیت نمایشی_گلشن اسکندری

نمایش در دوره رنسانس

منبع: کتاب آبی خلاقیت نمایشی

آزمون 21 آبان ماه 1400

گلشن اسکندری رتبه 5 منطقه سه دانشجوی سینما دانشگاه هنر تهران

خلاصه درسنامه و تست از کتاب آبی و سبز خلاقیت نمایشی قلم چی


کمدیا دل آرته (comedia dell arte)

مهمترین نمایش کمدی رنسانس است که متن نمایشی ندارد و بازیگران آن با در دست داشتن یک طرح کلی،نمایش را به صورت بداهه روی صحنه می ساختند.بازیگران براساس یک طرح کلی نمایش را آغا میکردند و جزئیات حرکت و دیالوگ را بدیهه سازی میکردند.بازیگران ماسک برچهره میزدند که بیانگر طبیعت آنها بود.این نمایش در قرون 16و 17بسیار رایج بوده است و آن را می توان شبیه به "سیاه بازی" ایرانی دانست.هر دو نمایش براساس رابطه نوکر و ارباب و متکی به تیپ سازی وبداهه پردازی است.در قرن 17"کارلو گلدونی" براساس نمایش کمدیا دل آرته نمایشنامه های کمیک نوشت که مهمترین آنها "یک نوکر و دو ارباب"است.

در دوره رنسانس در اوایل قرن شانزدهم میلادی در شهر پادوا ایتالیا نمایش کمدیادلارته به وسیله گروه های حرفه ایی اجرا می شد که سرشار از لودگی و بدیهه سازی و لهجه سازی بود. شخصیتهای نمایش دو گروه هستند : طبیعی و اغراق شده


نوع صورتک به کار رفته در این نمایش نیمه است که تنها پیشانی و گونه بازیگر را می پوشاند. صورتکها اوایل به رنگ طبیعی بود به مرور به رنگ تیره در آمد.

تعریف نمایش کمیک کمدیادلارته : متن نمایشی ندارد و نمایش به صورت یک طرح کلی و بداهه پیش میرفت. ویژگی اصیل این نمایش : تیپ سازی به جای شخصیت پردازی است. نمایش کمدیا دل آرته شبیه به نمایش سیاه بازی (تخت حوضی) ایرانی است. هر دو نمایش براساس رابطه نوکر و ارباب است همچنین متکی به تیپ سازی و بداهه پردازی است. در قرن 17 کارلو گلدونی براساس کمدیادلارته نمایشنامه های کمدی نوشت که مهمترینشان نمایشنامه یک نوکر و دو ارباب است.

نمایش سرشار از لودگی،بدیهه سازی و لهجه سازی است،شخصیتها به دو دسته تقسیم میشوند،شخصیتهای طبیعی و اغراق شده.شکل صورتکهای به کار رفته در کمدیا دل آرته نیمه است و تنها پیشانی و گونه های بازیگر را میپوشاند. بازیگران کمدیا دل آرته براساس یک موضوع کلی نمایش را آغاز می کردند و جزئیات حرکت و دیالوگ را بدیهه سازی می کردند. هر بازیگری همواره بک نقش را با ویژگیهای رفتار و گفتار و لباس همان تیپ اجرا می کرد.

تیپ شخصیتها در کمدیا دل آرته به دو دسته تقسیم می شوند:

1) دسته های معمولی

2) دسته های اغراق شده


شکسپیر و معاصرانش

ویلیام شکسپیر بیش از هر نویسنده زمان خودش کلیه ی جنبه های تئاتر را مستقیما تجربه کرد.

38 نمایشنامه را به شکسپیر نسبت داده اند که برخی از آنان را با همکاری دیگران نوشته است. 

ا. ک. چیمبرز، نمایشنامه های شکسپیر را به تاریخ گذاری کرده است. 


چند ویژگی از درام شناسی (دراماتورژی) ویلیام شکسپیر:

1) شکسپیر داستانهایش را از منابع گوناگونی مانند تاریخ، اسطوره، افسانه، قصه و نمایشنانه اخذ کرده است، اما آنقدری روی آنها کار می کرد تا کاملا متعلق به خود او گردند.

2) در نمایشنامه های شکسپیر موقعیتها و شخصیتها همواره به صورتی واضح در صحنه های اول باز می شوند، و حرکت نمایشی به صورتی منطقی از طریق آن موقعیتها تحول می یابد.

3) معمولا تعدادی داستلن در آغاز در هم بافته می شوند، و تا حدی مستقل از یکدیگر پیش می روند، اما سرانجام در نتیجه نهایی به هم پیوند می خورند، به طوری که حل یکی از مسائل راه به حل مسائل دیگر می برد. به این طریق یک کثرت آشکار به وحدت می رسد. 

4) شکسپیر در حرکت صحنه آزادانه از زمان و مکان استفاده می کند و معمولا در یک نمایش، ماهها و سالها در مکانهایی جداگانه سپری می گردند.

5) بازیگران فراوان نمایشنامه های شکسپیر به صورت شخصیتهای دقیقی تراشیده شده اند که در پهنه ای از نادانی و حماقت تا فرمانروایی و قهرمانی، از جوانی و معصومیت تا پیری و فساد تجسم می بابند.

6) شخصیتهای نمایشنامه های شکسپیر به رغم تنوع عظیم خود، غالبا نزدیک دل و زود آشنا و همچون افرادی زنده و واقعی می نمایند و نه تصاویری بی جان بر صحنه.

نکته: تاثیر زبان هیچ درام نویس دیگری به پایه ی نفوذ شکسپیر نبوده است. دیالوگ شاعرانه و جاندار او نه تنها عواطف، حالات و عقاید ویژه ای را برمی انگیزد، بلکه زبان مجسم او شبکه ای از تداعیها و دلالتهای پیچیده را می شکوفاند تا موقعیت دراماتیک را بلافاصله با همه هستی پیوند دهد.

شکسپیر بی شک قابل فهم ترین، حساس ترین و از نظر دراماتیک موثرترین درام نویس دوران خود بوده است. شهرت شکسپیر در اواخر سده ی هفدهم آغاز شد و در سده ی هجدهم به اوج خود رسید. 

تم تراژدی هملت : انتقام و سوء زن و تردید   اقتباس های سینمایی تراژدی هملت : هملت به کارگردانی زفیره لی-هملت به کارگردانی لارنس الیویه-هملت به کارگردانی کوزینتسف.

تم تراژدی مکبث : جاه طلبی (جاه طلبی انسان را به نیستی میکشاند).

اقتباس های سینمایی تراژدی مکبث : سریر خون به کارگردانی آکیراکوروساوا-مکبث به کارگردانی اورسون ولز

تم نمایشنامه اتللو : حسادت و سوء زن

اقتباس های سینمایی تراژدی اتللو : اتللو به کارگردانی اورسون ولز-اتللو به کارگردانی پوتکیه ویچ

اقتباس های سینمایی تراژدی لیرشاه : فیلم آشوب به کارگردانی آکیرا کوروساوا-فیلم شاه لیر به کارگردانی کوزینتسف.

مشهورترین نمایشنامه های تاریخی شکسپیر : ریچارد سوم-هانری چهارم-هانری پنجم-ژولیوس سزار-آنتونی و کلئوپاترا-کوریولانوس

مشهورترین کمدی های شکسپیر : تاجر ونیزی-کمدی اشتباهات-رویای نیمه شب تابستان-طوفان-شب دوازدهم-هیاهوی بسیار برای هیچ-رام کردن زن سرکش-هر طور که بخواهید-داستان زمستان-آن چیز خوش است که آخرش خوش باشد.

هملت :درونمایه هملت انتقام و سوء ظن است.هملت به فکر اتفاق می افتد اما دچار تردید میشود.

اقتباس های سینمایی از نمایشنامه هملت:

فیلم هملت به کارگردانی←کوزینتسف

فیلم هملت به کارگردانی←زفیره لی

فیلم هملت به کارگردانی←لارنس الیویه


مکبث: درونمایه مکبث جاه طلبی است.

فیلم مکبث به کارگردانی اورسون ولر

فیلم سریر خون به کارگردانی اکیرا کوروساوا


اتللو: درونمایه اتللو حسادت و سوء ظن است.

فیلم اتللو به کارگردانی اورسون ولز

فیلم اتللو به کارگردانی پوتکیه ویچ


"آنتاگونیست" شخصیت منفی وضد قهرمان است.

"یاگو" در اتللو آنتاگونیست است.


لوپه دوگا (درام نویس تئاترهای عمومی ): پرکارترین درام نویس اسپانیا و جهان که آثارش همچون زندگی خصوصی اش پر تلاطم است.نمایشنامه های او حاوی حرکتی روشن و معین است که هیجان و اوج داستان را از دل همین حرکت میجوشد.بسیاری از آثارش درراطراف تضاد میان عشق و شرف دور می زنند.لوپه پایان غم انگیز را دوست نداشت از اینرو وسایلی می یافت تا تضادها را با خوشی بر طرف کند.در آثارش زنان مهمترین نقش ها را دارند.دیالوگهای آثار او زنده و طبیعی هستند و در آنها از اشکال شعری استفاده میکند.لوپه عمیقا به درون انسان نفوذ نکرد و جانب تاریک زندگی در آثار او با پایان خوش تعدیل میشد. هرچند او را با شکسپیر مقایسه میکنند اما نمیتوان او را با شکسپیر برابر دانست.آثار او سرشار از عوامل غافلگیر کننده است،اما بینش نو در آثارش کم است.

۴ تست از کتاب آبی خلاقیت نمایشی کانون قلم چی

نمایش در دوره رنسانس


کدام یک بیانگر  خصوصیات شخصیت مکبث اثر شکسپیر است؟

1) باهوش، زیرک اما عاجز از اتخاذ تصمیم

2) مدیر، آینده نگر اما دهن بین

3) شجاع، قدرتمند اما حسود

4) بلند همت، جاه طلب اما ضعیف

گزینه 4 صحیح است.

تحلیل سوال:

مهمترین صفت مکبت، جاه طلبی است. تم این نمایشنامه هم همین است و موضوع آن را اغلب با یک جمله ی کلیشه ای 《 جاه طلبی انسان را به نیستی می کشاند》 تعریف می کنند. مکبث شاه را به طمع قدرت می کشد و بر مسند او تکیه می زند. اما این قتل، یک قتل با خونسردی کامل نیست. فکر این عمل شوم هرگز او را رها نمی کند آرامش را برای همیشه از او می گیرد.




در توصیف کمدیا دل آرته می توان گفت:

1) آثار نمایشی دوران گذشته را مورد نقد قرار می دهد.

2) نمایشی است که طبقات عام جامعه را مقابل خواص قرار می دهد.

3) نوعی نمایش هجو و طنز است که در آن زندگی خدایان به سخره گرفته می شود.

4) مهم ترین و محبوب ترین پدیده ی نمایشی از نوع عامیانه در دوره ی رنسانس ایتالیا است.

گزینه 4 صحیح است.

تحلیل سوال:

کمدیا دل آرته، کمدی مردمی از نوع کمدی های نوکر - ارباب بود که در اواخر قرن های 16 و 17:در ایتالیا به اوج محبوبیت رسید. گرایش به تیپ سازی و دیالوگ های فی البداهه از مهمترین ویژگی های این نوع کمدی بود.


شکسپیر در نوشتن نمایشنامه رویای نیمه شب تابستان از کدام نویسنده الهام گرفته است؟

1) کید                    2) مارلو                     3) گرین                         4) لی لی

گزینه 4 صحیح است.

تحلیل سوال:

لی لی نمایشنامه نویس انگلیسی است که مشخصه آثار او کمدی های پاستورال (روستایی) است که به نوعی روی شکسپیر در نوشتن نمایشنامه ی کمیک《 رویای شب نیمه ی تابستان》و نمایشنامه ی 《 هر طور شما بخواهید》تاثیر گذار بود.

مکتب‌های ادبی

Menu