داستان معلم مدرسه
تدریس معلمها شروع شده است و دانشآموزان با اشتیاق به فعالیتهای درسی خود مشغولاند. تمرین ریاضی را در گروه کلاسی قرار دادم و از دانشآموازن خواستم با دقت به سؤالها پاسخ دهند. منتظر ماندم تا دانشآموزان پاسخ سؤالها را برایم بفرستند.
علی دانشآموز پرتلاشی است و در همین مدتزمان کوتاه خودش را بهخوبی اثبات کرده است.خیلی زود پاسخ سؤالها را برایم فرستاد.
من: علیآقای باهوش، هزارآفرین به شما. چقدر زود پاسخها را ارسال کردی. تمام پاسخها هم درست است. کاملاً مشخص است که درسها را خیلی خوب یاد میگیری و در خانه تمرین زیادی حل میکنی.
علی: متشکرم خانم. من از حل تمرین ریاضی خیلی لذت میبرم و دلم میخواهد تعداد زیادی تمرین حل کنم.
من: خیلی عالی است. دوست داری تمرین بیشتری حل کنی؟
علی: بله، خانم. خیلی دوست دارم و دلم میخواهد کتابی داشته باشم تا بتوانم تمرینهای بیشتری حل کنم.
من: کتابی به شما معرفی میکنم و بعد از مشورت با خانوادهات میتوانی آن را تهیه کنی. کتاب ریاضیدان کوچک کتاب کار برای درس ریاضی است که تمرینهای زیادی دارد. این کتاب در سطح کتاب درسی است و برای تثبیت آموختههایت بسیار مفید است. درسنامههای کوتاهی دارد و میتوانی از نکتههای مربوط به درسها استفاده کنی.
علی: خانم، با مادرم مشورت کردم. همین امروز پدرم این کتاب را برایم تهیه میکند.
چند روز بعد، عکسی از طرف علی برایم ارسال شد. او کتاب کار را خریده بود و چند تمرین هم از آن حل کرده بود.