گفت‌وگو با رتبه 7 منطقه 3 کنکور تجربی99: احمدرضا پوزش

گفت‌وگو با احمدرضا پوزش رتبه 7 منطقه 3 کنکور تجربی99 با میانگین تراز 7710 از شهر یاسوج

گفت‌وگو با رتبه 7 منطقه 3 کنکور تجربی99: احمدرضا پوزش

امیرحسین عبرت بین: گفت‌وگو با احمدرضا پوزش رتبه 7 منطقه 3 کنکور تجربی99 با میانگین تراز 7710 از شهر یاسوج


تحصیلات پدرم لیسانس وشغل ایشان، باز نشسته اداره منابع طبیعی است. تحصیلات مادرم دیپلم و خانه دار است. فرزند آخر خانواده هستم و  دو برادر دارم که یکی دکترای  مکانیک و دیگری دکترای حسابداری دارند.یک خواهر هم داردم که در رشته داروسازی دانشگاه شیراز مشغول تحصیل است. هر سه ی ما در آزمون های کانون شرکت داشتیم.

تمام تلاش پدر و مادرم این بود که شرایط را برای درس خواندن من را به بهترین شکل مهیا کنند و اجازه ندهند دغدغه ای جز درس خواندن داشته باشم و البته در این امر کاملا موفق بودند.آن ها همواره برای راحت تر شدن شرایط درس خواندن من تلاش داشتند.اگر در آزمونی افت تراز داشتم پدر و مادرم طبیعتا ناراحت میشدند ولی سعی داشتند که بروز ندهند و تلاش میکردند جو خانواده مثل قبل درست و مثبت باشد.

از هفتم تا دهم در مدرسه تیزهوشان و یازدهم و دوازدهم را در مدرسه دهخدا در شهر یاسوج تحصیل کردم. اکثر دوستانم در مدرسه کانونی بودند که بعضی درسخوان و بعضی ها کمی ضعیف تر بودند.

پیوستگی را مهم ترین ویژگی خود میدانم. هیچ وقت اهل زیاد درس خواندن نبودم ولی سعی میکردم ساعت مطالعه ای ثابت و مناسب داشته باشم.دوستان خوبی دارم که با هم در روز های ازمون در دفتر پشتیبان جمع میشدیم و درباره روش های مطالعه  و ازمون آن روز صحبت میکردیم که برای همه مفید بود. البته در سایر اوقات چندان در مورد کنکور و ازمون صحبت نمیکردیم.

مقطع راهنمایی در مسابقات انشا نماز رتبه ۳ استانی را کسب کردم.

در سه مقطع پشتیبان ویژه داشتم. اقای اکبری که تابستان قبل از سال یازدهم پشتیبان بودند .در طول سال یازدهم که رشته ریاضی بودم اقای بالا پور پشتیبان من بود و عملکرد ایشان را عالی میدانم.

در یک ماه اخر منتهی به کنکور هم اقای اشکبوس من را با جو کنکور و شرایط آن اشنا کردند.


حضور در کانون، آزمون‌های برنامه‌ای و برنامه‌ی راهبردی

وقتی کلاس نهم بودم گفتند قرار است تیزهوشانی ها هم مثل دیگران برای پذیرش متوسطه دوم امتحان بدهند.همین موضوع باعث شد در ازمون ها ثبت نام و به صورت جدی درس خواندن را دنبال کنم. البته در آن سال بدون ازمون وارد دوره دبیرستان شدم ولی این موضوع جرقه ای برای درس خواندن به صورت جدی و با برنامه برای من بود.میانگین ترازم 7623 بود.

از سال نهم تا دوازدهم به صورت پیوسته ازمون دادم  و فقط در مقطع تابستان قبل از سال دهم در ازمون ها شرکت نداشتم ولی بعد از ان تا کنکور فقط یک غیبت داشتم. من معتقدم که حضور در جلسه ازمون (حتی اگر فرد کاملا برای ان اماده نباشد) فرد را در مسیر ازمون و درس خواندن نگه میدارد و به او اجازه نمیدهد از مسیر خارج شود. البته برای کسب رتبه خوب در کنکور سراسری درس خواندن پیوسته لازم است.

در سال نهم در اولین ازمون تراز 5900 را کسب کردم و در طول سال نهم معمولا بین تراز های 6000 تا 6500 بودم.در سال دهم جدی تر شدم و  به تراز های بالاتر از 7000 رسیدم.علت اصلی پیشرفتم را با کیفیت بودن مطالعه و یادگیری روش های مناسب خود برای مطالعه میدانم. هر کسی باید یاد بگیرد که چه درسی را کی و چگونه بخواند و این برای افراد مختلف متفاوت است و با حضور در جلسات مشاوره هم به دست نمی آید.هر کس باید با گذر زمان و بررسی نحوه درس خواندن و بررسی کارنامه ها به این نتایج برسد. افزایش ساعت مطالعه هم فاکتور مهمی است که در کنار با کیفیت بودن باید اتفاق بیفتد.

 مهم ترین ویژگی آزمون های برنامه ای کانون از نظر من این است که بسیاری از افراد اول مهر با شوق و ذوق شروع به مطالعه با ساعت بالا میکنند اما بعد از یک ماه سرد میشوند.این معضل بزرگی است که البته برای کسانی که در ازمون های کانون پیوستگی دارند پیش نمی آید.همین طور خیال دانش آموزان از اینکه میتوانند قسمت های مهم را چندیدن بار مرور کنند راحت است.

همانطور که قبلا اشاره شد تنها یک غیبت در سال دهم داشتم.علتش این بود که دلیلی برای غیبت کردن نمیدیدم. هیچ چیز برای یک دانش اموز نمیتواند بهتر از به چالش کشیدن خودش بعد از دو هفته تلاش باشد. اینطور فرد میداند که ایا دارد در مسیر درست تلاش میکند یا نه.البته خیلی ها هم هستند که با وجود تلاش به نتیجه دلخواه نمیرسند و پیوستگی در ازمون ها و بررسی نقاط ضعف و قوت در ازمون میتواند انها را به هدف شان نزدیک کند.

در ارتباط با هماهنگی بین برنامه مدرسه و برنامه راهبردی هیچ وقت چالشی نداشتم.اگر برنامه مدرسه جلوتر بود با جدیت کمتر دروسی که فقط مربوط به برنامه مدرسه بود را میخواندم .اینکار نوعی پیش خوانی هم محسوب میشد.اگر برنامه مدرسه عقب بود هم با خواندن ان مطالب به نوعی مرور مطالب گذشته را انجام میدادم.در هر دو صورت هم میتوانستم در مدرسه نمرات لازم را بگیرم و هم در کانون حرفی برای گفتن داشته باشم.

                                           

کلکسیون روش مطالعه

دین و زندگی یکی از نقاط قوت من بود.همواره به این درس علاقه داشتم .برای تسلط بر این درس ابتدا کتاب را روزنامه وار میخواندم تا با کلیات و سیر تفکر نویسنده آشنا شودم.این کاری ساده اما بسیار مهم است.سپس کتاب را دقیق میخواندم و دور نکات مهم خط میکشیدم یا هایلایت میکردم.نیازی نیست در دور دوم همه مطالب حفظ شود چون چنین چیزی قطعا ممکن نیست.فقط سعی میکردم مطالب مهم را پیدا کنم و بعد از تست زدن بر آن ها مسلط می شدم.پس از تست زنی هم دوباره کتاب  و حاشیه نویسی ها را با دقت میخواندم .تلاش میکردم که ابتدا تست های کتاب کمک درسی را بزنم و بعد درسنامه آن را بخوانم.

شیمی دومین نقطه قوت من بود.در بخش حفظیات شیمی که در کنکور 99 هم به ان توجه شده بود معتقد ام که  تسلط بران فقط با خواندن مکرر و بادقت کتاب درسی به دست می آید ولازم نیست که در این قسمت خیلی به دنبال نکات عجیب و غریب باشم و فقط تمرکز روی متن کتاب کافیست.

در بخش مفهومی بر خلاف حفظیات  با تستهای خوب از منابع مختلف بر دروس مسلط میشدم.استفاده از کتاب آبی قلم چی برای من بسیار کمک کننده بود‌.برای تسلط بر مفاهیم سعی میکردم که  با دلیل و برهان جلو بروم و اگر حتی دلیل یک موضوع خارج از کتاب باشد سعی میکردم ان را متوجه شوم چون در فهم موضوع به من کمک میکرد.

 در بخش مسائل شیمی دنبال  راه حل عجیب و غریب نبودم.معتقد ام که فرمول های موسسات آموزشی به من هیچ کمکی نمیکرد و فقط با تسلط بر مفاهیم و تکرار و تمرین مسايل به تسلط لازم میرسیدم.

 در سال یازدهم در قسمت درک مطلب زبان انگلیسی مشکل جدی داشتم که به پیشنهاد پشتیبان ویژه ام اقای بالاپور از کتاب های موضوعی استفاده کردم و توانستم پیشرفت کنم و هر شب یک یا دو درک مطلب حل میکردم.

همچنین در سال یازدهم درمدیریت زمان در درس ریاضی مشکل داشتم که به پیشنهاد معلم ام اقای فریدونی از منابع چالشی تر و سخت تر استفاده کردم و  توانستم پیشرفت کنم.


منابع مطالعاتی

از دفتر برنامه ریزی استفاده میکردم چون میتوانستم به طور دقیق عملکرد خودم را ارزیابی کند و قتی که افت میکردم میتوانست علتش را در دفتر پیدا کنم.

  از کتاب های آبی پیمانه ای در درس های ادبیات ،دینی و  تمام دروس اختصاصی استفاده کردم.از نظر من کتاب های آبی پیمانه ای در درس های ادبیات و شیمی فوق العاده بودند.


اطلاع رسانی و جعبه ابزار کارنامه

هفته ای دوبار به سایت کانون مراجعه میکردم و از بخش های صفحه شخصی و گفت و گو با رتبه ها و دانش آموزان برتر استفاده میکردم و معتقد ام که خواندن مصاحبه با رتبه های برتر به من انگیزه میداد و از نکاتی که میگفتند بهره میبردم.

 فقط از کارنامه اصلی  استفاده کردم . چون  به نظر من اطلاعات لازم برای تحلیل ازمون را داشت

از مجله ی سرای دانش گفت و گو با دانش اموزان برتر را زیاد میخواندم و سعی میکردم از راهنمایی های ان ها استفاده کنم.


تجربه و تکنیک های روز کنکور

 سختی کنکور و تفاوت زیاد سوالات با ازمون های ازمایشی باعث شد نتوانم به خوبی وقت را مدیریت کنم ولی سعی کردم تا جایی که میتوانم بر خود مسلط باشم و کارم را به درستی انجام دهدم.استفاده از ماسک و گرمای هوا هم کمی ازار دهنده بود اما توانستم خود را با شرایط وفق دهم.

از تکنیک زمان های نقصانی استفاده کردم  چون باعث میشد وقتم را روی سوالات سخت و وقت گیر تلف نکنم.به نظر من بقیه استراتژی ها زیر مجموعه زمان های نقصانی هستند.

در عمومی 25 دقیقه داشتم که علتش این بود که بار اول خیلی از سوالات ادبیات را برای دور دوم گذاشتم و وقت دور دوم را بیشتر صرف این درس کردم.در اختصاصی هم 1 ساعت را به دور دوم اختصاص دادم که تقریبا بین تمام دروس تقسیم شد.در دور دوم هم طبق ترتیب دفترچه پیش رفتم.


*** جهت مشاهده مطالب تخصصی رشته تجربی می توانید به طور روزانه به صفحه اینستاگرام رتبه های برتر رشته تجربی و کانال تخصصی کنکور تجربی در تلگرام مراجعه کنید ***

Menu